کریم جعفری:
حسن روحانی روز گذشته نشست خبری داشت و در این نشست خبری جملهای گفت و درخواست کرد که از آن سوء استفاده نشود، البته ما هم قصد سوء استفاده نداریم و تنها میخواهیم از آن استفاده کرده و چند نکته را مطرح کنیم. به گفته رئیسجمهور، رفتار ما با جوانان باید به همان شکلی باشد که در این هفتههای انتخابات بود. این جمله را باید قاب گرفت و در سردر همه ادارات و دستگاهها نصب کرد تا نصبالعین همه مسوولان باشد.
میگویند کسی اسم پسرش را رستم گذاشت و بعد هم خودش میترسید او را صدا کند، حال و روز بسیاری از مسوولان جمهوری اسلامی ایران همین است. چیزی شنیده و یا فهمیدهاند، اما واقعا نمیدانند چیست و فکر میکنند که در مورد فلان مساله اگر سختگیری شود، درست خواهد شد. بهعنوان مثال همین شهردار تهران و ناکام انتخابات ریاستجمهوری که مدعی بود مدیران زن در شهرداری دارد، نخستین حامی تفکیک جنستیی بود... یا همین نکتهای که زنان را به ورزشگاهها راه نمیدهند و یک دیوار آهنی در برابر آنها کشیدهاند، من حامی حقوق و زنان و این جور مسائل نیستم، اما یک چیز را بهعنوان یک درسخوانده رشته تاریخ به عینه متوجه شدهام و آن هم مقاومت جامعه ایرانی در برابر ابزارهای دستوری برای تغییر است.
روزی به یکی از همین آقایانی که آن سالها در قدرت بود و نفوذی داشت و از حامیان جدی حجاب اجباری بود نکتهای را گفتم که اگر رضاشاه توانست به زور چادر را از سَرِ زن ایرانی برداشت، شما هم میتوانید بهزور سرش کنید. آن روز تاکید کردم شما به اندازهای که در حال امر و نهی هستید، اندکی هم به فکر فرهنگسازی باشید. جامعه ایرانی در برابر فرهنگسازی نه تنها مقاومت نمیکند، بلکه بهسادگی کنار میآید و دو مثال زدم، یکی در مورد کنترل جمعیت و دیگری هم اهداء خون که هر دو چگونه در جامعه رواج یافته و مردم خود به این سمت میروند.
البته این دیدگاهها مانند میخ آهنی بود که در سنگ نمیرفت و نگاه مقابلهای و برخوری بهجای ارشاد و فرهنگسازی به امروز رسید که از حجاب جز حالتی تمسخرآمیز باقی نمانده و ای کاش هم نیمبند حجاب هم نبود. با این اوصاف، حاکمیت و افراد ذینفوذ در حکومت باید شهامت داشته باشند و به جامعه اعتماد کنند. در یک ماه تبلیغات انتخاباتی، بهویژه یک هفته آخر با حضور میلیونها ایرانی در سطح خیابان واقعا چه اتفاقی روی داد؟ من موافق هنجارشکنی و شیوع ارزشهای ضددینی و ضدملی در کشور نیستم، اما باید به سمتی حرکت کرد که خروجی آن حفظ احترام و حرمت مردم، بهویژه جوانان بهعنوان سرمایه اجتماعی شد. اگر آن آقا در مشهد مخالف کنسرت است، بگوید جای آن جوانان چکار باید کنند؟ اگر چیزی را ممنوع میکنید، لطفا جایگزین آن را هم بگوئید تا جوانها تکلیف خود را بهتر متوجه شوند....