کریم جعفری:
این روزها که بازار تغییر استاندارها گرم است و اوضاع آن اندازه بیریخت شده که هر کسی از راه رسیده میخواهد قبای استانداری را بر تن کند، آنچه در بیش از همه مغفول مانده مساله مردم و انتظاراتی است که آنها از استاندار بعدی دارند. روزنامه بامداد جنوب در چند شماره متفاوت تلاش کرد در این مورد سلسله گزارشهایی را منتشر کند، اما محافظهکاری مانع از اظهارنظر صریح در این مورد شد و فعلا همه منتظر هستند که آیا دوست و رفیقشان استاندار میشود که بتوانند از این بادیه شکاری لاغر هم که شده به دست بیاورند یا نه.
با این حال پیش از آنکه وارد مبحث اصلی این گفتار که اقدامات استاندار بعدی است، چند نکته را در مورد شایعات این روزها در مورد استانداری بوشهر عرض کنم. نخست آنکه صف برای استانداری بوشهر، از صف قند و روغن نباتی هم طولانیتر است و هر که از راه رسیده، میخواهد بر این خوان نعمت بنشیند. اسامی که ما تا الان شنیدهایم تا 90درصد هیچکدام صلاحیت استاندار شدن را ندارند، کما اینکه آن 10درصد را هم نمیشناسیم و نمیخواهیم قضاوت کنیم. در طول این روزها در مورد ساکنِ خیابان سنگی و اینکه به کدام استان میخواهد برود هم بر خلاف نظر سمپاتهایش که هیچ اطلاعی از دنیا ندارند و نمیدانند واقعیت ماجرا چیست و مینویسند که «...... گزینه سه استان است» باید بگویم، «نقی» هم دلش میخواهد که رئیس تامین اجتماعی شود و همزمان 10جای دیگر هم پست بگیرد، اما آیا صرف اینکه دلش میخواهد، میتواند؟ بله نماینده دولت در استان خیلی دلش میخواست به اصفهان یا مازندران برود، اما «اجابت» نگرفت و به هرمزگان هم راضی شد، آنجا هم با «نه» بزرگ همسایه شرقی مواجه گردید، او سپس راه گیلان را در پیش گرفت که از نظر جایگاه وزارت کشوری از بوشهر رتبه بهتری دارد، اما همین اندازه میدانیم که گیلانیها هم در این مورد چندان دیدگاه مثبتی نداشته و ندارند تا اینکه برسیم بر سر استان «همدان» که فعلا محتملترین گزینه برای رفتن وی است. به هر حال، ما بخیل که نیستیم، هر جا دوست دارد، برود و امیدواریم که در کلاس درس بوشهر که با هزینه بسیار سنگینی که برای استان ایجاد کرد، همدانیها را بتواند راضی کند چرا که آنها مانند مردم بوشهر آرام و ساکت نیستند.
در انتظار اینکه چه کسی میخواهد استاندار شود هم تا جایی که رصد کردهام، گزینهای غیربومی مدنظر دولت است و ساکنِ خیابانِ سنگی هم به این خواسته بیشتر میدمد، چرا که منویات خاص خودش را دارد. با این حال اگر وارد استان بوشهر شد، کارهای بسیار سختی در پیش رو دارد و باید با دقت و قدرت دست به پاکسازی و بهینهسازی مدیریت استان بزند. این پاکسازی تنها راه نجات استان از ویرانیهای چهار سال گذشته است که مانند یک طاعون استان را در خود فرو برده بود.
به صورت خلاصه ماموریت بعدی استاندار بوشهر را در موارد ذیل خلاصه کرده و انتظار داریم که به محض ورود آنها را عملیاتی کرده ما بهعنوان رکن چهارم دمکراسی و چشم و گوش مردم، همواره این خواستهها را به صورت ریز به ریز پیگیری کرده و نتایج را به اطلاع عموم خواهیم رساند. در غیر این صورت، هر کسی که بخواهد استاندار شود، از هماکنون فردی ناموفق است و بهتر است که اصولا حضور پیدا نکند:
1) اعاده حاکمیت قانون در استان؛ این نخستین وظیفه استاندار بعدی است. او ماموریت دارد که جایگاه استانداری را به مقام اصلی خودش بازگردانده و حرمت نهاد قدرت را حفظ کند.
2) عدم دخالت در مسائل ریز؛ شوربختانه در چهار سال گذشته معاونان و مدیران استانداری – بهجز یکی دو نفر- همه هیچکاره بودند و حتی تصمیم در مورد نحوه ساخت زمینهای چمن، اندازه فنس اطراف آن، قرارگیری پروژکتورها و ... هم در اتاق استاندار گرفته میشد. حتی شنیدهایم که رفت و آمد افراد هم کنترل و شبانه به وسیله برخی از نزدیکان و بعضا فامیلهای درجه یک اطلاعرسانی میشد. این مساله دون شان یک استاندار است که قرار است نماینده دولت باشد. استاندار اگر دانا و عاقل باشد، باید امور را به صورت کلان مدنظر قرار داده و مدیریت کند، نه اینکه بخواهد از همه سلب اختیار نموده و در جزئیترین مسائل هم وقت بگذارد.
3) انتخاب مدیران جدید و جهادی؛ متاسفانه استانداری به پاتوق مجیزگوها، بادنجان دورقابچینها و کسانی تبدیل شده که از اصول مدیریت فقط بردن فک و فامیل خود سر کار، لابی کردن برای شهردار شدن پسرعموها و گرفتن درصد از طرحها و پروژهها را میدانستند. باید معاونان استانداری از صدر تا ذیل عوض شده و برخی از مدیران کل مانند مدیرکل سیاسی، مدیرکل دفتر شهری، مدیرکل امور اداری و .... همگی عوض شده و نیروهای قابل جای آنها را بگیرند.
4) تغییر مشاوران؛ این روزها یک صف بلند از مشاورانی که در طول سالهای گذشته حکم گرفته و اصولا هیچکاره هستند، در استان وجود دارد. بهعنوان مثال مشاور امور جوانان در آستانه بازنشستگی قرار دارد یا نمونه عالیتر، همین مشاور فرهنگی است که در یک سازمان اقتصادی قائم مقام است – هنوز برای نگارنده مشخص نشده که ماهیت شغلی و تخصصی وی چیست – یا مشاور سیاسی، انرژی و .... برخی اصولا حضور فیزیکی هم ندارند. همه این موارد باید اصلاح شود.
5) تحرک اقتصادی؛ مهمترین ماموریت استاندار بعدی، وادار کردن بانکهای استان به دادن وامها در قالب طرحهای تسهیلاتی به کارخانهدارها است. نه اینکه وامها را صرفا برای ساخت پاساژ در دلوار به افراد خاص و دوستان بدهند. در این مورد به زودی گزارشی مبسوط را منتشر خواهیم کرد.
6) هماهنگی میان دستگاههای مختلف؛ در استان دستگاههای مختلف با ماموریتهای فرهنگی، اجتماعی، نظامی و انتظامی، سیاسی و اقتصادی حضور دارند که باید همه آنها به شکل خاص مدیریت شده و خروجی نهایی و صحیح برای استان داشته باشند.
در روزهای بعد، این موارد را بیشتر مورد واکاوی قرار خواهیم داد. عجالتا اگر کسی خواست استاندار شود، دو سه بار این شش مورد را مطالعه کند تا ما هم در کنار او ایستاده و به توسعه استان کمک کنیم.