کریم جعفری:
همانگونه که این روزها صدا و سیما به همراه رسانههای مخالف دولت مدام تکرار میکنند و ما نیز بر حسب وظیفه اطلاعرسانی اعلام کردیم، سناتورهای امریکایی با رای بهنسبه بالایی قانون تحریمهای ایران را به مدت 10 سال دیگر تمدید کردند، این قانون موسوم به قانون داماتو سال 1996 تصویب و یکبار در سال 2006 تمدید شد و این بار دوم است که این قانون برای 10سال دیگر تمدید میشود.
در این میان نباید شک داشت که تمدید قانون داخلی امریکا برای تحریم شرکتهایی که میخواهند در صنایع نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کنند هم بر خلاف روح توافق هستهای است و هم برخلاف قانون تجارت آزاد جهانی. با این حال امریکاییها به دلیل سابقه بسیار بدی که در عرصه بینالمللی دارند همواره تلاش میکنند تا از راههای ناجوانمردانه و غیرانسانی برنامههای خود را به پیش ببرند. تمدید قانون تحریمهای ایران در شرایط فعلی، تقریبا گذاشتن یک سنگ بزرگ در مقابل توافق هستهای است که پنج کشور دیگر جهان نیز پای آن را امضا کردهاند.
در این میان اما نوع نگاه و تعاملی که در داخل کشور با این مصوبه شده هم جالب است. همه میدانند که اگر باراک اوباما این مصوبه را وتو هم کند، به دلیل تعداد بالای آرای داده شده به آن، دوباره به تصویب خواهد رسید. از اینرو، کاخ سفید نمیخواهد در آخرین روزهای حضور اوباما با سنا یا کنگره چالش کند. از سوی دیگر، این حق جمهوری اسلامی ایران است که در برابر بدعهدی امریکاییها شدیدترین مواضع را گرفته و از منافع ملی خود دفاع کند. در حالی که ما از نظر رسانهای در جهان فقط یاد گرفتهایم با مخالفان داخلی خود جنگ کنیم و روزنامههای ما به اندازه رادیو و تلویزیونهای کاملا مدیریت شده در جهان برد دارند، هر چه بر طبل این مساله بکوبیم، کشور بیشتر ضرر خواهد کرد.
بهعبارت دیگر، در حالی که توافق هستهای تصمیم کلی نظام و نه یک دولت خاص بوده است، در برابر تمدید تحریمها که نیاز به پاسخ هستهای هم دارد، این نظام است که باید تصمیم بگیرد و نه دولت. اگر کسی فکر میکند با تبلیغ بیش از اندازه بر این مساله میتواند دولت را از پای در بیاورد کاملا اشتباه میکند. تداوم بالابردن سطح انتظارات مردم تنها یک نتیجه دارد و آن هم بالابردن سطح توقع از نظام است. کسانی که فکر میکنند با پرداختن به این مساله میتوانند هیزمی برای انتخابات بعدی ریاستجمهوری جمع کرده و با تمسک به تمدید تحریمها آن را آتش زده و مخالفان خود را بسوزانند، اشتباه میکنند، این آتش دامن همه را خواهد گرفت و تر و خشک خواهد سوخت.
با این حال، بهنظر میرسد که در این میان بهترین تصمیم آن است که امور را به عقلای قوم واگذار کرد و بدون آنکه بخواهیم سطح توقعات مردم را بالا ببریم و از آنسو هزینههای اضافی برای نظام بتراشیم که شاید از عهده آن هم بر نیاید، باید فرصت و فضای کافی بهمنظور یک پاسخ منطقی به وسیله تصمیم گیران نظام فراهم کنیم. این تصمیمگیری در شرایط غبارآلودی که رسانههای مخالف دولت و شاید هم کاسبان تحریم تدارک دیدهاند، هیچ نتیجه مشخصی برای نظام نخواهد داشت و نظام باید هزینه اضافی بپردازد.