20 آبان ماه سال 1395، ارتش سوریه عملیاتی در شمال شهر حلب آغاز میکند عملیاتی که گمان میرود به مانند 5 ساله گذشته تنها برای ساکن نبودن این جبهه، مشتعل شده و تنها هدفش فعال کردن نیروهای این جبهه است اما با پیشرویهای اولیه و تثبیت یک به یک نقاط تصرف شده همه به یقین میرسند که این عملیات ارتش برای یکسره کردن شهر استراتژیک حلب شروع شده است.
روز گذشته 9 آذرماه این فاز از عملیات با موفقیت کامل انجام شد و تمامی محلات شمالی حلب که گمان میرفت بسیار بیشتر از اینها پاکسازیاش زمان ببرد در عملیاتی دومینوار به تصرف متحدین در میآید.
سرویس بینالملل روزنامه بامداد جنوب نگاهی تخصصی و میدانی دارد نسبت به عملیاتی بزرگ و موفق که عملا کمر تروریستها و حامیانه منطقهای و بینالمللیش را شکست.
پیشرویهایی که قطعا ادامه خواهد داشت
محورهای عملیات بر مساکن هنانو و بعیدین در شمال و جبل بدرو در شرق و عزیزه به سوی شیخ لطفی و شیخ سعید در جنوب شرقی استوار است و تاکنون بخش اعظم این مناطق بهدست ارتش سوریه افتاده است. با پیشرویهای ارتش سوریه تروریستها از نیمه شمالی در شرق حلب به سوی نیمه جنوبی پا به فرار گذاشتهاند. جبههالنصره و همپیمانان آن در مقابل پیشرویهای ارتش سوریه تاب مقاومت ندارند و بسیاری از مناطقی که از دو سال قبل بر آن مسلط بودهاند را از دست دادهاند. همزمان گروههای مسلح با فشار ساکنان و اعتراضهای گسترده آنها روبهرو هستند و برخی از غیرنظامیان از مناطق فرار کردهاند، هزاران غیرنظامی بر اساس گزارشهای مرکز حمیمیم ویژه تلاشهای آشتی در سوریه از مناطق شرق حلب به سوی مناطق تحت کنترل ارتش سوریه فرار کردهاند. پیشرویهای ارتش سوریه از آن حیث اهمیت دارد که کفه ترازو را نه تنها در حلب بلکه در عرصه نقشه درگیریها در کل سوریه دگرگون میسازد.
بازپسگیری کامل شهر حلب، رویای مخالفان و حامیان آنها برای تسلط بر حلب را بر باد میدهد. در واقع نقشهای که تروریستها و حامیان آنها برای کنترل بر حلب و دیگر مناطق سوریه در سر داشتهاند در حال دود شدن است. حوادث روزهای گذشته بهنفع ارتش سوریه رقم خورده است و شکستهای گروههای مسلح در شرق حلب با توجه به حوادث ماههای اخیر در فرمول نبرد حلب قابل پیشبینی بود.
از سویی استراتژی مشخصی از سوی گروههای مسلح دیده نشد و آنها دست به تحرکاتی که بیشتر شبیه دست و پا زدن بود، روی آورده بودند.
آنها هر ازگاهی اقدام نظامی را شروع میکردند و نام حماسه بزرگ و عباراتی مشابه آن را بر روی آن میگذاشتند تا به زعم خود و حامیانشان بر کل حلب مسلط شوند اما نتیجهای عایدشان نشد. در واقع گروههای مسلح نه تنها نتوانستند محاصره شرق حلب را بشکنند بلکه زمینهساز نزدیک شدن به شکست نهایی خود را در حلب فراهم آوردند.
این گروههای استراتژی کاملی نداشتند و حملات و تحرکات آنها نیز به سد محکم ارتش سوریه و همپیمانان آن برخورد کرد. این گروهها به تبلیغات رسانههای حامیان خود دلخوش کرده بودند و هر اقدام نظامی این گروهها با جنجال رسانهای بسیاری همراه میشد. ارتش سوریه و همپیمانان آن در واقع از ماه جولای گذشته با تکمیل کردن حلقه محاصره، برای به زانو درآوردن گروههای مسلح عزم خود را جزم کردند. گروههای مسلح از سویی با کمبود مهمات و سلاح روبهرو شدند و از سویی با فشار مضاعف عمومی. ساکنان شرق حلب به شدت از گروههای مسلح متنفر هستند آنها این گروهها را مسوول اوضاع معیشتی ناگوار خود میدانند. حملات گسترده نظامی ارتش سوریه نیز نقش بسزایی ایفا کرده است. در این میان مشغول بودن ترکیه به عملیات موسوم به سپر فرات نیز دخیل در موضوع بود بهویژه که ترکها از چندی قبل به نوعی به گروههای مسلح در حلب اعلام کرده بودند که شهر حلب را فراموش کنند.
شکستهای دومینواری که آغاز یک پایان است
شکستهای دومینو وار گروههای مسلح با خارج شدن مساکن هنانو از کنترل آنها شروع شده است و با سقوط مناطق الصاخور، جبل بدرو و بعیدین و الحیدریه ادامه یافته است. بسیاری دیگر از مناطق در شرق حلب نیز از نظر نظامی ساقط شده محسوب میشود.
در همین حال ارتش سوریه با فرار گروهکهای مسلح از نیمه شمالی شرق حلب به تعقیب آنها و محاصره شدید در بخش جنوبی شرق حلب میپردازد. ارتش سوریه و همپیمانان آنها، هنگامی که دریافتند گروههای مسلح با همه طرحهای مربوط به خروج مخالفت میکنند به پیشروی در شرق حلب ادامه دادند و این عملیات تا تسلط ارتش سوریه و همپیمانان بر همه حلب ادامه دارد.
اردوی گروههای مسلح دچار آشفتگی شدید است و آنها از مقابل ارتش سوری میگریزند و هر لحظه بر قلمرو ارتش سوریه افزوده میشود. گزینههای گروههای مسلح زیاد نیست و فقط گلوله باران مناطق غربی میتواند اندکی از عقدههای آنها بکاهد. یا از جنوب غربی حلب دست به تحرکات جدید بزنند که البته این تحرکات با توجه به اوضاع میدانی کاری بس دشوار است. گروههای مسلح هماکنون چشم به راه سلاحها وادوات از سوی حامیان خارجی خود هستند.
بهنظر میرسد که با تسلط ارتش سوریه بر بخش شمالی شرق حلب، اوضاع جبهههای شرق حلب به سمت و سویی کشیده میشود که نقشهای جدید ترسیم میشود که وسعت مناطق تحت کنترل ارتش سوریه بیشتر میشود. گروههای مسلح چارهای جز فرار از مقابل نیروهای ارتش سوریه ندارند. با تمام شدن جنگ در جبهه حلب بهنفع ارتش سوریه بحران سوریه وارد مرحله جدیدی خواهد شد که دمشق را به کانون توجهها تبدیل میکند و در چانهزنیهای سیاسی برگ برندهای قوی در اختیار دولت سوریه قرار میدهد.
تسلط ارتش سوریه و همپیمانان بر کل حلب در واقع یکی از بزرگترین شکستها برای گروههای مسلح و حامیان آنها از زمان شروع بحران سوریه محسوب خواهد شد. آنچه هماکنون در جبهههای حلب میتوان دید فرار تروریستهای «نورالدین زنگی»، «الصفوة الاسلامیه»، «احرار الشام»، «استقم کام امرت» و دیگر تروریستهای با نام و نشانهای مختلف از مقابل ارتش سوریه در جبهههای شرق حلب و برجای گذاشتن مواضع خود به نفع ارتش سوریه است.
به هر حال نبرد در جبهههای شرق حلب ادامه دارد و در بخش جنوبی در شرق حلب تروریستهای جبههالنصره آخرین تحرکات مذبوحانه خود را انجام خواهند داد. قدر مسلم آن است که اوضاع شرق حلب را مجموعهای تاکتیکهای نظامی و سیاسی رقم میزند. گروههای مسلح از سویی نتوانستند به ترمیم زیر ساختهای خود همانند قبل (همواره از تلاشهای آتشبس برای تقویت و ترمیم خود استفاده میکردند) بپردازند و از سویی حملات برقآسای ارتش سوریه در تضعیف روحیه آنها نقش موثری داشت.
تروریستها بسیاری از سرکردههای خود را از دست دادهاند و در پی آن روند تحولات جبهه جنگ در حلب بهگونهای است که بهنظر میرسد این شهر روزهای آخر تسلط گروههای مسلح را به خود میبیند و بهزودی طومار این گروهها در هم پیچیده خواهد شد. ارتش سوریه در واقع نیمی از راه را پیموده است و نیمه دیگر راه را به سرعت در حال پیمودن است. حلب و تسلط ارتش سوریه بر آن از اهمیت بسزایی برخوردار است از سویی پایتخت دوم سوریه محسوب میشود و از سویی پایانی بر نقش ترکیه در جنگ سوریه تلقی خواهد شد. با تشدید جنگ در جبهه حلب و تسلط قریبالوقوع ارتش سوریه بر کل حلب صفحه جدیدی در بحران سوریه گشوده خواهد شد.
نتیجهگیری
با برقراری امنیت در 12 محلهای که در بخش شمالی حلب از وجود تروریستها پاکسازی شده است، انتظار میرود در طول روزهای آینده ساکنان آواره و فراری این محلات به خانههای خود بازگردند و زندگی بار دیگر به حلب بازگردد، البته این انتظار اندکی سخت است، زیرساختها تقریبا تا 50 درصد نابود شده و ساخت آنها اندکی سخت بهنظر میرسد.
یکی از مهمترین خوبیهای پیشرویهای دو روز اخیر، سالم ماندن بخش عمدهای از کارخانجات در محلات پاکسازی شده است، کارخانجاتی که بر عکس مناطق صنعتی شیخ نجار، الخالدیه و اللیرمون غارت نشدند و تروریستها با وارد کردن مواد اولیه و تولید کالا و فروش آن به داعش با نصف قیمت، سوخت ارزان از این گروهک خریداری میکردند.
بهعبارت دیگر، تروریستها با حفظ این کارخانجات و صادرات کالاهای تولید شده به ترکیه بدون عوارض گمرکی، با پولی که به دست میآوردند، موفق شده بودند هزاران نفر را در مناطق اشغالی سر کار نگه داشته و حقوق آنها را بدهند و به این وسیله جایگاهی برای خود کسب کنند، افرادی که امروز در حال فرار هستند، در واقع کارگرانی بودند که زندگیشان به همین کار بسته بود.
اما با تکمیل محاصره شهر از طریق بستن جاده کاستیلو که تنها راه رفت و آمد تروریستها و ورود و خروج مواد اولیه، کالا و سوخت محسوب میشد، حلب تحت اشغال تروریستها سقوط کرده بود. درآمد هنگفتی که ماهانه با صادرات کالاها به ترکیه، بهویژه به اردوگاههای آوارگان به دست میآمد، از دست رفت و مردم هم بیکار شدند. حالا فقط کارخانجات محله الکلاسه در دست تروریستها باقیمانده که بر اساس همان تحلیلی که ابتدا نوشتم، آنها هم از کار افتادهاند. حلب، نه بهدلیل سیاسی، بلکه بیشتر بهدلیل اقتصادی برای تروریستها و حامیان منطقهای و بینالمللی آنها اهمیت داشت.
میلیاردها دلار سرمایه آنجا خفته بود که میتوانست اقتصاد این گروهکها را تامین کند. بر خلاف حلب، که هم صنعت داشت، هم گردشگری و هم کشاورزی، ادلب هیچ ندارد. حضور دهها هزار تروریست مسلح که یک سوم آنها را خارجیها تشکیل میدهند باعث میشود آنها در این مساحت اندک برای به دست گرفتن بیشترین منابع و منافع با هم درگیر شوند. این درگیریها دیر یا زود شروع میشود و این همان چیزی است که ما انتظارش را داریم. برخی معتقدند که با تجمیع تروریستها در ادلب خطری برای دولت سوریه و محور مقاومت بهوجود خواهد آمد که باید گفت این امر بدیهی است که تروریست هر کجا باشد خطرناک است و این خطر همیشه وجود خواهد داشت.
اما تجمیع آنها در یک منطقه، مقابله با آنها را نیز برای نیروهای متحد بسیار آسانتر میکند. اکنون با پاکسازی نیمی از حلب تحت اشغال تروریستها، باید منتظر نیمه جنوبی این شهر ماند، با کامل شدن روند پاکسازی پایتخت اقتصادی سوریه، تقریبا همه آمال و آرزوی تروریستها و حامیان منطقهای و بینالمللی آنها بر باد خواهد رفت. هزینههای سنگینی که برای ادامه حضور در حلب دادند چیزی جز مرگ بیش از 30 هزار تروریست برایشان به ارمغان نداشت.