bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۹۱۵۱
تاریخ انتشار: ۳۴ : ۱۳ - ۰۳ شهريور ۱۳۹۶
نویسنده «سفر به تابلوی نقاشی» در گفت‎وگو با بامداد جنوب:
دبیات مقوله پیچیده‏ای است که درک آن قرن‎ها حوصله می‎طلبد. این حوزه چنان بسیط و گسترده است که هر چه بیشتر از آن بدانی، تشنه‌‏تر می‏‌شوی. نقش ادبیات در توسعه فرهنگی جوامع تا بدانجاست که وقتی جامعه‎ای به پوچی و بی‏هویتی می‏رسد، دست به دامن ادبیات می‏شود که...
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
«نیروهای موثر برای آموزش یک فرد عبارتند از: هنر و علم که هر دو در ادبیات وجود دارد» (ماکسیم گورکی).
ادبیات مقوله پیچیده‏ای است که درک آن قرن‎ها حوصله می‎طلبد. این حوزه چنان بسیط و گسترده است که هر چه بیشتر از آن بدانی، تشنه‌‏تر می‏‌شوی. نقش ادبیات در توسعه فرهنگی جوامع تا بدانجاست که وقتی جامعه‎ای به پوچی و بی‏هویتی می‏رسد، دست به دامن ادبیات می‏شود که که‌ن‏الگوهای بی‏شماری را در خود پرورش داده است. بدیهی است که هویت جامعه با ادبیات پیوندی ناگسستنی دارد و هیچ‏کس هم نمی‏تواند منکر این حقیقت شود. 

کودکان و نوجوانان هم که سرمایه‏های آینده‏ساز جامعه محسوب می‎شوند، در اثر آشنایی با ادبیات می‏توانند به افراد تاثیرگذار و خلاقی تبدیل شوند، چراکه خواندن قصه و داستانک، قدرت تخیل و رویاپردازی را در آنها تقویت می‏کند. خیال‌پردازی نه تنها شرایط تازه‏ای را برای کودک رقم می‏زند، بلکه بر دانستنی‏‌های وی می‎افزاید، پس هیچ‎گاه مانع از خیال‏پردازی آنها نشویم. مطالعات نشان داده است کودکانی که در خانواده‏های کتابخوان پرورش یافته‌‏اند، از شخصیت باثبات‎تری برخوردارند، زیرا آنها در حساس‎ترین دوره زندگی خود با کتاب انس گرفته‌‏اند و از این رهگذر توانسته‎اند به کمک فضاسازی و تجسم آرزوهای خود به راهکارهای مناسبی برای به واقعیت تبدیل کردن آنها در عالم واقع دست یابند.
با این اوصاف، باید معترف بود که نوشتن همیشه آسان نیست، به‏خصوص آن زمان که قرار است برای کودکان نوشت، قشری که برای فهمیدنش، باید قبل از هر چیز دنیا و نیازهای او را به‏خوبی شناخت. امروزه ما نویسندگان باتجربه‌‏ای چون مصطفی رحماندوست، هوشنگ مرادی‎کرمانی، افسانه شعبان‏نژاد، عرفان نظری‌آهاری و... در حوزه ادبیات کودک و نوجوان داریم که آثار به یادماندنی برای کودکان ایران به یادگار گذاشته‎اند اما در دوره معاصر چقدر توانسته‏ایم نویسنده‏های متبحر و آگاه با روحیات و نیازهای این قشر تربیت کنیم؟! 

خوشبختانه در استان بوشهر هر از چندگاهی شاهد انتشار آثاری در حوزه کودک و نوجوان هستیم که به قلم نویسندگان جوان جان گرفته‎اند و افزون بر این‎که سرگرم‌کننده هستند، مطالب آموزنده و اخلاقی را در بر دارند. یکی از این نویسندگان زهرا مویدی است که نخستین کتابش در حوزه کودک و نوجوان، «رویایی در باغچه» نام دارد که این اثر در سال 92 به همت انتشارات «ستاره جنوب» چاپ شده است. این نویسنده به‎تازگی داستان دیگری به‎نام «سفر به تابلوی نقاشی» به همت انتشارا «هامون نو» راهی بازار نشر کرده است. مویدی در این اثر کوشیده تا نقش طبیعت را بر روحیه کودک به نمایش بگذارد.... . همچنین این نویسنده یک اثر دیگر به نام «من دُراج را دوست دارم» در دست چاپ دارد. این کتاب هم به همت انتشارات هامون نو منتشر خواهد شد. در این‎باره گفت‎وگویی را با زهرا مویدی که روز سه‎شنبه در نشست هفتگی حزب زنان مسلمان نواندیش از تازه‎ترین اثر خود رونمایی کرد، صورت دادیم که در ادامه می‎آید.

نویسندگی را از چندسالگی آغاز کردید؟
از همان زمانی که خواندن و نوشتن را آموختم، شروع به نوشتن کردم؛ از همان زمان تمام احساسات، حوادث و روزمرگی‌هایم را می‎نوشتم؛ به‏جرات می‏گویم که هیچ‏ زمانی را نمی‎توان متصور شد که ننوشته باشم. به‎همین دلیل دقیق نمی‎توانم بگویم از کجا و کی شروع به نوشتن کردم.

چرا برای نوشتن حوزه کودک و نوجوان را انتخاب کردید؟
به‎نظر من هنر نویسندگی که با تمام وجودم آن را لمس کردم، به‎گونه‎ای نیست که بگویم چگونه و در مورد چه چیزی باید بنویسی؟! فقط آن قسمت از نویسندگی ارادی است که در طول زندگی نگاهت به پیرامونت چگونه بوده است و چه فضا و حال و هوایی را برای روح و روانت تعریف کردی!!! بنابراین تبلور این داده‎ها بعضی‎ وقت‎ها واقعا خارج از اراده توست. این جریان در مورد من صدق می‎کند، چراکه وقتی برای نخستین بار شروع کردم و برای کودکان نوشتم، ابتدا موضوعی در ذهنم شکل گرفت، سپس قلم به دست گرفتم و شروع به نوشتن کردم و همین‎طور ادامه دادم تا در نهایت دیدم یک داستان را بر اساس همان حال‎ و هوایی که بر ذهنم حاکم شده بود، آفریده‎‏ام که این برمی‎گردد به این‌که من دنیای کودکانه را دوست دارم، یعنی از همان کودکی تا الان هیچ‎وقت از این دنیا فاصله نگرفتم و هیچ‎گاه هم خودم را از انجام کارهای کودکانه منع نمی‎کنم. حتی با شروع مدارس به نوشت‎افزاری می‎روم و برای خودم خرید می‎کنم. پس کودکانه‎ها را از خودم دریغ نمی‎کنم و تمام کودکانه‎‏هایم هم به شکل داستان کودک متبلور شدند، به همین دلیل به ادبیات کودک بیشتر نزدیک شدم. 
طبیعت‎دوستی در آثار شما نمود پررنگی دارد، به نظر شما طبیعت چقدر در روحیه کودکان تاثیر دارد؟
توجه به گل و گیاه از فطرت ما انسان‎ها نشأت می‎گیرد. همان‌طور که مطلع هستید، گل و گیاه نقش زیادی در روحیه، آرامش و تثبیت شخصیت ما دارد. بنابراین اگر ما فرزندان خود را مانوس با طبیعت و میحط زیست پرورش بدهیم، چطور ممکن می‎شود که کودک ما خشن، خودآزار و دگرآزار شود؟! یا جنگ‎افروز شود؟! این چنین تصوری ناممکن است، چون وقتی کودک در اثر انس با طبیعت، لطافت طبع و خلق و خوی آرامی بر وجودش حاکم می‎شود، دیگر به خود اجازه نمی‌دهد که کار غیراخلاقی و غیرانسانی انجام دهد. بنابراین پررنگ کردن حضور گل و گیاه، حیوانات و دوستی با طبیعت و محیط زیست در داستان‎ و ادبیات کودک تاثیر فراوانی در لطافت روحیه کودک دارد.

آیا در حوزه کودک و نوجوان آثاری که منتشر می‎شوند، مفید هستند و به خانواده‎ها در تربیت بهتر کودکان کمک می‎کنند؟
بله، ما در حوزه کودک و نوجوان امروز شاهد فعالیت نویسندگان چیره‎دستی چون عرفان نظرآهاری (در حوزه ادبیات و فلسفه کودک)، ناصر کشاورز، مصطفی رحماندوست، افسانه شعبان‎نژاد و... هستیم که در این حوزه فعالیت می‎کنند و بسیار هم دغدغه آن را دارند و با خلق آثار پرمحتوا می‎کوشند تا با کشف زوایای پنهان روح کودک و مجسم کردن نیازها و درونیات آنها والدین را در فهم، درک و تربیت کودکانشان یاری کنند.

مهم‎ترین دغدغه‏‌های شما در حوزه ادبیات کودک کدام است؟
اصلی‎ترین دغدغه من در حوزه ادبیات کودک، این است که این حوزه برای کودکان صرفا سرگرم‏کننده نباشد (البته حوزه‏های دیگر هم مانند فیلم، کارتن، بازی‏‌های رایانه‎ای و... نباید تنها سرگرم کننده باشد)، چون دوره کودکی حساس‎ترین دوره زندگی انسان به‎شمار می‏رود و شخصیت فرد از همین دوره شکل می‌گیرد، این دوره بسیار آسیب‎پذیر و شکل‎پذیر است، پس افزون بر بعد تفریحی ادبیات کودک، باید مطالبی در آن گنجانده شود که مسائل اخلاقی و ارزش‎ها از همین زمان در وجودش به ثبات برسد.

در کتاب «سفر به تابلوی نقاشی» چه چیزی را خواستید به کودک و والدین او یادآوری کنید؟ 
پیام این داستان این بود که دختربچه‏ای که میان کالاها و اجناس غرق و اشباع شده است، تابلویی را انتخاب می‏کند که در اثر ارتباط قوی که با نقاشی برقرار کرده، احساس نقاش را درک می‎کند. فلسفه این کتاب طبیعت‎دوستی، هنردوستی و رسیدن به سطحی از زیباشناختی هنر است. در این اثر اصرار داشتم که به خانواده‌‏ها تاکید کنم، گاه کودکانمان چیزهایی را انتخاب می‏کنند که با آن بیشتر ارتباط برقرار می‎کنند. پس حق انتخاب را از همان کودکی به آنها بدهیم و به سلیقه کودک احترام بگذاریم. البته در این میان مواظب باشیم که این انتخاب متناسب با گروه سنی وی باشد. در این اثر خیال‎پردازی از جایگاه منحصربه‎فردی برخوردار است و به کمک آن دختر قصه به سرزمین نقاشی سفر می‌کند و ... .

آیا قصه می‎تواند در تثبیت شخصیت کودکان نقش داشته باشد؟
بله. البته که قصه‏هایی که بر پایه اخلاقیات و متناسب با درونیات کودک باشد و بتواند پاسخگوی چیستی‎های ذهن او باشد، باعث رشد و کمال ذهنی و فرهنگی کودک می‎شود و کودک به کمک این داستان‏ها می‏تواند به ثبات شخصیت برسد، چراکه به کمک قصه بسیاری از ارزش‎ها در وجود او نهادینه می‎شود.

آیا خیال‎پردازی در بروز توانمندی کودکان می‏تواند نقش داشته باشد؟
ببینید، وقتی کودک یا نوجوان داستانی را می‏خواند، به‏خصوص داستان‏های فانتزی -که امروزه خیلی هم پرطرفدار است، چون بچه‏ها به کمک این داستان‏ها می‎توانند آرزوها و خواسته‏هایشان را در عالم رویا مجسم کنند- بدون شک ذهن کودک خلاق می‏شود و همین امر موجب می‏شود که خلاقیت و نوآوری در وجود او بیشتر نمود بیابد. خیال‎پردازی از دیدگاه روانشناسان برای مغز انسان حکم یک سوپاپ را دارد، چون اگر قدرت تخیل در انسان وجود نداشت، او اصلا نمی‏توانست زندگی کند. انسان به کمک تخیل به راهکارهایی می‎رسد که در دنیای واقعی آنها را پیاده می‎کند. بنابراین همواره به کودکان اجازه بدهیم که خیال‎پردازی کنند، چراکه آنها از این طریق تجربیات نویی را کسب می‎کنند.

نظرتان در خصوص آیین رونمایی از کتاب چیست؟
آیین رونمایی از کتاب می‎تواند پیامدهای مثبتی داشته باشد، به‎خصوص این‎که در این آیین نویسندگان، منتقدان و صاحب‎نظرانی حضور داشته باشند که در خصوص اثر اظهار نظر کنند و نقاط قوت و ضعف نوشته را بیان کنند.
سخن پایانی؟ 
در پایان تاکید می‏کنم دنیای کودک را به دنیای خود پیوند بدهیم. منِ مادر با درک کودک و دنیای حساس و بی‎آلایشش سعی کنم گاهی خودم را جای او قرار بدهم، مثلا وقتی که من غرق دنیای مجازی هستم و به کتاب توجهی ندارم، پس نباید منتظر باشم که کودک من کتابخوان باشد، چراکه رفتار من همچون آیین‌ه‏ای است که کودک خود را در آن می‏بیند. اگر دوست دارم کودکی آرام داشته باشم از همان کودکی او را با موسیقی و طبیعت آشنا کنم. دغدغه کنونی من، این است که در رفتار و گفتار الگوی مناسبی برای فرزندانمان باشیم، زیرا ادبیات گفتاری و رفتاری کودک ما همان انعکاس زندگی روزمره‏ای است که ما برایش فراهم کرده‎ایم. بنابراین طوری زندگی‎شان را به جریان بیندازیم که شاعرانه و نوع‎دوستانه بالنده شوند و زندگی کنند. مواظب باشیم که با برخوردهای ناشایست آنها را از دنیای زیبایشان دور نکنیم و اجازه دهیم کودکانه‌‏هایشان را در دنیای واقعی جان بدهند. 

در پایان یادآوری می‎شود، شوربختانه در این سال‎های اخیر ادبیات مهجور واقع شده است و همین حضور کمرنگ آن در جامعه موجب شده که ما با نوجوانانی روبه‏رو شویم که از فرهنگ غنی و پربار سرزمین خود غافل شده و با کهن‏الگوهایی که همواره به‎دنبال بسط جوانمردی و مهرورزی در جامعه بودند، احساس بیگانگی کرده و قصه‏‌هایی را که میراث نیاکانشان بوده و حاوی نکات ارزنده اخلاقی و انسانی است، کمتر درک کنند. امروز به‎شدت احساس می‎شود که باید دوباره این قصه‎ها و کهن‎الگوها را برای کودکانمان معرفی کنیم تا بتوانیم نسلی مسوول و آگاه را به جامعه تحویل دهیم.

نام:
ایمیل:
* نظر: