bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۷۱۱۵
تاریخ انتشار: ۰۵ : ۱۳ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۵
امروز سالروز تصویب اولین قانون مطبوعات در کشور است، قانونی که تصویب آن در نخستین سال‌ها و به‌عبارتی نخستین ماه‌های عمر دولت مشروطه در ایران اهمیت عنصر اطلاع‌رسانی را می‌رساند.
کریم جعفری:
امروز سالروز تصویب اولین قانون مطبوعات در کشور است، قانونی که تصویب آن در نخستین سال‌ها و به‌عبارتی نخستین ماه‌های عمر دولت مشروطه در ایران اهمیت عنصر اطلاع‌رسانی را می‌رساند. حدود 110 سال از تصویب این قانون گذشته و در این دوران دراز، مطبوعات ایران هم فراز و نشیب‌های بسیاری را پشت سر گذاشته‌اند، پستی و بلندی‌های زیادی که بسیاری با آن بر کشیده شدند و بسیاری هم به‌زیر آمدند. با این حال، کمتر دوره‌ای بوده که حال رسانه‌های ایران خوش باشد و دلیل عمده و اصلی آن هم دخالت نهاد قدرت، کم‌ظرفیتی مقامات در هر دوره‌ای و ناآشنایی اهالی رسانه‌ با ظرفیت‌های برخورد با خود به دلیل اطلاع‌رسانی بوده است.
در این کوتاه‌نوشته بر آن نبوده و نیستم که در مورد آنچه روزانه در مورد رسانه‌ها گفته می‌شود، مانند خودسانسوری، شکایت‌ها، برخوردها و حتی وابستگی‌ها بنویسم، بلکه دلیل این نوشته پس از گذشته 109سال از قانون مطبوعات یک‌ نکته اصلی است و آن هم اینکه چرا ما در طول قرن گذشته هیچ‌وقت یک رسانه قابل در تراز جهانی نداشته‌ایم؟ چرا مطبوعات ما این همه ضعیف، کم‌بنیه، کم عمق و در نهایت مخاطب‌گریز هستند و کسی در عرصه رسانه‌های بین‌المللی آنها را به شمار نمی‌آورد؟ ما چه مشکلی در این مسیر برای داشتن یک ارگان بین‌المللی داریم؟
واقعیت‌ها در این زمینه بسیار است. کافی است شما یک روز صفحات خبرگزاری‌های داخلی و روزنامه‌ها را باز کنید تا از حجم و میزان ترجمه‌هایی که از روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های خارجی منتشره آگاه شوید. در روزنامه‌ها بیش از آنکه تحلیلگر وجود داشته باشد، مترجم وجود دارد تا نوشته‌های رسانه‌های خارجی را به‌خورد مخاطب داخلی بدهند، در حالی که خبرگزاری‌های داخلی هم به جای آنکه تحلیل‌های دقیق کارشناسی داشته باشند، دنبال نقل قول‌های مسوولان و صاحبان قدرت بوده و هستند.

در این میان روزنامه‌ای نیست که خبرنگاری در خارج از کشور داشته باشد. روزنامه‌ای نیست که بخواهد پرونده‌های ویژه را بررسی کند و یا اگر در این حوزه گام بر می‌دارد آن اندازه کلیشه‌ای می‌نویسد که مخاطب‌گریز است. رسانه‌های مکتوب در عصر دیجیتال دچار بحران مخاطب شده‌اند، به خصوص در کشور ما که چیزی تقریبا سر جای خودش نیست. این بحران به‌گونه‌ای است که تلاش برای جذب مخاطب روی کانال‌های تلگرامی بیش از تلاش برای تولید محتوا در نشریه کاغذی است. این بحران البته تنها در کشور ما وجود ندارد، شامل همه کشورها است، اما ما شورش را درآورده‌ایم. به‌لحاظ دسترسی به تکنولوژی ما صدها گام از کره، ژاپن، چین، امریکا و اروپا عقب هستیم با این حال آنها به‌گونه‌ای تولید محتوا می‌کنند که مخاطب ناچار است برای مطالعه سراغ نشریات مکتوب برود، اما ما چه‌کرده‌ایم.

اینکه چرا ما نتوانسته‌ایم به این مرحله برسیم و رسانه‌ای در ابعاد جهانی داشته‌ باشیم، به این دلیل است که نهایت فکر ما منطقه‌ای است و جهانی فکر نمی‌کنیم. همین منطقه‌ای فکر کردن است که باعث شده این روزها به اندازه ریگ بیابان کارشناس آسیای جنوب‌غربی داشته باشیم اما یک‌ کارشناس به‌دردبخور در حوزه امریکا نداشته باشیم تا این همه در برابر ترامپ به در و دیوار نزنیم و همین شبه‌کارشناس‌ها هم پس از مطالعه نوشته تحلیلگران غربی آنها را در صدا و سیمای انحصاری داخلی به‌خورد مردم دهند یا یادداشت یک نشریه داخلی کنند.
برای رسیدن به این مرحله هر چند دیر است، اما باز هم می‌توان تلاش کرد. وقتی تیراژ نشریات ترکیه‌ای را می‌بینم (که از آن به‌عنوان بزرگ‌ترین زندان روزنامه‌نگاران جهان یاد می‌شود) به حال کشورم تاسف می‌خورم که با همه ادعایی که داریم تیراژ همه روزنامه‌های داخلی در روز حتی یک‌میلیون نسخه هم نیست، این یعنی آنکه ما برای مردم اصلا مهم نیستیم، شاید هم کسانی دوست داشته باشند که اصلا مهم نباشیم. 

نام:
ایمیل:
* نظر: