بامدادجنوب:

با پایان یافتن برخی از گلایه‌ها به چینش کابینه دولت دوازدهم، حالا آرام آرام به چالش بعدی دولت که همان انتخاب استانداران است نزدیک می‌شویم. رویداد سیاسی که در دولت یازدهم با انتقادهای گسترده از سوی اصلاح‌طلبان مواجه بود. حال حاشیه‌هایی که در برخی استان‌ها از جمله استان بوشهر در این‌باره رخ داد، موجب شده مساله انتخاب استاندار نسبت به قبل با اهمیت و حساسیت بیشتری دنبال شود. اگرچه آنچه مشاهده می‌شود اینست چند که حامیان استاندار کنونی بوشهر که در هفته اخیر او را با امیدواری گزینه استاندار چندین استان معرفی کرده بودند، اکنون با راه انداختن کمپین حمایت از سالاری، رویکردی دیگر اتخاذ کرده‌اند.

در این میان یکی از انتقادهای جدی که در دولت یازدهم و به‌خصوص به عملکرد وزیر کشور مطرح می‌شد، انتخاب‌های نادرست استانداران بود. استاندارانی که نه‌ تنها نتوانستنداجماع و اتحاد لازم را میان گروه‌های اصلاح‌طلب حفط کنند بلکه باعث شکاف و فاصله‌ بیشتر هم شدند. البته ناگفته نماند که شرایط در آن دوره تا حدود زیادی متفاوت از امروز بود و دولت سخت تحت فشار بود که مانع از تغییر مدیران استان‌ها یا مدیران میانی می‌شدند. به‌طوری که به گواه برخی، همچنان مدیرانی در راس امور قرار داشتند که دیدگاه‌های محمود احمدی‌نژاد را دنبال می‌کردند. این اتفاقات باعث شدکه رحمانی‌فضلی از جمله وزرایی باشد که در زمان رای اعتماد مجلس به کابینه پیشنهادی دولت دوازدهم با چالش‌های بسیاری روبه‌رو شود و تا آنجا که برخی نمایندگان اعلام کردند که در صورتی که معرفی شود، به او رای اعتماد نخواهند داد. با این حال رحمانی فضلی بار دیگر به مجلس معرفی شد و با حرف و حدیث‌هایی موفق شد رای اعتماد اکثریت مجلس را کسب کند و حالا زمان آن رسیده که استانداران دولت دوازدهم را انتخاب و معرفی کند.

چالشی که به عقیده صادق زیبا کلام می‌تواند در نگاه عمومی به دولت تاثیر بسیاری داشته باشد اگرچه او امید چندانی به این سلسله تصمیمات دولت هم ندارد.

زیبا کلام در گفت‌وگو با پایگاه خبری فرارو در این‌باره می‌گوید: متاسفانه دولت یازدهم در بسیاری از موارد از حضور استانداران زیرو رو کننده در  استان‌ها محروم ماند. نه به‌خاطر این‌که دولت نمی‌خواست از این نیروها استفاده کند بلکه به این خاطر که انتخاب استانداران فرآیند پیچیده‌ای دارد و نهادهای مختلف قدرت در آن دخالت می‌کنند. 

از سوی دیگر سیدمحمد غرضی استانداران خوزستان در سال‌های جنگ تحمیلی نیز به این پایگاه خبری می‌گوید: نکته نخست که باید در خصوص استانداران به آن توجه شود این است که ما در یک کشور وسیع و متنوع از لحاظ منابع، ساختار، جمعیت و ... زندگی می‌کنیم که به‌عنوان نمونه تفاوت میان شمال و جنوبمان مان حدود 40درجه است. بنابراین زمانی که شما با چنین موقعیت و استان‌هایی مواجه هستید، لازم است وقتی قوانین ملی از جمله: مقررات ساختمانی، هوایی، جاده‌ای و... را تعیین می‌کنید، هر یک از استان‌ها را به‌صورت جداگانه مورد بررسی قرار دهید.

وی تاکیدکرد: کشور به استاندارانی نیاز دارد که مردم و شرایط استان را به‌خوبی بشناسد. به همین دلیل است که من سال‌هاست تاکید دارم که بهتر است مردم استانداران خود را انتخاب کنند، زیرا وقتی دولت این مقامات را انتخاب می‌کند، آنها در زمان حضور در استان صرفا منویات دولت را دنبال می‌کنند اما زمانی که از سوی مردم و با شناخت مردم انتخاب شوند، هدفشان جلب رضایت عمومی در استان است و اینگونه می‌توان شرایط در استان‌ها را سامان داد. در 38 سال گذشته بیش از 400 استاندار را جابه‌جا کردیم و به‌طور متوسط عمر هر کدام از این افراد در استان‌ها دو تا 5/2 سال بوده. یعنی به عبارت ساده این افراد تا بخواهند با اسامی شهرها آشنا شوند باید از استانداری خارج شوند. خوب با چنین وضعیتی لزومی ندارد استانداری انتخاب کنیم که از بیرون آمده باشد و آشنایی‌اش با استان صفر یا کم باشد.

غرضی درباره اهمیت و جایگاه استانداران، گفت: استانداران هماهنگ‌کننده عملیات دستگاه‌های دولت با مردم هستند. یک استاندار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی قوی در استان بسیار موثر است و می‌تواند با توجه به شناختی که از استان و نیازها و باید‌ها و نبایدهایش دارد، شرایط داخلی آنجا را بهبود بخشد. بنابراین وقتی صحبت از اهمیت انتخاب استاندار این روزها مطرح می‌شود، بی راه نیست و دولت باید بسیار در این انتخاب‌ها دقت کند، زیرا همانطور که یک استاندار خوب مشکلات استان را رفع می‌کند، متقابلا همیشه استاندارانی بوده‎اند که شرایط داخلی استان‌ها را صرفا به‌دلیل عدم شناخت کافی و بعضا به‌دلیل سوءمدیریت، به بحران تبدیل کرده‌اند. از سوی دیگر استاندار پل ارتباطی میان وزارتخانه‌ها و استان‌ها هستند. چرا‌که همانطور که می‌دانید وزارتخانه‌ها هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند. یعنی ارتباطی میان وزارت آموزش و پرورش با بهداشت یا وزارت ارشاد با وزارت اقتصاد وجود ندارد اما این استاندار است که با استفاده از توانمندی و ارتباطات موثرش این وزارتخانه‌ها را به یکدیگر مرتبط می‌کند و با استفاده از آنها برای استان خود امتیاز و تسهیلات جذب می‌کند.

وی با بیان این‌که بهتر است استانداران از سوی مردم انتخاب شوند، ادامه داد: اگر یک استاندار خوب با توجه به شرایطی که عرض کردم از سوی مردم انتخاب شود، نه تنها این پل ارتباطی موثر زده می‌شود بلکه امتیازها و تسهیلات با توجه به شناخت کامل و جامع از استان جذب می‌شود و هزینه‌ها در استان هم کاهش پیدا می‌کند، زیرا وقتی یک استاندار با چنین خصوصیاتی از سوی مردم انتخاب می‌شود با توجه به شناختی که میان او و مردم وجود دارد دیگر نیازی به دستگاه‌های وسیع ارتباطی، امنیتی، انتظامی و... نیست. اما حالا برای مثال ببینید دولت چه میزان زمان و هزینه برای مبارزه با قاچاق صرف می‌کند و نتیجه ندارد اما حالا فرض کنید یک استاندار با شرایطی که تشریح کردم انتخاب شود شاید قاچاق ریشه کن نشود اما قطعا می‌تواند در کاهش آن تاثیر بسیاری داشته باشد. واقعیت این است که به‌نظر من استانداران در استان‌ها حتی از رئیس‌جمهور هم مهم‌تر و مفیدتر هستند.

وزیر دولت سازندگی با بیان این‌که متاسفانه در 150 سال گذشته ارتباط مردم با استانداران قطع شده است و این نتیجه انتخاب افراد از سوی دولت‌هاست، گفت: آنها طبیعتا افرادی را انتخاب می‌کنند که در اطراف خود یا حزب متبوع‌شان باشند و رقبا را بدون در نظر گرفتن موثر بودن یا نبودنشان حذف می‌کنند و این موجب می‌شود تناسب لازم میان استاندار با استان وجود نداشته باشد و وقتی این تناسب میان استاندار و مردم وجود نداشته باشد، باعث به وجود آمدن تناقض‌هایی در سطح استان می‌شود. بنابراین بهترین کار این است که انتخاب استاندار را برعهده مردم استان بگذاریم اما به شرط این‌که قوانین دولتی را اجرا کند. اینگونه قطعا دورانی که استانداران مشغول کار هستند با کمترین چالش و مشکل روبه‌رو می‌شوند، زیرا من استانداران بسیاری را می‌شناسم که از زمان حضورشان در استانداری تا مدتی که حتی کوتاه‌تر از حد میانگین بود و مجبور می‌شدند از استانداری بروند.