bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۸۴۰۵
تاریخ انتشار: ۴۲ : ۱۵ - ۰۱ تير ۱۳۹۶
کودتای نرم در قلب آل‌سعود؛
مدت‌هاست که زمزمه جنگ قدرت در دربار پادشاهی عربستان سعودی به گوش می‌رسد؛ جنگی که در واقع میان دو ولیعهد سعودی یعنی محمد‌بن نایف و محمدبن سلمان در جریان بود.
بامدادجنوب- سیدعلی موسوی:
مدت‌هاست که زمزمه جنگ قدرت در دربار پادشاهی عربستان سعودی به گوش می‌رسد؛ جنگی که در واقع میان دو ولیعهد سعودی یعنی محمد‌بن نایف و محمدبن سلمان در جریان بود. از آنجایی که سلمان‌بن عبدالعزیز پادشاه سعودی دارای سن و سال بالایی است و در عین حال از بیماری‌های مختلفی از جمله «آلزایمر» نیز رنج می‌برد، بنابراین طبیعی است که شاهزادگان تشنه قدرتِ سعودی برای تصاحب کرسی پادشاهی پس از ملک سلمان، به جان یکدیگر بیفتند. در این میان اما محمدبن سلمان که پیشتر جانشین ولیعهد بود، بیشترین تقلا را برای تکیه زدن بر کرسی پادشاهی در عربستان داشت. همانگونه نیز که‌انتظار می‌رفت، ملک سلمان با صدور فرمانی، ضمن برکناری محمدبن نایف از پست «ولیعهد اول»، محمدبن سلمان را به‌عنوان جایگزین وی تعیین کرد. بن سلمان همچنین با حفظ سمت در وزارت دفاع، به عنوان رئیس کابینه سعودی منصوب شد. این اولین بار در تاریخ عربستان است که حکومت از پدر به پسر منتقل می‌شود. از زمان تاسیس پادشاهی آل‌سعود تخت و تاج از برادر به برادر منتقل می‌شده ‌است.

همانگونه که گفته شد، محمد‌بن سلمان از جمله شاهزادگان سعودی است که بیش از هرکس دیگری برای تصاحب کرسی پادشاهی پس از ملک سلمان تقلا کرده ‌است. رفت و آمدهای متعدد وی به ‌ایالات متحده ‌امریکا و دیدار با دولتمردان این کشور، ورود به ماجراجویی یمن و آغاز جنگ تمام عیار علیه مردم بی‌دفاع و بی‌گناه ‌این کشور و همچنین اعمال نفوذ در اتاق‌های تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی عربستان سعودی از جمله سلسله ‌اقدامات سال‌های اخیرِ شاهزاده متکبر سعودی محسوب می‌شود که در مسیر رسیدن به آرزوی دیرینه‌اش یعنی به تن کردن ردای پادشاهی، انجام داده‌ است. در هر صورت، با صدور فرمان تعیین بن سلمان به‌عنوان ولیعهد سعودی، وی یک قدم دیگر به تحقق خواسته خود نزدیک شد. قرار است وی امشب پس از نماز تراویح با ملک سلمان، پادشاه سعودی بیعت کند.

واقعیت این است که سلمان‌بن عبدالعزیز پادشاه سعودی از مدتی پیش زمینه‌های روی کار آمدن فرزندش بن سلمان در عربستان، پس از خود را فراهم آورده بود. صدور فرمان‌های متعدد عزل و نصب در پست‌ها و سمت‌های مهم دولتی و غیردولتی که چندی پیش صورت گرفت، در واقع مقدمه‌ای برای نشاندن بن سلمان بر کرسی ولیعهدی بود. پادشاه عربستان در سلسله فرمان‌های جداگانه‌ای که صادر کرد، تمامی ‌افراد نزدیک به خود و فرزندش را جایگزین دیگر شاهزادگان و مقامات دولتی کرده بود. یکی از مهمترین این تغییرات، تعیین خالدبن سلمان برادر محمدبن سلمان به‌عنوان سفیر جدید عربستان سعودی در ایالات متحده ‌امریکا بود. خالدبن سلمان برای تشکیل حلقه ‌ارتباطی میان مقامات ایالات متحده ‌امریکا و بن سلمان و حامیانش، در این پست گمارده شد. از سوی دیگر، حدود دو ماه پیش ملک سلمان با هدف فراهم کردن زمینه جهت انتصاب محمدبن سلمان به عنوان ولیعهد، اختیارات محمدبن نایف را بسیار محدود کرده بود. ملک سلمان در همین راستا حتی فرمانی را مبنی بر تشکیل یک مرکز امنیت ملی زیر نظر دیوان سلطنتی عربستان، صادر کرد.

از آنجایی که ‌اهداف و مسوولیت‌های این مرکز امنیت ملی نوپا در موارد متعددی با مسوولیت‌های تعریف شده برای وزارت کشور عربستان سعودی مشابه ‌است، این شائبه تقویت شد که ملک سلمان چنین مرکزی را با هدف کاهش اختیارات محمد‌بن نایف ایجاد کرده‌است. در واقع، ملک سلمان با این اقدام پروژه به زیر کشیدن محمدبن نایف از ساختار قدرت در عربستان سعودی را به تدریج جلو برد و سیاست کاهش اختیارات وی را اجرائی ساخت. طبق فرمان سلمان، محمدبن نایف علاوه بر ولایتعهدی، از همه مناصب دیگر مثل وزارت کشور و معاونت ریاست شورای وزیران کنار گذاشته شد. این مساله نشان می‌دهد که پادشاه عربستان احتمال مخالفت محمد‌بن نایف با تصمیم اخیر وی و هرگونه یارکشی از میان شاهزادگان سعودی برای مقابله با او را پیش‌بینی می‌کرده‌ است؛ درست به همین دلیل سلمان تصمیم گرفت با خلع ید کامل بن نایف، هرگونه ‌ارتباط او با دستگاه‌های حکومتی را قطع کند تا بدین ترتیب، وی از هیچگونه قدرتی برای مقابله و رویارویی در برابر مساله ولایتعهدی محمدبن سلمان، برخوردار نباشد. بسیار سخت است که ‌اینگونه تصور شود، مساله تعیین محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد سعودی بدون حمایت‌های خارجی به ویژه‌از سوی ایالات متحده‌امریکا صورت گرفته باشد. جای هیچ شکی نیست که در پشت پرده‌انتصاب بن سلمان به ولایت عهدی واقعیت‌هایی نظیر حمایتهای بی دریغ دولتمردان امریکایی نهفته‌است. به نظر می‌رسد که خوش رقصی‌های اخیر محمد بن سلمان برای ایالات متحده‌امریکا در راستای جلب رضایت دولتمردان این کشور از ولایت عهدی وی صورت گرفته‌است. وی طی چند وقت اخیر با لفاظی‌های ناشیانه علیه جمهوری اسلامی‌ایران و بیان اینکه ریاض قصد دارد نبرد را به داخل مرزهای ایران بکشاند، تلاش کرد تا این پیام را به ‌امریکایی‌ها مخابره کند که حامی‌یکی از اصلی‌ترین سیاست‌های آنها یعنی سیاست «مقابله با ایران» است.

بن سلمان حتی به ‌این سطح از خوش رقصی برای امریکایی‌ها بسنده نکرد و اصلی‌ترین پایه‌های عقیدتی شیعیان یعنی «مهدویت» را زیر سوال برد تا بدین ترتیب به ‌امریکایی‌ها بفهماند که در صورت تصدی پست پادشاهی پس از پدرش، همچون پیشینیان، تمام تلاشش را در راستای سرکوب شیعیان در منطقه و مهار گسترش تشیع در جهان به‌کار خواهد بست. وی به ‌ایالات متحده ‌امریکا این پیام را داد که «ایران‌هراسی» و «شیعه‌هراسی» جزء اولویت‌های اصلی اش در صورت تکیه زدن بر کرسی پادشاهی است؛ مساله‌ای که بن سلمان به‌خوبی می‌دانست مورد استقبال امریکایی‌ها قرار خواهد گرفت. از سوی دیگر، اکنون با انتصاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان سعودی، ابعاد باج ۱۱۰ میلیارد دلاری عربستان سعودی به ‌ایالات متحده‌ امریکا با امضای توافقنامه خرید تسلیحات نظامی ‌از واشنگتن، بیش از پیش نمایان شد. در واقع، فاصله زمانی اندک میان امضای توافقنامه تسلیحاتی نجومی ‌میان ریاض و واشنگتن و انتصاب بن سلمان به‌عنوان ولیعهد، این شائبه را تقویت کرده‌است که‌امریکایی‌ها هرگونه حمایت از بن سلمان به‌عنوان ولیعهد را منوط به دریافت یک باج بزرگ در قالب امضای توافقنامه‌های نجومی‌کرده‌اند. از همین روی، ملک سلمان بزرگ‌ترین توافقنامه‌ها میان دو طرف در طول تاریخ به ‌ارزش حدود ۴۰۰ میلیارد دلار را که ۱۰۰ میلیارد دلارِ آن متعلق به مسائل نظامی‌است، با واشنگتن به‌امضا رساند. علاوه براین، قطعا امریکایی‌ها علاوه بر باج‌های هنگفتی که دریافت کردند، تضمین‌های لازم از محمدبن سلمان برای تبعیت از سیاست‌های واشنگتن در صورت تصدی پست پادشاهی را نیز گرفته‌اند.

در هر صورت، انتخاب محمدبن سلمان به‌عنوان ولیعهد سعودی برای جانشینی ملک سلمان نشان می‌دهد که‌از این پس نمی‌توان انتظار فروکش کردن اقدامات افراطی خاندان سعودی در منطقه را داشت. محمدبن سلمان، شاهزاده‌ای افراطی، متکبر، ماجراجو و جنگ طلب است که با افزایش گسترده‌اختیاراتش پس از ولایتعهدی، بی‌شک مسیر تازه‌ای را برای تحقق اهداف توسعه‌طلبانه خود در منطقه پیش خواهد گرفت. از دیدگاه روزنامه هندی دیلی پایونیر، محمدبن سلمان یک «قمارباز سیاسی» بزرگ است. این روزنامه در همین ارتباط می‌نویسد: «قمارهای محمد‌بن سلمان به‌ویژه در سوریه و عراق می‌تواند منطقه را به کلی ناامن کند. بن سلمان اگر چه به قمارهای بزرگ دست می‌زند اما در شرط بندی‌هایش اسب‌های اشتباهی را انتخاب می‌کند». در ادامه گزارش این روزنامه آمده ‌است: «اولین قمار او که شکست خورد، به راه‌انداختن جنگ یمن بود. جایی که عربستان با بمباران‌های هوایی ۱۰ هزار نفر را به کام مرگ کشاند اما در تحقق پیروزی ناکام ماند. البته ‌این ناکامی‌کم‌هزینه نبود بلکه ده‌ها میلیارد دلار بر خزانه این کشور تحمیل کرد. قمار دوم بن سلمان تلاش برای سیطره مجدد بر بازار نفت بود که بن سلمان این بار هم شکست خورد و مجبور شد با توافق اپک به کاهش تولید نفت خود تن دهد».

در همین حال محمدبن سلمان می‌ترسید که در صورت به قدرت رسیدن بن نایف آنچه برای مقرن‌بن عبد العزیز و او رخ داد،‌ تکرار شود، زیرا پادشاه با قدرت و نفوذی که دارد می‌تواند ولیعهد را برکنار کند به‌ویژه که کودتایی که محمدبن نایف در آن شرکت کرد توانسته بود به رهایی او از دست متعب‌بن عبدالله، پسر عبدالله‌بن عبدالعزیز، پادشاه سابق عربستان منجر شود بنابراین نقشه کشید تا با عزل او پیش‌دستی کند و رسما ولیعهد شود، هر چند که او از زمانی که پدرش قدرت را در دست گرفت، با کنترل بر مهم‌ترین مراکز نفوذ مالی و نظامی عربستان حاکم واقعی کشور بوده است. بر این اساس چندین سوال درباره عواملی که امروز به محمد بن سلمان برای برداشتن این گام کمک کرد، مطرح می‌شود، حرکتی که کمتر چیزی که می‌توان راجع به آن گفت «کودتا» است،‌ هر چند که امروز شاهد مراسم بیعت محمدبن نایف با ولیعهد جدید بودیم، اما مهمترین سوالی که مطرح است درباره موضعگیری امریکا نسبت به این تحولات است، زیرا پسر پادشاه فعلی عربستان زمانی که به قدرت رسید، هیچ‌گونه ارتباطی با واشنگتن نداشت در حالی که ولیعهد قبلی مرد اول امریکا محسوب می‌شد. در این راستا می‌توان اطمینان یافت که محمدبن سلمان از ارتباطی که محمدبن زاید، ولیعهد ابوظبی با امریکا داشت استفاده کرد، به‌ویژه که بن زاید منافع مشترکی با محمدبن سلمان برای رهایی از دست محمد بن نایف به دلیل روابط متشنجش با او داشت، روابط بن زاید و بن نایف پس از افشای اسناد ویکی‌لیکس دچار تنش شد.
 
علاوه بر استفاده بن سلمان از ارتباطات بن زاید با امریکا وی اخیرا در راستای ارائه چهره‌ای از خود به‌عنوان فردی قدرتمند که توان محقق کردن منافع امریکا در منطقه را با در پیش گرفتن برخی اقدامات نظامی و اقتصادی دارد، تلاش کرد. باید به آنچه فردای برگزاری نشست سران کشورهای اسلامی و امریکا در ریاض رخ داد، توجه کرد، در صبح آن روز قراردادهای مالی متعددی میان مسوولان عربستان و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور امریکا در ریاض به امضا رسید و پس از آن برخی از کشورهای عربی منطقه و در راس آنها عربستان و امارات قطع روابط دیپلماتیک خود با قطر را اعلام کردند. در نتیجه محمدبن سلمان در پایان دادن به درگیری‌ها و اختلافات در داخل خاندان حاکم سعودی برای رسیدن به قدرت پیروز شد و این فتح باب بزرگی برای به دست گرفتن قدرت پس از پدرش سلمان بن عبد العزیز بود اما آنچه رخ داده را نمی‌توان مساله‌ای عادی دانست به‌ویژه که این اتفاق پس از اصلاح بند ب ماده پنج قانون اساسی عربستان رخ داد. اکنون این سوال مطرح است که آیا واقعا درگیری‌ها و اختلافات پایان یافته‌اند یا این اقدامات موقتا تنش‌ها را مخفی خواهد کرد و احتمال دارد اشکال جدیدی از آن را در مراحل آتی شاهد باشیم؟

نام:
ایمیل:
* نظر: