کریم جعفری:
مذاکرات نفسگیر و چند ساله هستهای، به توافقی منجر شد که بیشتر کارشناسان آن را برد-برد برای همه طرفها میدانند. هم ایران که دنبال سلاح هستهای نبود، به خواستههایش که استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای است میرسد و هم طرفهایی که مدام به ایران تهمتهای گوناگون میزدند دیگر نمیتوانند از این حربه استفاده کنند.
این توافق البته در کشور ما به اندازه امریکا مخالف دارد. توافق هستهای وین، منافع خیلیها را در تهران و واشنگتن به هم گره زد و در یک متن نانوشته، هر دو مخالف آن هستند. یک روزی بنیانگذار انقلاب گفته بود هر وقت امریکاییها در یک کار تعریف شما را دادند، بدانید آن کار اشتباه بوده است و برعکس آن هم باید صادق باشد، اگر امریکاییها امروز مخالف برجام هستند، بر همان استدلال که مخالفان مدعی پیروی از آن هستند باید معامله خوبی باشد.
امریکای ترامپ در تلاش است تا به هر شکل ممکن توافق وین را به هم بزند. نه اینکه مصالح و منافع امریکاییها را به خطر انداخته است، دلیل دیگری دارد. دلیل اصلی آن به خطر افتادن منافع رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و برخی از رژیمهای مرتجع منطقه است که ترامپ با اولی روابط فکری داخلی دارد و با اعراب هم بهعنوان یک تاجر، منافع مالی به هم زده است.
امریکاییها در هر شکل، از این توافق ضرر نخواهند کرد، ولی وقتی رئیسجمهور یک کشور در منافع دیگران حرکت میکند، خروجی آن مشخص است. ریلگذاریهای فکری ترامپ در دو مسیر جداگانه صورت گرفته است. یک مسیر در داخل است که بر لابی صهیونیستها تمرکز کرده و مسیر دیگر هم در سمت و سوی سعودیها و اماراتیها است. البته وی، یک مسیر فرعی را هم در ذهنش طراحی کرده و میخواهد آن را به نتیجه برساند. او با هر پنجکشور دیگر که پای معاهده وین را امضا کردهاند، اختلافات شدید دارد. ماهها پیشتر هم نوشتم که ترامپ به شدت با اتحادیه اروپا و چین ردخواهد افتاد. مستاجر کاخ سفید، افکار خاص خود را دارد میخواهد در تجارت جهانی به هر شکل ممکن این کشورها را شکست دهد.
در حالی که شاهد فشارها بر چین به خاطر کرهشمالی، روسیه به بهانه اوکراین و ایران به بهانه برنامه هستهای هستیم، ترامپ میخواهد با عامل سوم، اتحادیه اروپا را به چالش بکشد. این چالش چند وقتی است شروع شده و با بهانه بازدید از مراکز نظامی ایران رقم خورده است. روز گذشته که مسوول سیاست اتحادیه اروپا در مراسم تحلیف رئیسجمهور ایران شرکت کرد، هر چند از مواضع متواضعانهای سخن گفت، اما اظهارات علیاکبر ولایتی روی دیگر سکه را نشان میدهد و آن اینکه تهران در مساله بازدید از مراکز نظامی، بهشدت تحت فشار است.
البته با توجه به مسائل دفاعی کشور، نگاه رهبری و همچنین نگاه موجود، همه مخالف چنین مسالهای بوده و بهشدت در مقابل آن مقاومت خواهند کرد. اما باید کارشناسان مسائل سیاسی و راهبردی، به ویژه کسانی که امریکا را خوب میشناسند نشسته و ارزیابی کنند که در مقابل این درخواست و فشار امریکاییها باید چه راهبردی را در نظر گرفت. مراکز نظامی، خطر قرمز هر کشوری است و با توجه به دشمنی امریکاییها با ایران، باید به قول معروف «گزک» دست دشمن نداد و این مسائل را با دقت و موشکافی بیشتر و بهتر بررسی کرد.