بامدادجنوب- الهام بهروزی:
چند سالی است بحث اقتصاد هنر بهصورت جدی در میان جامعه فرهنگی مطرح است، هر چند برای رسیدن به نتیجه مطلوب در این زمینه میطلبد، برنامهریزیهای کاملا آیندهنگرانه و کارشناسیشده صورت بگیرد و بستر مناسب برای درآمدزایی هنر فراهم شود ولی با وجود این، اکنون برخی از هنرها نظیر موسیقی، تئاتر، سینما و... در این چند سال اخیر موفق شدهاند با برنامهریزی و حمایت متولیان فرهنگی، بازار کار خوبی را برای خود فراهم کنند اما در این میان، برخی از هنرمندان هنوز نتوانستهاند آنگونه که باید بازاریابی کنند و در نتیجه حمایت نشدن از سوی متولیان فرهنگی و فراهم نبودن زیرساختهای فرهنگساز این هنرمندان از معرفی خود و هنرشان به جامعه بازماندهاند که از جمله این هنرمندان میتوان به هنرمندان تجسمی اشاره کرد. البته هنرمندان تجسمی که در کلانشهرها زندگیمیکنند بهدلیل وجود نگارخانههای متعدد، نسبت به هنرمندانی که در مناطق محروم بهسر میبرند، از وضعیت بهتری برخوردار هستند. بهعنوان مثال، هنرمندی که در تهران زندگی میکند، بدونشک در این شهر بهتر میتواند آثار و هنر خود را به مردم معرفی کند، چراکه نزدیک به هفتاد سال است که در این شهر گالری وجود داشته و بازار مناسبی برای عرضه آثار آنها فراهم است، در نتیجه شهروندان آنجا سالهاست که با هنر گره خوردهاند و ارزش هنرهای دستی را در مقایسه با آثار کپی، ماشینی و ارزانقیمت چینی و... بهتر میدانند، زیرا چندین دهه در این زمینه فرهنگسازی شده است اما در مناطق محروم هنوز در حوزه هنرهای تجسمی کار ارزشمندی از سوی مسوولان و متولیان فرهنگی صورت نگرفته است.
در استان بوشهر که بهعنوان پایتخت انرژی ایران شناخته میشود و با وجود این همه ثروتهای طبیعی هنوز شهرهای این استان از داشتن یک نگارخانه استاندارد بیبهره هستند. بدونشک وجود نگارخانه کمک بزرگی به هنرمندان تجسمی است، و اکنون این استان سرشار از هنرمندانی است که نه تنها در استان بلکه در کشور با خلق آثار هنرمندانه و خلاقانه میدرخشند. بنابراین با وجود این همه توانمندی ضرورت دارد که مسوولان استانی و متولیان فرهنگی در پی فراهم کردن زیرساختهای لازم برای رشد و بالندگی هنرمندان این خطه باشند. بدیهی است که ما زمانی میتوانیم فرهنگ و هنر خود را به سرزمینهای دیگر صادر کنیم که عرصههای فرهنگساز را در کشور فراهم و تقویت کرده باشیم. یکی از عرصههای فرهنگساز همین راهاندازی نگارخانهها در سراسر کشور است که شوربختانه استان بوشهر در این زمینه بسیار ضعیف است و حتی مرکز این استان از داشتن یک نگارخانه استاندارد بیبهره است اما از آنجایی که متاسفانه با توجه به بودجه محدودی که هر ساله به ارگانهای فرهنگی اختصاص داده میشود که این بودجه تنها کفاف فعالیتهای روزمره این مجموعهها را میدهد و دیگر به ساخت و تجهیز زیرساختهای فرهنگی نمیرسد، ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان بوشهر کوشید با ترغیب بخش خصوصی به راهاندازی گالریهای کوچک بازار مناسبی را برای معرفی هنرمندان تجسمی و آثار آنها فراهم کند، هرچند این مجموعه در این سه سال کوشید که مجوز ساخت یک نگارخانه استاندارد را دستکم در مرکز استان بگیرید ولی بهدلیل ناقص بودن پروژههایی که یادگار دولت دهم در استان است، از تامین اعتبار برای این نگارخانه بازماند، حال امیدوار هستیم که در سالهای آتی این خواسته بحق هنرمندان تجسمی هماستانی محقق شود.
اکنون در شهر بوشهر چندین گالری به همت بخش خصوصی نظیر آرایادخت، پارس گاری و... در حال فعالیت هستند که کمکم توانستهاند توجه مردم را به هنرهای تجسمی حاصل ذوق و سرپنجههای خلاقانه هنرمندان بوشهری معطوف کنند. پیش از این در خصوص گالری آریادخت و فعالیتهایش که از سوی آریادخت جهانبخشان، هنرمند توانمند هماستانی اداره میشود، نوشتیم و این بار به سراغ آذین آزاد دیگر گالریدار بوشهری رفتیم. این بانوی هنرمند دانشآموخته رشته گرافیک (کارشناسی) از دانشگاه فردوسی مشهد است که تاکنون سه نمایشگاه انفرادی (در سالهای 93، 94 و 95) برگزار کرده است. آزاد بهمنماه سال گذشته یک گالری بهنام «پارس گالری» را راهاندازی کرد و در این گالری افزون بر عرضه تابلوهای نقاشی و آثار دستساز خودش و آموزش این هنر به هنرآموزان، به عرضه و فروش آثار دیگر هنرمندان بوشهر اهتمام میورزد. این بانوی هنرمند که از جنس هنر است، در رشتههای نگارگری، نقاشی، گرافیک، نقاشیخط، نقاشی برجسته و میکسمدیا هنرنمایی میکند. روز گذشته سری به این گالری کوچک زدم و با دیدن این همه ذوق و تبلور احساس در بازی رنگها و بومهای نقاشی ناخواسته دمی از دنیای فانی فارغ شدم و با زبان دل با آن همه نقش و نگار سخن گفتم. پس از پایان تماشای حماسه رنگ و خلاقیت، به سراغ این بانوی هنرمند که بسیاری از این تابلوهای دیدنی و چشمنواز را آفریده بود، رفتم و گفتوگویی را با او صورت دادم.
چند ساله که نقاشی کار میکنی و چرا این هنر را انتخاب کردی؟
من از بچگی به هنر بهخصوص نقاشی علاقه داشتم، البته در سنین پایینتر تئاتر هم کار میکردم و البته در سالهای گذشته در کنار نقاشی و گرافیک که بهطور تخصصی آنها را دنبال میکردم، موسیقی هم کار کردم ولی هیچکدام از این هنرها را بهصورت حرفهای و تخصصی مانند نقاشی و گرافیک دنبال نکردم. از 83 که بهعنوان رشته تحصیلیام این شاخه را انتخاب کردم تا الان به طور جدی این هنر را دنبال میکنم .
استادانی که در این هنر داشتید چه کسانی بودند و چه کمکی به تو کردند؟
بدونشک از دبیران هنرستانم گرفته تا استادان دانشگاه روی رشد من در این هنر نقش داشتند و تک تک آنها تاثیرگذار بودند، آقایان حیدری و طریقت از دبیران هنرستانم تا استادان دانشگاه خانمها چرخساز، حاجیونی، ترکزاده و آقایان کاظم خراسانی، علی عابدی و خیلیهای دیگر که همه تاثیر داشتند و واقعا هنر را از همه آنها آموختم.
از دیدگاه شما در نقاشی بیشتر استعداد ذاتی هنرمند در پیشرفت وی نقش دارد یا پشتکار؟
بهیقین استعداد خیلی فرد را جلو میاندازد ولی پشتکار و تمرین هم در پیشرفت هنرمند بسیار نقش دارد و باعث رشد وی میشود .
شما هم در گرافیک فعالیت میکنید و هم در نقاشی، این دو هنر چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟
گرافیک کلا مبنی بر خلاقیت و ارسال پیام است؛ یعنی یک اثر گرافیکی صرفا باید برای انتقال یک پیام تولید میشود که همراه با خلاقیت و هر بار با یک زبان جدیدتر ایجاد میشود ولی یک نقاشی میتواند در خدمت شخص هنرمند باشد و بدون خلاقیت و تنها یک اثر رئال باشد، در صورتی که یک اثر گرافیکی در خدمت مخاطب است.
در نقاشی بیشتر به چه سوژههایی توجه دارید و چرا؟
من بیشتر بحث زیباییشناسی و چشمنوازی تابلوها برایم اهمیت دارد، چون تابلوهایی که کار میکنم دکوراتیو هستند و برای مخاطب خلق میکنم و بیشتر آثارم هم در سبک مدرن هستند.
نظرتان در مورد هنر نگارگری چیست و چقدر توانستید با این هنر ارتباط برقرار کنید؟
هنر نگارگری که برای خود دریایی است و من چون رشته تحصیلیام گرافیک بوده با تلفیق این دو هنر و تاثیرپذیری از هنر مدرن، فکر میکنم میتوان به جاهای خیلی خوبی رسید، بهخصوص مخاطب امروز دنبال کار نو است و این بسیار میتواند کمک کند.
چطور به فکر راهاندازی گالری افتادید؟
معمولا هنرمندان هنرهای تجسمی برای فروش و عرضه آثارشان به بازار دچار مشکل هستند و به همین خاطر با تاسیس گالری تلاش کردم این مشکل را تا حدودی حل کنم.
وجود گالری در شهر بوشهر چقدر به رونق هنر کمک میکند و استقبال بوشهریها از گالریهای خصوصی چگونه است؟
در این سالها گالریهای خوبی تاسیس شده و شکر خدا استقبال خوبی هم میشود و همین حمایتی که از هنرمند میشود بسیار به رشد هنرش کمک میکند .
مشکلاتی که هنرمندان هنرهای تجسمی دارند، کدام است؟
عمدهترین مشکل هنرمندان تجسمی نبود بازار مناسب برای فروش و عرضه به مشتری و پذیرش سفارش است که البته ایجاد همین گالریها تا حدودی در این زمینه کمک کرده است.
بهنظر شما برگزاری نمایشگاه و جشنوارهها تا چه میزان به پیشرفت هنرمندان و ایجاد انگیزه در آنها کمک میکند؟
برگزاری نمایشگاه همیشه برای من جذاب و خوب بوده است، زیرا نمایشگاه موجب معرفی هنرمند و هنرش میشود، در واقع هنرمند با حضور در نمایشگاه آثارش را به مخاطب بهتر معرفی میکند و بازار بهتری پیدا میکند، همین ارتباط مستقیم هنرمند با مخاطب موجب دلگرمی و ایجاد انگیزه و بالا بردن اعتماد به نفس در وی میشود و با نیروی بیشتری به هنرش ادامه میدهد.
سخن پایانی؟
در پایان از همه هنردوستان دعوت میکنم به گالری ما تشریف بیاورند و نگاه زیبایشان را به آثار ما هدیه دهند و با خرید آثار هنرمندان همشهری و هماستانی خود آنها را حمایت کنند.
بعد از پایان این گفتوگوی صمیمانه گالری را ترک میکنم. در مسیر بازگشت به این فکر میکنم که چقدر هنر میتواند به جامعه بیهویت امروز جان ببخشد. جامعهای که این گنجینههای زیبا را در خود جا داده است و اما بهجای دیدن این همه زیبایی، هر روز بیشتر از قبل غرق در فرهنگ غریب بیگانه میشود. جامعهای که اکنون بیش از هر چیز به فرهنگ غنیاش محتاج است، به شعر، به موسیقی، به تئاتر و به دیدن تابلوهای چشمنواز و رنگارنگ.