عیسی صفوی:
مدیریت حوزه سلامت استان بوشهر از جمله مهمترین حوزههای مدیریتی است. این حوزه با توجه جنس آن باید دارای یک مدیریت قوی و انعطافپذیر و بینبخشی باشد. به شکل ساختاری حوزه سلامت شامل چهار قسمت: عوامل اجتماعی و اقتصادی، بیماری ژنتیکی، تصادفات و سوانح و در آخر درمان و دارو و بهداشت است. سلامت استان در این چهار حوزه به شکل «نامتوازن» رشد کرده است. این عدم توازن با توجه گستردگی حوزه سلامت و متعهد نبودن سایر بخشهای مرتبط با سلامت است. دانشگاه علوم پزشکی بوشهر بسان سایر دانشگاه¬های علوم پزشکی با تمرکز بر حوزه بهداشت و درمان و بهداشت، فعالیت¬های قابل قبولی در این زمینه داشته است. علیرضا رئیسی ریاست پیشین دانشگاه علوم پزشکی با توجه به «تخصص خود (متخصص داخلی) و پزشک بودن» حسن مدیریت خود را در این راستا نشان دادند. ایشان با پوشش ده شهرستان استان در چارچوب طرح تحول سلامت نشان داد که در راستای اهداف «کاهش نابرابری درمان» گام برداشتهاند.
رئیس پیشین با حسن توجه به حوزههای درمان و بهداشت همه شهرستانها استان، گامی موثردر جهت عدالت در درمان و بهداشت برداشتند. آنچه به واقع مغفول واقع شد، کلیت حوزه سلامت است. همانطور که بیان شد، این غفلت بیش از آنکه به مدیریت رئیسی برگردد، به ناتوانی سایر بخشهای مرتبط با سلامت برمیگردد. اینکه «کودِ آلوده» وارد خاک می شود. اینکه «پسماند» آلوده وارد هوا و دریا می شود. اینکه بسترلازم جهت فراغت و تفنن اجتماعی وجود ندارد. اینکه سالن و ابزار لازم جهت ورزش وجود ندارد. اینکه ساختارشهرسازی استان ضد سلامت عمل میکند. اینکه دام و گوشت آلوده ذبح شود و توزیع میشود و اینکه توزیع سوخت استاندارد صورت نمیگیرد و.....
همه از عوامل اجتماعی و اقتصادی ضد سلامت هستند اما پاسخگوی همه این کوتاهیها در مقام متولی سلامت ریاست دانشگاه علوم پزشکی است؟! . وزارت راه و شهرسازی، جهاد و کشاورزی و ورزش و جوانان به تازگی با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دراین راستا تفاهمنامه امضا کردهاند. جلسات اولیه این تفاهمنامهها در استان انجام شده است. با توجه به ایجاد معاونت جدید اجتماعی در وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و گستردگی حوزه سلامت، از متولی جدید سلامت استان انتظار میرود در عملیاتی کردن این تفاهمنامهها گامی موثر و کارا بردارند. ارتقای حوزه درمان و بهداشت، فارغ از توجه به سایر بخشهای مرتبط با سلامت، به توسعه نامتوازن حوزه سلامت خواهد انجامید. به نوعی «معلولگرایی» صورت خواهد گرفت. معلول بدین جهت که به جای پرداخت به زیرساختارهای مرتبط با سلامت (عوامل اجتماعی و اقتصادی) در درمان و بهداشت متوقف شویم.
از جمله ابزارهای توجه به این زیرساختارها توجه به سایر بخشهاست. نکته آخر اینکه در دانشگاه هم باید رویکرد سلامت محورگفتمان غالب شود. اولین گام در این راستا نمایندگان ریاست دانشگاه در شهرستانهای استان است (ریاست شبکههای بهداشت و درمان شهرستانها). ریاست شبکه در شورای سلامت شهرستان باید در اقناع و جهتدهی سلامتمحوری نهایت تلاش و فعالیت را داشته باشد. تمام این تلاشها و گفتمانسازی «سلامتمحوری»، به معنای کمرنگ شدن درمان و بهداشت نخواهد بود. ریاست جدید باید «سلامت» را «درمان» کند.