کریم جعفری:
چند ماه پیش در همین ستون گزارشی در مورد وضعیت میگوی استان نوشتم، گزارشی که در آن پیشبینی شده بود اگر به داد میگوی استان نرسند، سرنوشت خاویار شمال در انتظار آن است. روز گذشته که گزارشهای سهساله گذشته را بررسی میکردیم، متوجه این مساله شدیم که استان ما دیگر بزرگترین صیدکننده میگوی کشور نیست و این جایگاه را به استان همسایه واگذار کرده است.
اینکه استان همجوار توانسته رقم بیشتری از میگوی موجود در خلیج فارس را صید کند، البته خبر بدی نیست و گزارشهای موجود حکایت از آن دارد که در این استان از قبل برنامهریزی بسیار جدی برای رسیدن به این مرحله صورت گرفته است و آنها مزد برنامهها و زحمات چند ساله خود را گرفتهاند، اما اینکه در استانی مانند بوشهر که بزرگترین و بهترین منابع میگویی کشور را در اختیار دارد وضعیت تا این اندازه ناگوار شود و صید از نصف هم کمتر شود، خبری بسیار ناخوشایند است که زنگ خطر را برای همه باید به صدا در بیاورد.
در آن گزارشها نوشتیم که دستی در کار است تا میگوی خیلجفارس را برای همیشه نابود کند، این دستها که با کمال تاسف از وضعیت موجود در کشور استفاده کرده و برای خود در حوزه پرورش میگو کاسبیای راه انداختهاند، اقبال مردم به میگوی دریایی را خطری بالقوه برای سرمایهگذاری خود ارزیابی کرده و از اینرو در تلاش بوده و هستند تا هر آنچه در خلیجفارس از نژادهای مختلف میگو است نابود گردد تا در آینده هم بتوانند میگوی خود را به آسانی در بازارها بهفروش برسانند و هم آنکه هزاران کارگری را که از دریا بیکار شده، در مزارع پرورش میگوی خود با پرداختی ناچیزی به خدمت بگیرند.
امیدوارم که این تحلیل و این خبرها اشتباه باشد و امیدوارم که آنچه میبینیم و میدانیم و به آن نمیپردازیم در حد شایعه باشد، اما با کمال تاسف باید گفت که حتی مدیرکل شیلات استان هم از دورهای که به این سمت انتخاب شده در هزار توی اتاق خود پنهان گشته و تا از وی اظهارنظری در مورد حوزه مدیریتیاش میخواهی به روابط عمومی ارجاع میدهد و ای کاش روابط عمومی همیشه این اندازه محل رجوع بود و میدانست که در این استان چه خبر است و آقای مدیرکل چه تصمیماتی میگیرد که بتواند به ما پاسخ بدهد.
با این اوصاف، باید تاکید کرد میگوی بوشهری تا چند سال دیگر نسلش منقرض میگردد، اگر سیاستها به همین سمت پیش برود و نخواهد علاوه بر لاروریزی در دریا با میگوی قاچاق موجود در بازار برخورد جدی صورت بدهند و عوامل و پشتپردههای این مساله را به مردم معرفی کنند، هزاران نفر دیگر از مردم این استان که در کنار سفره بیمنّت دریا نشستهاند شغل خود را از دست خواهند داد.
ما امیدواریم که دوستان بهجای آنکه در اندیشه احداث صدها مزرعه پرورش میگوی دیگر باشند که هرآن امکان دارد با یک بیماری گسترده همه داشتههایشان بر باد برود و بهجای پرورش ماهی کپوری که فقط به درد خوراک ماهی میخورد اندکی بهخود بیایند و با درس گرفتن از استانهای دیگر و همچنین دیدن دستاوردهای جهانی در این زمینه علاوه بر آنکه میگوی استان را نجات دهند، هزاران شغل جدید نیز ایجاد کرده و با صادرات گسترده این محصول راهبردی دریایی، به تولید ثروت در کشور بپردازند. البته ما این آرزو را برای گوشهای شنوا میکنیم.