کریم جعفری:
روز گذشته نشست وزرای خارجه و دفاع سه کشور ایران، ترکیه و روسیه در مسکو برای یافتن راهحل سیاسی بحران سوریه در مسکو برگزار شد. اما این نشست، پیش از برگزاری تحت تاثیر یک رویداد تکاندهنده دیگر بود، ترور سفیر روسیه در ترکیه به وسیله یکی از نیروهای ویژه پلیس ترکیه. دیپلمات روس در هنگام بازدید از یک گالری در آنکارا بهصورت ناجوانمردانهای از پشت هدف 5 گلوله قرار گرفت و در دم جان باخت، گلولههایی که هر یک از آنها با خود پیامی مهم داشتند.
روسها در نشست روز گذشته کراوات سیاه بسته بودند، شاید اگر در ایران هم بستن کراوات عیب نبود، دیپلماتهای ما هم با کراوات سیاه در این نشست حضور پیدا میکردند، اما وزیر امور خارجه ترکیه نه کراوات سیاه بست و نه رنگی شاد، او رنگی میانه را انتخاب کرد تا شاید برخی از پیامها را هم منتقل کند. پس از پاکسازی حلب از وجود مسلحان تکفیری در حلب، رژیم حاکم بر ترکیه دریافت که تقریبا هیچ برگهای برای بازی ندارد. در واقع ترکها عملا مرزهای خود را با عناصر تکفیری تا بن دندان مسلحی دیدهاند که باید همسایگی با آنها را قبول کرده یا راهی برای خارج کردن آنها پیدا کنند.
ترور سفیر روسیه در آنکارا ارتباط مستقیمی با حضور تروریستها در استان ادلب و شاید مهمتر از همه خاک ترکیه دارد، بیش از پنج سال است که رسانههای بهشدت سرکوبشده و محدود شده ترکیه که بهجز مدح و تمجید از اردوغان کار دیگری بلد نیستند، در حال فریاد برای تروریستها در سوریه هستند، بدون شک افکار عمومی را به سمت و سوئی سوق میدهند که سرانجام آن میشود ترور سفیر روسیه. بدون شک مقصر اول و آخر این ترور شخص اردوغان و سیاستهای پر از اشتباه وی است که با تکبر و غرور میخواهد حکومت کند و نمیداند که فرمانش حتی در سراسر کشورش هم مقبولیت ندارد، چه برسد به آنکه بخواهد به جهان دستور دهد.
با این اوصاف، نمیتوان برخی ظن و گمانها را هم در این ترور نادیده گرفت، تلاش برای ناکام کردن نشست سهجانبه مسکو و یا آنکه تلاش برای پایان نیافتن بحران سوریه. سعودیها، قطریها و امریکا تلاش بیشائبهای برای تداوم بحران سوریه دارند و ترکیه هم به این نتیجه رسیده است بادی که کاشته هنوز توفانهای سهمگینی در پیش دارد. آنکارا بر آن است که بهعنوان بخشی از راهحل بحرانی که خود در سوریه درست کرده، مطرح شود و به این ترتیب به معادلات منطقهای بازگردد. با این حال، هیچکس نمیتواند فراموش کند شعارهای قومگرایانه و افراطی اردوغان که شعار میداد ما مردم حلب را تنها نخواهیم گذاشت، اسم رمز چه نبردهای خونینی بوده است.
نشست مسکو با روبانهای سیاه برگزار شد، شاید ترور گریبایدوف در تهران، ولیعهد اتریش در سارایوو و جان اف کندی بخشهایی از این ترورهای سیاه باشند که پشت خود اتفاقات بسیاری داشتند. اردوغان بر خون سفیر روسیه تلاش دارد پلی به سمت مسکو بزند، اما این پل بر خونی بنا خواهد شد که هیچ آینده خوشایندی برای این ترکیه اردوغانی نخواهد داشت. روزها و هفتههای آینده آبستن تحولات بسیاری است که بهعنوان یک بیننده منتظر پردههای بعدی آن هستیم که چه روی خواهد داد.