bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۹۳۶۳
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۱۳ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۶
مساله تعیین چند استاندار باقیمانده از طرف دولت باعث بروز حاشیه‌های بسیاری در کشور شده است. در حالی که با قهرهای مکرر و عجیب «دکتر» شهریاری نماینده دشتی و تنگستان از نشست‌های مجمع نمایندگان استان و سنگ‌اندازی‌های او در همراهی با اکثریت، نامبرده بی‌خیال دغدغه‌های مردم دنبال مسائل شخصی و معرفی دوستان خودش رفت، اما بر اساس شایعاتی که روز گذشته در فضای مجازی منتشر شد، بالاخره گزینه‌های استانداری بوشهر از سوی نمایندگان معرفی شدند..
کریم جعفری:
مساله تعیین چند استاندار باقیمانده از طرف دولت باعث بروز حاشیه‌های بسیاری در کشور شده است. در حالی که با قهرهای مکرر و عجیب «دکتر» شهریاری نماینده دشتی و تنگستان از نشست‌های مجمع نمایندگان استان و سنگ‌اندازی‌های او در همراهی با اکثریت، نامبرده بی‌خیال دغدغه‌های مردم دنبال مسائل شخصی و معرفی دوستان خودش رفت، اما بر اساس شایعاتی که روز گذشته در فضای مجازی منتشر شد، بالاخره گزینه‌های استانداری بوشهر از سوی نمایندگان معرفی شدند، هر چند مشخص نیست که دولتی‌ها تا چه اندازه به این انتخاب دیر و با تاخیر نمایندگان اهمیت بدهند. ما همچنان امیدواریم که یک استاندار پابه‌کار و باتجربه راهی بوشهر شود و نه اینکه یک پیرمرد 68 ساله بخواهد دوران بازنشستگی‌ را در استان ما سپری کند و ما همچنان در حسرت توسعه بمانیم و بر ما انگ «محرومیت» بزنند که اگر هر استاندار «بی‌عرضه»ای به بوشهر آمد، هزینه‌اش را باید نمایندگان استان در مجلس بدهند.

هر کسی که بخواهد استاندار بوشهر شود ما برایش آرزوی توفیق می‌کنیم، اما یک نکته را باید به‌عنوان روزنامه بامداد جنوب خدمت خوانندگان و همراهان عزیز عرض کنیم. ما در طول 760 شماره‌ای که منتشر کردیم، با انواع و اقسام کارشکنی‌ها از سوی «آقای» استاندار مواجه بودیم و دوران بسیار سختی بر روزنامه بامداد جنوب و خبرنگاران آن گذشت، دورانی که ما از آن به‌عنوان «محاصره همه‌جانبه» یاد می‌کنیم. با این اوصاف، بامداد جنوب به کار خود ادامه داد و ما همه به «امروز» رسیدیم، «امروزی» که قرار است مصطفی سالاری پس از چهار سال از استان بوشهر «برود» و ما هم برای سال‌های بعد در این استان «بمانیم». همیشه باور داشته‌ایم که گذشت از بزرگان بوده و از «بزرگی» کسی کم نمی‌کند.

در طول روزهای گذشته نوشتیم که از رفتن سالاری به گیلان ناراحت نیستیم، امروز هم بر این نکته تاکید می‌کنیم که امیدواریم که مشکلات پیش آمده حل شود و او بتواند به این استان برود و از تجربه‌هایی که با قیمت گزاف در بوشهر به دست آورد، نهایت استفاده را ببرد. ما باوجود شکایت‌های متعددی که از ما شد، سنگ‌اندازی‌ها، تهمت‌ها، افتراها و هر مساله دیگر، مصطفی سالاری را می‌بخشیم اما هیچ وقت رفتار و کردار و گفتارش را فراموش نمی‌کنیم. گفته بودم که هر جا برود، دنبالش رفته و رهایش نمی‌کنم، اما این حرفم را پس می‌گیرم و رهایش خواهم کرد. او هیچ‌وقت برای «ما» استاندار خوبی نبود، اما امیدواریم که برای گیلانی‌ها استاندار خوبی باشد. اطمینان داریم که این کلمات چیزی از «بزرگی بامداد جنوب» و «کارکنان» آن کم نخواهد کرد، چرا که ما هیچ وقت کینه‌ای نبوده و نیستیم.
حالا هم از همه می‌خواهم به سالاری کمک کنند تا به گیلان برود و اگر می‌توانند به او کمک کنند تا در ماموریتش موفق شود و این را بدانید که ما بابت این کلمات نه با کسی مشورت کرده‌ایم و از کسی سفارش گرفته‌ایم، عادت «بامدادیان» همین است. ما در طول‌ سال‌های گذشته حرف‌ها، حدیث‌ها و چیزهایی دیدیم که از گفتن آن دم بر نیاوردیم، هیچ وقت وارد حریم خصوصی زندگی کسی نشدیم، هیچ وقت نخواستیم کم و کاستی‌های شخصی افراد را به رخ او بکشیم، در عین اینکه بیش از همه می‌دانستیم.

در طول این سال‌ها، من به «امروز» فکر می‌کردم، شاید خیلی‌ها فکر کنند که «امروز» خوشحال هستم اما خدا می‌داند که وقتی خوب فکر می‌کنم هیچ جایی برای خوشحالی نیست، چرا باید خوشحال باشم، آیا اتفاق خیلی مهمی روی داده است؟ هر آمدنی، رفتنی دارد و سالاری هم باید می‌رفت، اما متاسفانه فکر می‌کرد ما زودتر از او «می‌رویم».
باز هم خدا می‌داند که نمی‌خواهم خیلی از مسائل را مطرح کرده و بازگو کنم. وقتی به جایگاه استان در حوزه توسعه، فضای کسب و کار، جذب سرمایه‌گذار، وضعیت اشتغال، اختلافات سیاسی و اجتماعی، بی‌اعتمادی، دو به‌هم زنی‌ها و خاله‌زنک بازی‌ها فکر می‌کنم، فقط و فقط تاسف می‌خورم. شاید اینجا ننوشته باشم، اما در حضور خیلی از دوستان بارها و بارها تاکید کرده‌ام، ما هیچ وقت کینه و عداوت شخصی با کسی نداشته و نداریم که اگر اینگونه بودیم که باید مثل خود آنها رفتار می‌کردیم. دوست خوبم سیدمالک حسینی به‌عنوان صاحب امتیاز و من به‌عنوان سردبیر و مدیر مسوول هیچ وقت دوست نداشتیم که راه و روش روزنامه اینگونه پیش برود، اما ناچار شدیم از خودمان دفاع کنیم، اگر در خط حمله دچار مشکل باشیم، اما همیشه خط دفاعی خوبی داشته‌ایم.

ما از خودمان در برابر همه مسائل و مشکلاتی که در بالا گفتیم، دفاع کردیم و اجازه ندادیم 20 نفر جوانی –از 45 نفر اولیه- که پیش ما کار می‌کردند، بیکار شده و چراغ بامداد خاموش شود. در این مدت از هیچ رانتی استفاده نکردیم اما هیچگاه هم مجیز مفت و مجانی کسی را نگفتیم. یک بار هم عکس «استاندار» را در روزنامه‌امان کار نکردیم، چرا که اختیار مال‌مان را داشتیم، به همان طریقی که «او» اجازه نداد ما از ظرفیت‌های استان برای توسعه روزنامه استفاده کنیم.
مسائل و خاطرات در این مورد زیاد است، نکاتی است که نگفتنش بهتر از گفتنش است، این روزها که چه عرض کنم، اما عمر آدم‌ها به سر می‌رود و کسی از ما نمی‌خواهد درس بگیرد که چه اتفاقی در حال روی دادن است. کسانی که حتی به درد دنبال «بز» رفتن نمی‌خوردند، سرنوشت استان را به دست گرفتند و حتی تا این لحظه دنبال مهندسی شهرداری‌ها هستند (به‌زودی در این زمینه یادداشت و گزارشی مبسوط منتشر می‌کنیم)، میلیاردها تومان هدر رفت و متاسفانه استان به جایی نرسید، اما دست به شکایت‌شان از ما خوب بود.

این «روزها» در حال پایان یافتن است. ما و خیلی‌های دیگر ماندیم و سالاری و خیلی‌های دیگر باید بروند. تنها خوبی سالاری این بود که «وزن» خیلی‌ها را مشخص کرد، مشخص شد که «عیار» و «قیمت» هر فرد چقدر است. امروز می‌دانیم که می‌شود افراد را با چه پولی خرید که صدایشان هم در نیاید. امیدواریم روزی نیاید که بخواهیم خبرهای بد از گیلان منتشر کنیم و البته امیدواریم گیلانی‌ها با «او» سر سازگاری داشته باشند.
 
نام:
ایمیل:
* نظر: