بامدادجنوب- سیدعلی موسوی:
رهبری جهان اسلام، رهبری جهان عرب، قدرتمندترین کشور منطقه و بانفوذترین کشور خاورمیانه، تمامی این آرزوها باعث شد تا سعودیهای تحت رهبری ملکعبدالله که زمانی به مدارا مشهور بود جای خود را به سیاستهای سراسر تهاجمی ملکسلمان پیر و پسر سرکشش بدهد، کسانی که باعث شدند سعودیها نه تنها در منطقه قدرتمندتر نشده بلکه پایگاههای سنتی خود را نیز از دست بدهند.
حالا بهدنبال تحقق پیروزیهای گروههای طرفدار ایران در لبنان، یمن و عراق، احتمالا بشار اسد نیز پیروزی خود را بهزودی اعلام کند تا بدین ترتیب عربستان بزرگترین بازنده این جنگها باشد.
شکستهایی که یکی پس از دیگری تحمیل میشوند
تحولات سوریه این روزها پیشروی ارتش سوریه را نشان میدهد ارتشی که موفق شد مناطقی را که تحت سیطره مسلحین قرار داشته است، بازپس بگیرد و تلاشش برای بازگرداندن بخشهای مهم حلب را بهخوبی بهکار بگیرد و اکنون شهر الرقه مرکز داعشیها در سوریه باقی مانده است و اگر حلب و موصل سقوط کنند، الرقه نیز سقوط خواهد کرد.
نکته حائز اهمیت در این است که ارتش سوریه موفق شد زمام امور را در دست بگیرد و انگیزه مبارزه را به سربازان خود برگرداند. در مقابل، عناصر مسلح طی سالهای پی در پی ضعیف شدند و از ابتدا یکپارچه عمل نکردند و اکنون بهای آن را میپردازند.
اگر تحولات به همین منوال ادامه داشته باشد، بشار اسد پس از چند ماه میتواند پیروزی خود علیه عناصر تروریستی مسلح، ارتش آزاد سوریه و داعش را اعلام کند. درست است که اگر دخالتهای روسیه، ایران و حزبالله نبود، این پیروزی محقق نمیشد اما مهم این است که اسد باز خواهد گشت و سپس از نو شروع خواهد کرد. در این میان ارتش در عراق نیز حلقه محاصره علیه داعش را در موصل تنگتر کرده و بر رسیدن به هدفش اصرار دارد و در حالی که از حمایت خارجی ائتلاف ضد داعش در هوا و نیروهای پیشمرگه در زمین برخوردار است، با صبر و قدرت، برنامه خود را اجرائی میکند. هر اندازه عملیات آزادسازی موصل پیشروی داشته است، صداها در عراق برای ادغام نیروهای شیعی در ارتش عراق بالاتر میرود. پارلمان عراق در روزهای اخیر خواستار این مساله شدند و حشدالشعبی را در نهایت رسمیت بخشیدند و بدینگونه است که نیروهای تحت حمایت، یاران کمککننده اصلی ارتش عراق شده است، ارتشی که امریکا آن را پس از سقوط صدام و بازداشت و اعدام وی در سال 2004 ساخته است.
در لبنان نیز سعد الحریری و همراهان وی پس از دو سال مخالفت شدید با انتخاب میشل عون (نامزد حزبالله در انتخابات ریاست جمهوری لبنان) بالاخره تسلیم حزبالله و سیدحسن نصرالله شدند و با انتخاب وی موافقت کردند. در یمن نیز ارتباطات بین دولت و جنبش انصارالله افزایش یافت و سپس امور یمن به دست این جنبش افتاد و دستآوردهای سیاسی و میدانی زیادی کسب کردند. در همه این محورها-سوریه، عراق، لبنان و یمن در مییابیم که پیروزی از آن طرفهایی است که ایران از آنها حمایت مالی، تسلیحاتی و آموزشی میکند و در عین حال، طرفهای بازنده طرفدار عربستان هستند.
ایران پیروز قطعی منطقه
پیروزیهای منطقهای ایران در مقابل عربستان به چند عامل بر میگردد و باعث میشود که کفه ترازو به نفع ایران باشد که مهمترین آن نقش سازنده و مهم روسیه برای اسد، همپیمان ایران است. در مقابل امریکا در موضع متزلزلی قرار دارد. پوتین از اسد و ایران با تمام قوای خود از دمشق حمایت میکند، این در حالی است که اوباما عربستان و همپیمانان آن را به دلیل تروریستی بودن نیروهای تحت امرش رها میکند. دیگر عاملی که از ایران حمایت میکند، توافق هستهای است، این توافق انگیزه دولت ایران را بیشتر کرده است و مجددا چرخه اقتصاد ایران دچار رونق گردید.
عامل دیگر به اوضاع اقتصادی عربستان بر میگردد، قیمت نفت به پایینترین سطح خود رسید و چه بسا سالها این وضعیت ادامه پیدا کند و همزمان هزینههای سعودی در کمک مالی به همپیمنان خود بیشتر میشود و عربستان طی چند سال شاید کمتر از پنج سال ورشکست شود.
دیگر عامل نیز به از بین رفتن اتحاد عربستان و ترکیه مربوط میشود، بهویژه پس از آنکه رجب طیب اردوغان حمایت خود از عناصر مسلح در سوریه و داعش را متوقف کرد و پوتین توانست اردوغان را رام کند و وی را مجبور کند که از حمایت خود از تروریستها دست بردارد.
مصریها نیز سعودیها را رها کردهاند
زمانی که عبدالفتاح سیسی، رئیسجمهور مصر دو ساعت قبل از رسیدن پادشاه عربستان به فرودگاه ابوظبی به قاهره بازگشت، تمامی امیدها به برگزاری دیداری میان این دو با میانجیگری امارات و تحقق آشتی میان مصر و عربستان از دست رفت.
رفتن عبدالفتاح سیسی به امارات دو روز قبل از سفر ملک سلمان به این کشور به بهانه شرکت در جشنهای روز استقلال امارات نشان میدهد که سیسی در قبال این میانجیگری انعطاف به خرج داده و آماده دیدار با پادشاه عربستان بود اما به نظر میرسد ملک سلمان بهدلایلی نامعلوم تا این حد مایل به دیدار با سیسی نبود هر چند که یافتن این دلایل چندان سخت نیست. پادشاه عربستان تمایلی ندارد که کمکهای مالی اضافی را به مصر بدهد حال آنکه قاهره سیاستهای منطقهای مستقل و متفاوتی بهویژه در پروندههای حساسی مثل یمن و سوریه و دشمنی با ایران دارد.
میتوان تفسیر دیگری نیز برای مایل نبودن عربستان به آشتی با مصر نیز داشته باشیم و آن بحران مالی عربستان بهدلیل کاهش قیمت نفت در سایه هزینههای سنگین جنگ در یمن و کسری بودجه عربستان است. رهبران عربستانی معتقدند تا زمانی که از مصر بهدلیل شرایط وخیم اقتصادیاش حمایت میکنند و به این کشور بیش از ۳۵ میلیارد دلار کمک و وام دادهاند پس باید مصر نیز چیزی در مقابل بدهد و مطیع عربستان باشد. از جنگ عربستان در یمن و سوریه حمایت کند و شمشیر دشمنی علیه ایران از نیام برکشد درست مثل دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس یا مثل کشورهایی از جمله سودان، اردن و مراکش که به سرعت به ائتلاف عربی پیوستند.
به گفته یک کارشناس ارشد اقتصادی در حوزه خلیج فارس، رهبران عربستانی دیگر اجازه مردم این کشور یا حتی بخش وسیعی از آن را برای خرج کردن پولشان در اینجا و آنجا ندارند، آن هم در زمانی که تدابیر ریاضتی شدیدی را علیه مردم اعمال کردهاند. رهبران مصری نیز در مقابل با فشار زیادی از سوی مردم بهدلیل بحران اقتصادی از یکسو و نبود ثبات داخلی و ناامنی در مرز با لیبی و عملیاتهای تروریستی در داخل از سوی دیگر مواجه هستند. این مساله مانع از این میشود که مصر بتواند نیروهایی را به یمن بفرستد یا در بحران سوریه مداخله کند. علاوه بر این بر اساس قانون اساسی مصر هیچ نیرویی نباید به خارج از مرزهای این کشور فرستاده شود. مسوولان اماراتی اما سکوت اختیار کرده و از شکست میانجیگریشان برای آشتی میان مصر و عربستان صحبتی به میان نمیآورند؛ میانجیگری که در اصل اعلام نشده بود.
اما آنها بسیاری از اظهاراتی را که از سوی مسوولان مصری در اینباره فاش شده، تکذیب نکردهاند. به نظر ما انتظارمان برای پی بردن به جزئیات اختلافات و دلیل برگزار نشدن دیدار میان رهبران مصری و عربستانی در ابوظبی زیاد طول نخواهد کشید و حتی احتمالا شاهد اقدامات غافلگیرکنندهای از سوی مصر در قبال ایران و سوریه و شاید هم یمن باشیم. پادشاه عربستان به خشم و تندرویاش و تاثیر پذیرفتن از حملات و انتقادات رسانهای بهویژه انتقادات از سوی مصر معروف است.
او کسی است که پرونده رسانههای جهان عرب و عربستان را برای بیش از ۴۰ سال و قبل از اینکه پادشاه شود در دست داشت و شاید نیاز به زمان زیادی داشته باشد تا بتواند این انتقادات رسمی یا غیررسمی را که موجب تنش در روابط میان دو کشور طی پنج ماه گذشته شده، فراموش کند.
آشتی عربستان و مصر احتمالا وارد مرحله رکود شده باشد. مهمترین موفقیتی که میتوان در این زمینه به دست آورد باقی ماندن این روابط به همین منوال و ادامه توقف جنگ رسانهای و تسلیم شدن در برابر دشواری این اقدام است.
در پایان و بهصورت خلاصه باید گفت که شاهدیم دولت مصر به ریاست السیسی نیز به عربستان پشت کرد و دریافت که بازیگر برنده در خاورمیانه ائتلاف سازنده شامل سوریه، روسیه، ایران و عراق است و اسب بازنده نیز اسب سعودی است.