bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۶۹۲۷
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۱۴ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۵
حادثه تلخ پلاسکو، پس از درگذشت آیت‌الله هاشمی دومین شوک به جامعه ایران در طول دو هفته گذشته بود. شاید مردمی که در خیابان انقلاب و آزادی پیکر مرحوم آیت‌الله هاشمی را تشییع می‌کردند، هیچ وقت در باورشان نمی‌گنجید که ساختمان بلندمرتبه خیابان جمهوری به این سادگی فرو بریزد.
کریم جعفری:
حادثه تلخ پلاسکو، پس از درگذشت آیت‌الله هاشمی دومین شوک به جامعه ایران در طول دو هفته گذشته بود. شاید مردمی که در خیابان انقلاب و آزادی پیکر مرحوم آیت‌الله هاشمی را تشییع می‌کردند، هیچ وقت در باورشان نمی‌گنجید که ساختمان بلندمرتبه خیابان جمهوری به این سادگی فرو بریزد.
تقریبا کمتر کسی است که به خیابان جمهوری رفته باشد و سری به داخل پلاسکو نزده باشد، به‌شخصه چند دوست خوب و قدیمی آنجا داشتم که از 15 سال پیش از آنها لباس می‌خریدم و چند نفر از دوستان هم آنجا کار می‌کردند، اولین چیزی که به ذهنم پس از دیدن تصاویر فروریختن ساختمان خطور کرد، سرنوشت همین دوستان بود، حالا درنظر بگیرد چند نفر مانند نگارنده وجود دارند که چنین دوستانی داشته‌اند و چه خانواده‌هایی وجود داشته‌اند که اینگونه دل‌نگران شده‌اند!!

حادثه پلاسکو هر چند که بسیار تلخ بود، اما درس‌های بسیاری داشت، درس‌هایی از جنس اینکه «شهر»داری کردن کار آسانی نیست. تهران، شهر حادثه‌خیزی شده است، چون نظارت نیست بسیاری از ساختمان‌ها دچار مشکل هستند و این مشکلات ممکن است در لحظه‌ای نتایج ویران‌کننده به بار بیاورند. یک‌لحظه کافی است چشم بر هم بگذارید و ساختمان‌های بسیار مرتفع خیابان فرشته را در نظر بگیرید و یک زلزله که همه چیز را در هم فرو برده است... با این فرهنگ اشتباهی که ما داریم، واقعا چگونه می‌توان کمک‌رسانی کرد.
خدا را شکر در حوزه اطلاع‌رسانی با وجود هزاران موبایل به‌دست هیچ مشکلی وجود ندارد، ده‌ها فیلم از زوایای گوناگون در مورد این حادثه وجود دارد که نشان از فعالیت بی‌دریغ دوستان حاضر در صحنه دارد. اگر یادمان باشد سقوط پرواز تهران ارومیه در نزدیکی دریاچه ارومیه تلفات بسیاری داشت، آن روز یکی از دوستان ارومیه‌ای می‌گفت اگر مردم رعایت کرده بودند و ترافیک ایجاد نمی‌کردند، دستکم 20 نفر الان زنده بودند!!
دلیلی که در این نوشته اول به خودمان، یعنی همان مردم اشاره کردم این بود تا به اصلی‌ترین معضل اشاره کرده باشم که چرا فرهنگ‌سازی نشده است. کسانی که در پایتخت زندگی می‌کنند به‌خوبی تابلوهای مفتی که دست شهرداری هست و در آن از مشکلات معیشتی مردم امریکا می‌نویسد را دیده است، اگر جای این تابلوها اندکی به فکر آموزش مردم در حوزه خطرات این‌چنینی بودیم، امروز نتایج بسیار قابل‌قبول‌تری داشتیم.

اما نکته بعد به‌ شهرداری تهران باز می‌گردد. همه می‌دانند که در تهران بزرگ دولت هیچ‌کار است و همه امور دست شهرداری است و با بودجه 170هزار میلیارد تومانی، تقریبا یک پنجم بودجه کل کشور دست این شهرداری قرار دارد. اما چرا شهرداری نتوانسته یا نخواسته که دستگاه‌های آتش‌نشان با ارتفاع بلند را خریداری کند؟ مگر همین دو سه سال پیش نبود که در یکی از ساختمان‌های تهران چند نفر به دلیل خالی بودن مخزن آب کامیون آتش‌نشانی و نبود ماشین‌های با پلکان بلند، کشته شدند، آیا این تجربه‌ای برای شهرداری نشده است؟
تجربه‌ها بسیار سخت به دست می‌آیند،‌ اما در طول هشت سالی که با ضرب و زور سکان شهرداری را به دست محمدباقر قالبیاف دادند، او برای مدیریت بحران پایتخت فکری نکرده بود؟ مگر نباید شهرداری مرتب مانور مدیریت بحران برگزار کند، یا اینکه آقای شهردار که ماجرای املاک نجومی‌اش زبانزد خاص و عام شد و روی جلد همشهری‌ ماه را هم در توهین به مرحوم آیت‌الله هاشمی رفت، نمی‌توانست بهتر عمل کند؟ آیا او می‌خواهد با این شرایط رئیس‌جمهور شود؟ 

نام:
ایمیل:
* نظر: