بامدادجنوب- مسعود صیادی:
همواره کلمه مدد را در کنار و همراه با نام مولایمان که بزرگترین مددکار تاریخ بوده و هست شنیدهایم و همواره از حضرت علی (ع) مدد جستهایم.
مددکاری حرفهای برآمده از عشق به بشریت و همه انسانهاست و اجر چنین تلاشها و اقداماتی را هیچ کس جز خدا نمیتواند بدهد.
مددکاری اجتماعی حرفهای مقدس و کاملا علمی است که با توجه به تغییر و تحولات و آسیبهای اجتماعی نوپدید در این برهه از زمان نیاز مبرم جامعه ما به مددکاران تحصیل کرده و آموزش دیده که تسلط زیادی بر این علم داشته باشند، امری ضروری است.
اصولا مددکاری اجتماعی خدمتی حرفهایست که بر اصول خاصی قرار گرفته است و هدف نهایی آن کمک به افراد و گروهها است تا به استقلال فردی و حس موثر بودن، همچنین رضایت فردی و اجتماعی دست یابند.
مددکاران اجتماعی با افراد زیادی سروکار دارند و یکی از این گروهها معلولان و افراد دردمند جامعه هستند. کار کردن با این گروهها ظرافتهای خاصی نیاز دارد عاملی که نقشی مهم در اثربخشی مددکار بر جای میگذارد. نوع ارتباط حرفهای بین مددکار و مددجو و رعایت برخی اصول کمک شایانی به حفظ و ارتقا این ارتباط حرفهای میکند.
1-اصل پذيرش: مددكار اجتماعي بايد مراجعان را با گشادهرويي و احترام بپذيرد. به حرفهايشان گوش فرا دهد و در برخورد با آنها واكنشهاي كلامي و غير كلامي مناسب داشته باشد. مددكار اجتماعي چنانچه بين مراجعان خود تفاوت و تبعيض قائل شود در ايجاد رابطه حرفهاي بين خود و مراجعه کننده و جلب اعتماد او با مشكل مواجه ميشود.
2-اصل فرديت: اصل فرديت به مددكار ميگويد كه در تدوين برنامههای كمكي براي حل مشكلات يا نيازهاي مراجعان بايد وضع و حالت خاص آنان را در نظر داشته باشد و به محض مشاهده برخي از خصوصيات مشترك در بين مراجعان راهكارهاي يكسان و مشابهي انتخاب نكند.
3-رازداري حرفهاي: در رازداري حرفهاي مددكاري اجتماعي نميتواند راز مراجعان را در هر صورت حتي اگر جان فرد و امنيت اجتماعي در خطر باشد، افشا کند. مددكار اجتماعي رازدار حرفهاي است يعني رازداري او چارچوبي دارد كه در قالب آن ميتواند در حفظ يا فاش كردن راز براي محرمان و افراد حرفهاي اقدام كند.
4-رابطه حرفهاي: يكي از مهمترين مهارتهاي مددكاري، ايجاد ارتباط است. رابطه حرفهاي يعني احترام به قدر و شان انسان و اراده آزاد و رازداري. رابطه حرفهاي رابطهاي كنترل شده است كه عمدا بين مددكاري اجتماعي و مراجع براي كمك به حل مشكل يا رفع نياز او ايجاد ميشود.
5- اصل مشاركت مراجع: باعث مسووليتپذيري مراجعان، توجه به تواناييهاي آنها، قدرت مقابله آنان در برخورد با مشكلات ، تقويت اعتماد به نفس و عزت نفس ميشود.
6- اصل خودآگاهي مددكار اجتماعي: مددكار بايستي علائق، اعتقادات، باورها و ارزشهاي مورد احترام خود را بشناسد. بتواند نقشهاي اجتماعي متفاوتي را كه در جامعه ايفا ميكند از هم تفكيك كند. هرگز تجارب زندگي اجتماعي خود؛ چه تلخ چه شرين را مبناي برخورد با مراجعان قرار ندهد. بر اساس تجارب قبلي خود پيشداوري نكند. قوتها و ضعفهاي خود را بشناسد. خودآگاهي او محدود به زمان خاصي نباشد.
7-داشتن توان مديريت: مددكار بايد فرآيند كار، مديريت حل مشكل يا رفع نياز را بر عهده داشته باشد.
8-آشنايي با اصول برنامهريزي: مددكار بايد بتواند با استفاده از اصول و مراحل برنامهريزي به مراجعان خود كمك كند تا در زمان مناسب و به بهترين شيوه مشكل خود را حل كنند يا كاهش دهند.
9-مهربان بودن: يكي از ويژگيهاي مددكاري اجتماعي كه در بدو ورود مراجعان بيشترين تاثير را بر آنها ميگذارد نحوه برخورد مددكار است. مددكاري كه سرد و بي روح باشد در ايجاد ارتباط با مراجعان دچار مشكل خواهد شد.
10-شناخت گروههاي هدف: مددكار اجتماعي بايد گروههاي هدف خود را بهخوبي بشناسد و در واقع روي كار خود تسلط داشته باشد. اين امر موجب ميشود كه اولا در فرآيند جمعآوري اطلاعات و مصاحبه با مراجعان پرسشهاي مرتبط را مطرح و اطلاعات معتبري جمعآوري كند. دوم: موجب ميشود مراجعان به آنها اعتماد كنند و قبولشان داشته باشند.
11- شناخت فرهنگ گروههاي هدف: يعني رعايت آداب و رسوم و توجه به فرهنگ مردم هر منطقه كه مددكار اجتماعي در آنجا كار ميكند، زمينه ايجاد ارتباط و اعتماد را فراهم ميكند.
12- پيشداوري نكردن: پيشداوري و قضاوت در مورد افراد از موانع ارتباطي محسوب ميشود و از آنجا كه ارتباط مهمترين اصل براي مددكاران محسوب ميشود، پيشداوري نكردن نيز از اصول مهم اين حرفه بهشمار ميرود.
13- توانايي كنترل احساسات: براي مددكار بسيار ضروري است كه بتواند احساسات خود را درمقابل مسائلي كه بين او و مراجعان اتفاق ميافتد، كنترل كند.
اصولا شناسایی و درک کیفیتهای منحصر به فرد هر مددجو و توجه به بیان و ابراز احساسهای مددجو یکی از اصول مهم ارتباطی است، حساس بودن به احساسات مددجو نیز به معنی درک معنای آن احساس و ارائه پاسخ مناسب و هدفدار به احساسات او است. اصولا مددجو را آنطور که هست با تمام ویژگیها باید بپذیریم نه آنطور که ما دوست داریم. به حق مددجویان در آزادی انتخاب و تصمیم احترام بگذاریم. در فرایند مددکاری مددکار با کمک به مددجو جهت ایجاد نگرش صحیح به مسائل و نیازها با دیدگاهی روشن به وسیله آشنا ساختن مددجو با جامعه و ایجاد محیطی که در آن مددکار و مددجو بتوانند با هم کار کنند این اصل را به انجام میرساند.
و در آخر پذیرش حق مددجو در حفظ اطلاعات سری مربوط به خودش یعنی رازداری است، مددکار باید با اعتمادسازی حقوق مددکار ومددجو را درون یک چارچوب تعهدات قانونی و حرفهای شرح دهد تا اعتماد متقابل بهوجود آید.