بامداد جنوب- ابوعلی زرینقلم: ما واقعا میترسیم بنویسیم، وقتی عدهای مدیر تازه بهدوران رسیده که از دکهداری به مدیریت رسیدهاند و چون اصول مدیریتی را نمیدانند و میدانند که صدها نوع خرابکاری دارند و باز هم چون میفهمند که نهادهای نظارتی کاری به کارشان ندارند و عمر مدیریتی خود را 10 ساله کرده و از جیب مردم ارتزاق میکنند، وقتی از آنها سوالی میشود از وحشت افتادن تشت رسواییشان دست به شکایت و دادگاه و دادستان و کلانتری میشوند، نوشتن برای ما اندکی سخت میشود. اگر هم شکایت نکنند، دنبالههای خود را در گروههای مختلف در فضای مجازی گسیل کرده تا ما را «دروغگو» و «بیاخلاق» بخوانند. ما باید هم دروغگو و بیاخلاق باشیم، چرا که از مردم دفاع میکنیم و از پنج جا حقوق نمیگیریم که بخواهیم بار کسی را بر دوش بکشیم و زیر منّت کسی باشیم. با این حال، سعی کردهایم تا جایی که جا داشته است از حقوق کارگران بهعنوان ضعیفترین قشر جامعه و همچنین توسعه استانمان دفاع کنیم. یکی از موضوعاتی که از همان ابتدای شروع بهکار روزنامه بامداد جنوب به آن پرداخیتم، منطقه ویژه اقتصادی بوشهر بود، جایی که امروز به ویرانهای تبدیل شده و قرار است مدیرش پس از نابودی کامل آن، امروز جایش را به فرد دیگری بدهد. متاسفانه منطقه ویژه اقتصادی بوشهر در حالی جابجایی مدیر را به خودش میبیند که جز نام و چند ساختمان و شرکتهای ورشکسته و بدهکار، کارگرانی که نزدیک به چهار ماه است حقوق نگرفتهاند، بیمهاشان رد نشده و مدیرانی که با حقوق میلیونی خود از هیچ به همه چیز رسیدند و...
این داستان تلخ منطقه ویژه اقتصادی بوشهر است که از راه رسیدهها با حقوقهای آنچنانی کارگران را بیچاره کردند، شرکتها را به خاک سیاه نشاندند و حالا هم میخواهند بیخبر فرار کنند تا کسی متوجه خرابکاریشان نشود. ما به صراحت اینبار مینویسیم تا حضرات بروند شکایت کنند و بگویند که بامداد جنوب فلان. با این حال در طول سه سال گذشته وقتی معاونتهای من درآوری سر کار میآیند و مشاورهایی که تنها خودروی صفر کیلومتر میگیرند و آقای مدیرعامل هم برادر ناتنیاش را همه کاره میکند، همشهریاش را معاون کرده تا منطقه ویژهای که با سه میلیارد تومان در حساب تحویل گرفته بود با بدهکاری چند میلیارد تومانی تحویل دهد.
اما اندکی عقب برگردیم و داستان را یکبار دیگر با هم مرور کنیم که چه اتفاقی افتاده است، البته نه از زبان خبرنگار روزنامه، این را یکی از خوانندگان محترم بامداد جنوب برای ما ارسال کرده که بدون کم و کاست منتشر میکنیم:
«از بهمنما 93 تا سال 95 روزنامه بامداد جنوب یکی از مجموعههای اقتصادی استان را چندین بار مورد نقد کارشناسی قرار داد. از ابتدا نسبت به انتصاب شخصی که سابقه کار در حوزههای اقتصادی نداشت، هشدار جدی داد. در ادامه هم باتوجه به ضعف مدیریتی آن حاکم شده بر آن مجموعه اقتصادی و بکارگیری معاونین غیرمرتبط و خویشاوند نیز مسوولان را هشدار دادیم. همه این انتقادها و بررسیها حاصل کار کارشناسی تیم اقتصادی بامداد جنوب بود. هر چند از خرد شدن ویترین اقتصادی استان در خرمنکوب مدیریتی مهندس آورا خوشحال نیستیم، اما انکار نمیکنیم، که بیش از پیش به بررسیهای تیم اقتصادی مجرب روزنامه ایمان میآوریم، که دو و نیم سال قبل از مسوولان و رسانههای استان بحران فعلی منطقه ویژه اقتصادی بوشهر را پیشبینی کردند. جالب اینکه هنوز هم رسانههای استان خواسته یا ناخواسته دلیل بحران مالی این مجموعه اقتصادی را غیرکارشناسی ذکر میکنند (از قبیل عدم همکاری گمرک ایران و برجام!!!). چنانچه کسی بخواهد به چرایی بحران مالی امروز این مجموعه بپردازد پیشنهاد میکنیم به آرشیو روزنامه بامداد جنوب مراجعه کند، زیرا تعداد مطالبی که راجع به این بنگاه اقتصادی نوشته شده، واقعا از دست ما در رفته!»
اما این خود یک دلیل از هزاران دلیل عیان، حقانیت بامداد جنوب میباشد، ما از همان ابتدا هم نوشتیم که ما رسانهایم و انعکاس دهنده فعل مدیران. حال اگر مدیری موفق بود، ما موفقیت او را منعکس میکنیم. اما کسی نباید انتظار داشته باشد، وقتی برادرش که سابقه مدیریتی شاخصی نداشته را معاونش خودش میکند و در ادامه هم یکی از مهمترین مجموعههای اقتصادی استان را به قهقرا میبرد، ما سکوت کنیم یا برای او هورا بکشیم.
آقای مهندس آورا مشاوران زنجیرهایتان چقدر به شما کمک کردند تا این بنگاه اقتصادی را از بحران نجات دهید؟! جناب آورا شما که از دانشگاه حقوق ماهیانه میگرفتی، چقدر به مشکلات مالی خانوادههای کارگران منطقه ویژه فکر کردی؟!
آقای مهندس ما پیشنهاد میکنیم، برای اینکه کمی از آلام کارگران زحمتکش آن مجموعه بکاهی و سنگی از جلوی پای مدیر جدید برداری، معاونین و مشاورانی که به آن مجموعه آوردی را با خودت از آنجا ببر.
روزنامه بامدادجنوب ضمن آرزوی موفقیت برای مدیر جدید که سوابق اقتصادی خوبی در کارنامه دارد، توصیه میکند، بجای اینکه از افرادی که تجربه کاری در چنین مجموعه خاصی ندارند، از نیروهای جوان شاغل در آن سازمان برای پیشبرد اهداف بهره ببرد. در یک جمله راه اشتباه مدیر قبلی را تکرار نکند. ما آقای نامور را از بانک صادرات میشناسیم و به خوشنامی و مردمداری شهره است، امیدواریم که این حسن شهرت به همراه ارتباطات خوب با نهادهای اقتصادی، بازرگانان، سرمایهگذارن و سایر افرادی که در حوزه اقتصادی فعال هستند، بتواند آنچه را که آورا، برادرش، دوستان و مشاوران بیسوادش ویران کردند، دوباره بسازد.
اگر نیاز شد، بامداد جنوب در مورد اوضاع احوال کارگران این منطقه و بیچارگی و بدبختی آنها بیشتر خواهد نوشت. این را هم بگوئیم که ما هیچ پدرکشتگی با آقای آورا نداریم، بلکه منتقد سفرهای هفته چند بار او به تهران، سفر به کشورهای خارجی و یا پرداختهای آنچنانی هستیم که حاضر نشد حتی یک بار هم به آن پاسخ دهد...