بامدادجنوب-الهام بهروزی:
نقد یعنی جدا کردن سره از ناسره و تشخص دادن خوب از بد است. در واقع اگر نقد وجود نداشته باشد نه تنها جامعه، بلکه هنر و تمام عرصههای دیگر نیز به انحراف و تباهی یا انحطاط دچار میشوند. هنر تئاتر هم هنری است که یکی از ارکان آن را نقد تشکیل میدهد؛ یعنی اگر نقد نباشد چه بسا آثار کممایه و ضعیف جان میگیرد و این فضایی که از پتانسیل فراوانی برای بیان نوع زندگی، معرفی شخصیتهای متنوع و خاص،
نوع آداب و رسوم، آسیبهای اجتماعی، معضلات فرهنگی، دغدغههای روز جامعه و ... برخورداراست، دچار نوعی خمودگی و رکود میشود. بنابراین متولیان این حوزه به این نتیجه رسیدند که تئاتر با کمک نقد و تحلیلهای سازنده میتواند زیباتر تنفس و مخاطبان بیشتری را نیز به خود جذب کند. در همین راستا کانون منتقدان انجمن هنرهای نمایشی استان بهمنظور ارتقای کیفیت آثار تولیدی و نزدیک شدن این آثار به ذائقه مخاطب برگزاری نشستهای نقد آثار را با حضور نویسنده و کارگردان متن و اهالی تئاتر بوشهر در برنامه خود گنجانده است و پنجشنبهشب هفته پیش این کانون، نشست نقد نمایش «نگران نباش، آدامس بجو» نوشته امیر لشکری نویسنده جوان و خوشفکر هماستانی که رسول ایزدجو آن را کارگردانی میکند و یکی از آثاری بود که در جشنواره استانی تئاتر بوشهر هم حضور داشت و توانست موفق ظاهر شود، با حضور نویسنده این اثر برگزار کرد.
این نشست را جواد متین، مسوول کانون منتقدان انجمن هنرهای نمایشی استان بوشهر مدیریت کرد و در آن تلاش شد سوالاتی که اهالی تئاتر با تماشای این اثر در ذهنشان شکل گرفته بود، پاسخ داده شود.
در آغاز این نقد و بررسی، نویسنده نمایشنامه «نگران نباش، آدامس بجو» (یکی از نمایشنامههای برگزیده سی و پنجمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر)، گفت: در اجرا نباید هویت کار یعنی فضای تکشوخیها یا اتفاقات ریز متن را تغییر بدهیم، چراکه همه اینها در انتقال پیام متن نیاز است. در متن در یک قسمتهایی من نویسنده حرف نمیزنم بلکه این کاراکتر است که حرف میزند و شوربختانه ما هنوز در این زمینه به این درک نرسیدهایم که وقتی نمایشی را نقد میکنیم همه چیز را پای نویسنده ننویسیم، زیرا نویسنده اثر در پشت تکتک شخصیتهای نمایشنامه گم است و ما نمیتوانیم انگشت اشاره را تنها به سمت نویسنده بگیریم. بهعنوان نمونه کاراکتر «هوشنگ» اینگونه نگاه میکند و میاندیشد و شوخیهای جنسی آمیخته با لحن و کلام وی شده است نه من نویسنده.
امیر لشکری که از نویسندگان جوان این استان بهشمار میرود و در سالهای اخیر توانسته با متون نمایشی و مقالات تخصصی خود در حوزه تئاتر موفقیتهایی را برای تئاتر استان رقم بزند، با بیان اینکه هر چند که کارهای کمدی مینویسم ولی تمام سعی من بر این است که افزون بر خلق یک حس زیبا که مخاطب از آن لذت ببرد، بکوشم پشت آن حس زیبا یک تفکر باشد تا مخاطب بتواند آن را تحلیل کند، افزود: در نوشتن نمایشنامه گاه فرم دلیلی برای نوشتن میشود و گاه هم یک دغدغه. بنابراین فرهنگ در جامعه امروز ما یک دغدغه است، زیرا با وجود اینکه ما امروزه چندین ارگان فرهنگی داریم و دائم هم از فرهنگ دم میزنیم ولی همچنان از فرهنگ تعریف درستی نداریم، بنابراین عمدهترین دغدغه من برای نگارش متن «نگران نباش، آدامس بجو» همین فرهنگ بود.
در ادامه نشست، حسین زارعی، یکی از نویسندگان و منتقدان تئاتر بوشهر ضمن ابراز خوشحالی بهخاطر اینکه شاهد نمایشنامهنویسان مطرحی چون امیر لشکری از استان هستیم که این کار را هم بهطور جدی دنبال میکنند، گفت: با تماشای کار آقای ایزدجو که بر اساس متن «نگران نباش، آدامس بجو» ی امیر لشکری ساخته شده، به این نتیجه رسیدم که با توجه به اینکه کارگردان لحظات خوبی را برای مخاطب رقم زده و توانسته بهخوبی با مخاطب ارتباط برقرار کند اما این اثر، اسیر این شده که گاه دیالوگ و بازی را به سطح مخاطب تنزل داده و تنها تلاش کرده مخاطب بخندد، بنابراین از آغاز تا پایان اثر که دقت میکنیم، متوجه میشویم که همین مساله باعث شده که کارگردان از خلق لحظه ناب دراماتیک یا نمایشی (که به تعبیر من یعنی اینکه لحظهای را در نمایش خلق کنیم که مخاطب با تماشای آن قطره اشکی از چشمش بچکد) غافل شده و در واقع این نمایش از این لحظه ناب تهی است.
وی در ادامه با بیان اینکه به باور من اندیشهای که بر متن این نمایش حاکم است، اندیشه رفیعی است، افزود: امیر لشکری در این تئاتر از کلانشهری چون تهران که موضوعات اجتماعی بهشکل برجستهای در آن به چشم میخورد و وجود دارد، نوشته است و این مساله باعث میشود که دید انسان خاص شود، بنابراین وقتی ما این کار را میبینیم، متوجه میشویم که ایدهای که در متن به آن پرداخته شده، ایده بسیار بزرگی است. اینکه آدمها از کجا میآیند و تحت تاثیر ابزار مدرن زندگی چون آدامس یا ماشین چگونه به تعبیری مدرنزده میشوند و همین ابزارها گاه باعث اوج ـدمها و گاه باعث سقوط آنها میشود، واقعا جای تعمق و تامل دارد اما اینجا یک مساله وجود دارد در این کار ایزدجو آمده گویشی که احتمالا لشکری آن را به زبان معیار نوشته، بهخاطر مخاطب تغییر داده و این باعث شده که ما تصور کنیم امیر لشکری در هنگام نمایشنامه به زبان توجه و دقت نکرده است. همانطور که اطلاع دارید نمایشنامه یک نوع ادبی است و یکی از استوانههای ادبی هم زبان است، بنابراین من تصور میکنم که یا دیالوگنویسی امیر لشکری آنقدر مستحکم نبوده یا ایزدجو متن را بازنویسی کرده و تغییراتی را در آن صورت داده که این اتفاق افتاده است.
در اینجا جواد متین در پاسخ به زارعی اینگونه میگوید: البته من با آن چیزی که شما میگویید موافق نیستم چراکه زبان نمایشنامه باید علیالسویه و سطحی باشد و دیالوگها باید از اهمیت و بار دراماتیک خالی باشد. بنابراین دلیل اینکه ۱۴۰ صفحه برای اجرا به ۸۴ صفحه اجرا میشود می تواند این باشد که امروز میخواهیم از یک سلطه امپریالیستی مثل فضای مجازی صحبت کنیم از سلطهای که امروز در آدامس است و شاید فردا در مد باشد و بهنوعی هر روز در یک چیز است. بههر حال ما میخواهیم از هژمونی صحبت کنیم که یک زبان مشترک است و چرا آدامس در این نمایش انتخاب شده است، چون همه افراد دنیا ممکن است یکبار در عمرشان آدامس خورده باشند، بنابراین در این نمایش زبان مشترک ما در دهکده جهانی «آدامس» است، چون امروز در دهکده جهانی امپریالیسم جهانی آدامس است و روز دیگر به یک چیز دیگر تبدیل میشود.
در ادامه این نشست، لشکری در پاسخ به این سوال که وقتی شما متنی در تعداد صفحات بالا مینویسید، آیا برای اجرا به کارگردان اثر هم اجازه حذف میدهید، گفت: در پاسخ به این سوال باید بگویم که در واقع اجرا فضای دوبارهای از یک کار است. وقتی متنی نوشته میشود هم باید ادبیات (یعنی اثری خواندنی و قابل چاپ باشد) داشته باشد و هم پتانسیل اجرا که این یک ژانر متفاوت از داستان و نمایشنامه است. بنابراین هنگام نوشتن نویسنده باید به هر دو بعد توجه داشته باشد. حال در بحث اجرا ممکن است وقتی خود من که نویسنده هستم بخواهم آن را به نمایش درآورم، ممکن است تغییرات بسیاری را در آن ایجاد کنم اما تغییراتی که در راستای متن نمایش باشد.
وی در ادامه با بیان اینکه در مجموع تئاتر یک رسانه «نویسندهمولف» است برخلاف سینما که «کارگردانمولف» است، یادآور شد: یعنی اینکه این نمایشنامهنویس است که مولف نهایی تئاتر است، بنابراین وقتی کارگردان در نمایشی چیزی را به متن اضافه میکند، باید منطق محکمی پشت آن باشد ولی نظر شخصی من این است که همیشه برای نخستین اجرا از یک متن اصلی و دست اول، سعی کنیم خود متن را به نمایش بگذاریم و تغییراتی در آن ایجاد نکنیم اما در خصوص تعداد صفحات متن این نمایش، 140 صفحه کف یک نمایشنامه است و در واقع ادبیات نمایشی ما نیاز به بازتعریف دارد و ما نباید سطح خودمان با توجه به حوصله مخاطب پایین بیاوریم بلکه باید تلاش کنیم تا با درایت و تبحر نمایشنامههای دوساعته بهگونهای اجرا کنیم که حوصله مخاطب سر نرود و وی آنقدر جذب نمایش شود تا گذر زمان را احساس نکند. الان در امریکا تئاترها عموما دوساعته هستند.
لشکری در پایان توضیحات خود خاطرنشان کرد: اگر خود من روزی به کارگردانی روی بیاورم اولویت من در این کار، اجرای خود متن اولیه است؛ یعنی گویش و فضای اولیه متن را تغییر نمیدهم، بلکه در وهله اول میککوشم تمام دیالوگها و فضای متن را به نمایش در میآورم بعد اگر دیدم پیام را بهخوبی انتقال نمیدهد، تغییراتی در آن ایجاد میکنم.
همانطور که اطلاع دارید در نمایش «در انتظار گودو» تمام پرحرفیهای برای این است که فضا و پیام را منتقل کند، چون دیالوگها تنها برای پیش بردن داستان نیست، بلکه گاه برای معرفی شخصیتها، ریتم و روشن شدن موضوع است. بنابراین با حذف دیالوگ مخالف نیستم اما سعی کنیم که حذفیات با احتیاط باشد و به متن اصلی ضربه نزند.
در پایان این نشست از کاردگران نمایش «نگران نباشآدامس بجو» دعوت شد تا توضیحات خود را در اینباره بیان کند. رسول ایزدجو در خصوص حذفیاتی که در این اثر صورت داده است، گفت: ما سعی کردیم حذفیات را با ذرهبین انجام بدهیم و در واقع تا یکی دو ماه اول تمرین هم تمام همان 84 صفحه نمایشی که آقای لشکری برای ما فرستاده بود، اجرا کردیم اما وقتی دیدیم که اجرا دو ساعته میشود و خارج از حوصله مخاطب است، تصمیم گرفتیم از بخشهایی حذف کنیم.
وی با بیان اینکه ما در حذف اصلا روند داستان را از بین نبردیم، چون نویسنده برای خلق آن فکر کرده و زحمت کشیده است، تصریح کرد: بنابراین اگر ما در اجرا تغییر ایجاد نکنیم که کار مخاطبپسند تولید نمیشود، ما این نمایش را برای مخاطبان بوشهری تولید کردیم و بازخورد خیلی خوبی هم داشت، بهطوری که در جریان جشنواره شما دیدید که این کار با استقبال خوب مردم روبهرو شد و آنها بهخوبی محتوا را هم دریافت کردند. واقعیت این است که افزون بر اهالی تئاتر، باید عوام را به تئاتر جذب کنیم و نویسنده اثر هم در پی این است که متن وی بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.