کریم جعفری:
چندی پیش در همین ستون در یادداشتی در مورد «وحدت جهان اسلام» چند نکته را یادآوری کرده و تاکید کردم که این روزها صحبت از وحد امر بسیار بعیدی است. روز گذشته اما رهبری در سلسله سخنانی، به یک نکته مهم اشاره کردند که شاید برخیها از آن به سادگی گذشتند. ایشان «اتحاد» را مهمترین آمادگی مورد نیاز دنیای اسلام برشمردند و گفتند که همه فرَق اسلامی چه شیعه و چه سنّی، از ایجاد اختلاف حذر کنند و وجود نازنین پیامبر (ص)، قرآن مجید و کعبه شریف را محور وحدت و همبستگی قرار دهند.
بهنظر نگارنده رهبری با اطلاع و اشراف کامل از لزوم اتحاد سخن گفتند. در روزهایی که برخی از جریانهای تکفیری در جهان اسلام همدست با قدرتهای فرامنطقهای دست به آشوب و کشتار در منطقه میزنند، سخن گفتن از وحدت جهان اسلام بسیار سخت است، اما میتوان اتحاد را در بهوجود آورد. «اتحاد» یکنوع همگرایی سیاسی و راهبردی در تصمیمگیری آیندهنگرانه ودر راستای حفظ منافع است، در حالی که همین چند روز پیش کنفرانس وحدت اسلامی در تهران برگزار شد و این وحدت که قرار است میان علما شکل بگیرد، روز به روز خود عامل تفرقه بیشتری شده است.
برخی از بهحساب علمانماها در جهان اسلام با استفاده از احساسات پاک جوانان، وعدههای دروغین از بهشت، تحریف در تفسیر قرآن کریم و احادث نبوی، چنان قتل و خونریزی را راه انداختهاند که کمتر کسی در تاریخ شاهد آن بوده است. هر گوشهای از جهان اسلام خلیفهای، گروهکی و جریانی که همه بر باورهای وهابیت استوار است، سر برآورده و مدعی خلافت شدهاند. با کمال تاسف باید گفت که از میزان جذب جوانان به این گروهکها میتوان فهمید که این تفکر بهواسطه دلارهایی که خرج میشود و جنگ رسانه غالبی که این تفکر تکفیری را حمایت میکند، توانسته تا اندازهای موفق هم عمل کند.
با این حال، در مسیر اتحاد جهان اسلام تا زمانی که رهبران خودسر و کمخردی مانند ترکیه و سعودی و قطر در راس کار هستند نمیتوان امید زیادی داشت. ما در حوزه رسانهای و تبلیغی کار بسیار اندکی انجام دادهایم، در حوزه رسانهای بسیار عقب بوده و نتوانستهایم پشتوانهای عمیقی برای خود در جهان اسلام گردآوری کنیم. دوستان ما همان سکولارها هستند در حالی که اگر یک حکومت دینی بر سر کار آمد، بهشدت با ما دچار تعارض میشود. مصر دوران مرسی و رژیم کنونی ترکیه از جمله این مثالها هستند که باید جدی گرفته شود.
برای رسیدن به مقصود و منظور در حوزه اتحاد جهان اسلام بیش از نیم قرن است که با تشکیل سازمان وحدت اسلامی (که شد سازمان همکاری اسلامی) تلاش شد که تقریبا به شکست انجامید. این روزها باید در حوزه اتحاد جهان اسلام نظریههای متفاوتی ارائه و تیمهای تخصصیتری کار کنند تا بتوان خروجی خوبی از آن گرفت. در حوزه اتحاد جهان اسلام باید واقعنگری کرد، بحث در حوزه ایدئولوژیها بههیچ عنوان کارآمد نخواهد بود. بهعنوان مثال چگونه میتوان به سران ترکیه حالی کرد که داعش و جبهه النصره متحدان خوبی برای این کشور و مردم آن نیست در حالی که اگر نبود حمایتهای ترکیه این دو گروهک تروریستی این همه قتل و جنایت نمیکردند. مشکلات بسیار ریشهای از این حرفها است و برای رسیدن به مقصود باید تلاش جدیتری کرد.