bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۹۳۷۲
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۱۷ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۶
نمایش «آواز ماهی‎ها در مرداب»؛
بیست و نهمین جشنواره تئاتر استان بوشهر در حالی از روز شنبه (25 شهریورماه) کار خود را آغاز کرد که دو پلاتوی ایرج صغیری و رمضان امیری به همت تلاش‎های جهانشیر یاراحمدی، مسوول انجمن هنرهای نمایشی استان و حمیده ماحوزی مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان رنگ و روی زیبایی به خود گرفته است.
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
بیست و نهمین جشنواره تئاتر استان بوشهر در حالی از روز شنبه (25 شهریورماه) کار خود را آغاز کرد که دو پلاتوی ایرج صغیری و رمضان امیری به همت تلاش‎های جهانشیر یاراحمدی، مسوول انجمن هنرهای نمایشی استان و حمیده ماحوزی مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان رنگ و روی زیبایی به خود گرفته است. صندلی‎های این دو پلاتو سرانجام تغییر کردند تا به شکل مطلوب‎تری پذیرای مخاطبان تئاتری باشند که امیدواریم این اتفاق میمون در مورد دیگر پلاتوهای استان نیز بیفتد. تئاتر شهر بوشهر اینک میزبان جشنواره‎ای است که در آن 12 اثر از سراسر استان به رقابت می‏پردازند. یکی از این نمایش‎ها «آواز ماهی‌‏ها در مرداب» با طراحی، دراماتورژی و کارگرانی فضل‎الله عمرانی و کاری از گروه «آفرینگان» دیّر است که روز گذشته ساعت 10 صبح با حضور حمیده ماحوزی، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، آنیتا مظفری معاون فرهنگی و شهره سراجی مدیر روابط عمومی این اداره‏کل و برخی از چهره‏های هنری چون شاهین بهرام‏نژاد، مسعود فیروزی و... به روی صحنه رفت. 

این نمایش، یکی از اساسی‏ترین دغدغه‏‌های جامعه امروز را روایت می‏کند؛ «زنان»؛ زنانی که بخش وسیعی از جامعه را تشکیل می‏دهند اما همچنان با نگاه نابرابر روبه‏رو هستند و از حقوق خود بی‌خبر. فضل‎الله عمرانی با انتخاب «زیبا دریاسفر» برای نقش اول این اثر، نشان داده است که در کارگردانی به تجربیات خوبی دست یافته، چراکه به گفته ایرج صغیری، اسطوره تئاتر بوشهر: «امروز تئاتری مخاطب را جذب می‏کند که جدی و راوی زندگی حقیقی باشد و بازیگر دیگر با جملات آهنگین مخاطب را سرگرم نکند، چراکه مخاطب امروز آگاه و باسواد است و دوست دارد کار قوی و پرمحتوا و البته جدی را تماشا کند». با این اوصاف، دریاسفر که نقش «یرما» را ایفا می‏کند، با نقشش بسیار جدی روبه‏رو می‏شود و چنان در آن فرو می‏رود که مخاطب در بسیاری از قسمت‏ها با او همذات‏پنداری می‌کند.

نمایش «آواز ماهی‏‌ها در مرداب» ترکیبی از صدا، حرکت و موسیقی است. از نقاط قوت این اثر می‏توان به انتخاب دیالوگ‏های قوی آن اشاره کرد. دیالوگ‏‌هایی که بارها و بارها به مخاطب تلنگر وارد می‏کند؛ نظیر دیالوگی که نقش اول نمایش در جایی که فشارهای روحی-روانی او را به جنون کشانده، با غمی جانکاه می‏گوید: «من زخمیم، زخمی و تحقیر شده، حتی پست‎تر از خاکی که درونش گندم قد می‏کشه، چشمه‏‌ها از آب دادن دست بر نمی‏دارن... تموم این مرداب پر شده از تخم ماهی و بچه‏ماهی‎ها اما من به‏جای این‏که بوی بچه‏‌هامو حس کنم، هر روز ضربه چکش مردمو نوش جون می‏کنم... روزبه‌‏روز بیشتر می‏خوامش و امیدم کمتر می‏شه، کم‎کم داره باورم می‏شه که خودم بچه خودمم». این اثر که بر اساس دو نمایشنامه «یرما» اثر فدریکو گارسیا لورکا (نمایشنامه‏نویس اسپانیایی) و «رقص مادیون‏‌ها» نوشته محمد چرمشیر طراحی، دارماتورژی و کارگردانی شده است، بازگوکننده تنهایی و آلام یک زن نازاست. زنانی که امروز در سطح جامعه زیاد با آنها روبه‎رو هستیم؛ زنانی که اگر غم بی‎ثمر بودن آنها را فرو نریزد، نگاه‏های ترحم‎آمیز و بیماری که در جامعه به آنها می‏شود، آرام آرام آنها پیر و پیرتر می‏کند و به جنون و انزجار از زندگی می‏‌کشاند.

عمرانی با انتخاب این موضوع رسالت تئاتری خود را به نحو مطلوبی ایفا کرده است، او با علم به این‏که تئاتر باید زبان جامعه باشد، دست روی زنان آسیب‏دیده گذاشته است تا بتواند زبان گویای این قشر باشد و مسوولان و مردم را با دردهایی که چون خوره به جان این زنان افتاده و از درون آنها را ذره‌ذره متلاشی می‏کند، آشنا کند. بدون‌اغراق هم انتخاب متن و هم نوع اجرا حرفه‏ای است، با وجود این‏که متن خارجی است اما توانسته با اقلیم و فرهنگ بومی جنوب همسو شود و مخاطب را به چالش بکشاند. در نمایش «آواز ماهی‎ها در مرداب»، زیبا دریاسفر، فضل‎الله عمرانی، ندا بداغی، معصومه اندیشه‎خوش، روح‏الله فرهنگ‎دوست، فاطمه پولادخای، فاطمه کنگانی، نسترن محسن، زهرا و آیدا فولادی به نقش‎آفرینی می‏پردازند. دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: پژمان برزگر (طراح دکور و صحنه)، شهربانو دریاسفر (طراح لباس)، زیبا دریاسفر (طراح چهره و گریم)، محمد عمرانی و محمد فخرایی‎مطلق (طراح نور)، جواد ابراهیمی (موسیقی)، سلمان قاسمی‎وحدت (طراح پوستر و بروشور)، عبدالحمید شعرانی، سعید فولادی و قاسم حسینی (مشاور کارگردان)، حسین عالیزاده (مدیر صحنه) و محمد فخرایی‎مطلق (روابط عمومی). 

کارگردان نمایش «آواز ماهی‎ها در مرداب» در خصوص انتخاب این موضوع به بامداد جنوب گفت: موضوع نمايشنامه «يرما» براى من جذاب بود و به‌خاطر اين‌كه مى‌شد رابطه نزديكى بين «يرما»ى لوركا و زن‌هاى جنوب ایجاد کرد، این نمایشنامه را انتخاب کردم البته باید بگویم که بیشتر متن‌هاى خارجى این قابلیت را ندارند که بتوان آنها را ایرانی کرد اما نمايشنامه‌هاى كلاسيك را می‏‎توان در شیوه و شکل اجرائی بومی مناطق دیگر کرد و این متن هم قابلیت ایرانی شدن را داشت. در این اثر افزون بر نمایشنامه «یرما»، در بخش‎هایی از نمایش «رقص مادیون‏‌ها»ی محمد چرمشیر نیز استفاده کردم.
فضل‎الله عمرانی در ادامه با تاکید بر این‏که در کارگاه آموزشی علیرضا کوشک‏جلالی، کارگردان نام‏آشنای تئاتر ایران و جهان، تحت تاثیر آموزش‏هایی که دیدم، در این دوره از جشنواره سعی کردم تمرکزم را بر مسائل اجتماعی و وضعیت زنان در جامعه بگذارم، افزود: چون وظيفه ذاتى هنر نيز همين است كه همه مسائل موجود در جامعه را به چالش و نقد بكشاند و به‎طورقطع با هنر تئاتر نيز مى‌توان به همه اين مسائل پرداخت و وضعيت موجود جامعه را با نگاهی جدی و البته هنری به نمایش گذاشت.

کارگردان نمایش «دو سه روزی که امیر خانه نبود» در پاسخ به این پرسش که آموزش‎های علیرضا کوشک‎جلالی چقدر در تجربه‏اندوزی و پیشرفت شما نقش داشته است، توضیح داد: به عقیده من آموزش ديدن و يادگرفتن تمام ناشدنى است و انسانی كه جست‌وجوگر و كنشگر باشد، هيچ‌وقت از آموختن خسته نمى‌شود، بدون‌شک در کنار کوشک‏جلالی بودن تجربیات گرانبهایی به من منتقل کرد که امروز در ادامه مسیر دست مرا گرفته است.
وی در ادامه با بیان این‏که به‌طور كلى محور اصلی این نمایش حول زنى به‌نام «يرما» و تمامى اتفاقاتى كه در طول نمايشنامه بر او مى‌گذرد، می‏چرخد، تاکید کرد: خرده‎فرهنگی در ایران به‏‌خصوص در جنوب دیده می‎شود که دختر به‌محض این‏‎که به سن بلوغ رسید، باید به ازدواج، شوهر و بعد هم بچه فکر کند و اگر ازدواج کند و صاحب بچه نشود، از بیرون و درون فشارهای زیادی بر او وارد می‏شود که چرا صاحب بچه نمی‎شوی؟!! او را بی‏ثمر می‏خوانند... با این اوصاف، زن در این جامعه سنتی (جنوب) همواره تحت فشار است و باید برای اثبات خودش تا می‏تواند بچه بیاورد!!! اما در جریان قصه دست گذاشتم روی نکته‏ای که خیلی از آن غافل بودیم، این‏که اگر در جامعه زن‏ها هوای هم را بیشتر و همدیگر را پررنگ‏تر دوست داشته باشند و به هم احترام بگذارند، دست‎کم از فشارهای روحی-روانی زنان آسیب‎دیده کاسته می‏‌شود.
 شما در طول این نمایش می‏بینید که زنان پیرامون «یرما»، به‏جای آرام کردن وی، دائم نازا و بی‏ثمر بودن او را گوشزد می‏کنند و همین مساله که نشأت گرفته از باورهای غلط جامعه است، زن را به نوعی جنون و انزجار و تنهایی بی‏پایان می‎کشاند.
عمرانی همچنین با تاکید بر این‏که در متن اصلی، با توجه به شرایط زندگی (در اسپانیا) در روزگار لورکا (نویسنده نمایشنامه) قسمت عمده آن حول محور شخصیت مرد می‏چرخد. در این جامعه مردها در مقابل فشارهایی که حکومت بر آنها تحمیل می‏کند، بدون‏حرکت، خنثی و بدون اراده هستند، گفت: بنابراین تاکید لورکا در این متن بر این است که مردها «بی‎ثمر» و «ناتوان» هستند، چون او معتقد است که مردان در زمینه تغییر حکومت و روند ناخوشایند جاری در جامعه که مانع از پیشرفت جامعه می‌شود، خنثی و صامت هستند اما ما در عین حفظ امانتداری، با توجه به شرایط حاکم بر جامعه جنوب، این بی‏ثمر بودن را به زنان نسبت دادیم، چون در این جامعه با توجه به بافت و باورهای موجود در آن همواره مردان حاکمیت را در اختیار داشته و زنان محصور در خانه و پنهان در پستو‏ها بوده‎اند. البته متاسفانه دیدگاه مردسالارانه نه‌تنها در جنوب، بلکه در کل کشور بر جامعه به طرز محسوسی حاکم است، به‎طوری که امروز در عرصه مدیریتی کمتر شاهد حضور و فعالیت زنان هستیم، چون به توانمندی آنها باور ندارند. در دولت دوازدهم این امید می‏رفت که در کابینه دولت شاهد حضور چند وزیر زن باشیم اما این مهم محقق نشد. در این اثر تمام تلاشم را کردم که بخشی از مصائب یک زن را به نمایش بگذارم و به جامعه تلنگر بزنم که دیگر زمان آن رسیده که به زنان بیشتر توجه کنیم و به حقوق و توانمندی‏‌های آنها احترام بگذاریم.

کارگردان نمایش «ایران» در خصوص انتخاب زیبا دریاسفر برای ایفای نقش «یرما» نیز توضیح داد: با توجه به قابليت‌هاى بازيگرى و كششی که وی در نقش دارد، فارغ از اين‌كه همسر من و همراه هميشگى‌ام در صحنه تئاتر است، او مناسب‎ترین گزینه برای این نقش بود و در این نمایش توانست به‏خوبی با نقشش ارتباط برقرار کند و تمام اندوه و ناگفته‏های یک زن نازا را به نمایش بگذارد. دریاسفر روان بازی می‏کند و سعی می‏کند با شناخت در نقشش فرو برود. الان کارگردان‌های دیگر هم سعی دارند که از وی در نقش‎های اول نمایش خود استفاده کنند. 
عمرانی در پایان با بیان این‎که خوشبختانه این دوره از جشنواره از نظر کمی و کیفی در سطح خوبی در حال برگزاری است، یادآور شد: جا دارد از جهانشیر یاراحمدی، مسوول انجمن هنرهای نمایشی استان، حمیده ماحوزی مدیرکل محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیات رئیسه انجمن به‏خاطر تلاش‏هایی که در زمینه برگزاری مطلوب جشنواره کرده‏اند، تشکر کنم. همچنین از این‏که پلاتوها را پیش از جشنواره تجهیز کرده‏اند، جای قدردانی دارد. امیدوارم این روند در خصوص پلاتوهای شهرستان‌ها هم جریان یابد و صندلی‏‌ها، نور و ... این پلاتوها تجهیز شود.
زیبا دریاسفر، کارگردان و بازیگر موفق هم‏‏استانی که در نمایش «آواز ماهی‏‌ها در مرداب» نقش شخصیت اصلی داستان را بازی می‏کند، در خصوص این کارکتر به بامداد جنوب گفت: در این اثر نقش زنی به‏نام «یرما» را بازی می‏کنم که همه فکر می‏کنند که او بی‏ثمر است و صاحب بچه نمی‎شود و از سوی جامعه فشار روحی فراوانی بر او وارد می‌‏شود، این در حالی است که شوهرش نازاست... . 

آقای عمرانی این متن را با توجه به اقیلم و فرهنگ جامعه به‌‏خصوص منطقه جنوب طراحی، دراماتورژی و کارگردانی کرده است. من هم در این اثر تلاش کردم تا با درک نقش و فرورفتن در آن، سیمای واقعی زنی تنها و به عقیده دیگران «بی‏ثمر» را به نمایش بگذارم و مصائبی را که با پوست و استخوانش لمس می‌‏کند و چون دشنه‏ای هر لحظه بر قلبش فرو می‏رود، به مخاطب انتقال بدهم. در نمایش «آواز ماهی‏‌ها در مرداب» کوشش کردم که نماینده این زنان آسیب‎دیده باشم و هر آنچه شما در صحنه دیدید، به تمامی برگرفته از درونیات و احساس من بود، چون با تمام وجود، عمق درد این زنان و تمام فشارهای وارد شده از سوی جامعه و محیط پیرامونی‏ام بر آنها را درک می‏کنم و سخت معتقدم همیشه و در همه جوامع نگاه نابرابر در خصوص زنان وجود دارد و ما به‏عنوان یک تئاتری وظیفه داریم که از حقوق زنان دفاع و تاکید کنیم که همیشه ایرادها و عیب‏‌ها از زنان نیست. برای این کار حدود سه ماه و نیم هر روز تمرین داشتیم و شب و روز با این شخصیت همذات‏پنداری کردم تا توانستم به آن نزدیک شوم. یرما شخصیت شکننده و در عین حال رویاپردازی دارد. او در این اثر می‌کوشد تا وقتی شوهرش است، جنونش را نشان ندهد و تمام تنهایی‏‌ها، انزجار و جنونش را تنها در غیاب او به نمایش می‎گذارد.

وی در پاسخ به این سوال که آیا تئاتر می‏تواند دغدغه‎ها، مسائل و مشکلات جامعه را منعکس کند و تاثیر کافی بر مخاطب بگذارد، توضیح داد: بله، چون تئاتر یک هنر زنده است و به عقیده من بیشتر از فیلم می‏تواند روی مخاطب تاثیر بگذارد و او را درگیر خود کند. در حقیقت مخاطب را به چالش می‏‌کشاند، همین چالش او را به تامل وامی‌دارد. به همین دلیل امسال موضوعی را انتخاب کردیم که در جامعه نیاز است دیده و واکاوی شود. بنابراین بدون‏شک انتخاب چنین موضوعاتی می‏تواند نگاه کلیشه‏ای که در جامعه در مورد زنان وجود دارد، تغییر دهد و همه را به فکر بیندازد.
کارگردان نمایش «پاییز نگفته بود» در خصوص وضعیت بازیگران زن تئاتر بوشهر گفت: من به‎شخصه آثار هنرمندان تهرانی را زیاد می‏بینم و در این چند سال اخیر متوجه شدم که بازی بازیگران زن بوشهر خیلی دارد به بازی دیگر همتایشان در کشور به‎خصوص تهران نزدیک می‌شود، شاید پیش از این ما در این زمینه خیلی ضعف داشتیم اما خوشبختانه هر چه جلوتر می‏رویم، بهتر ظاهر می‎شویم. منتها ما چون در شهرستان‏‌ها و دور از مرکز فعالیت می‏کنیم، آنها بیشتر به چشم آمده‎اند.
دریاسفر با اشاره به این‎که حدود 9 سال است که به‎صورت حرفه‏ای تئاتر کار می‏کنم البته بیشتر بازیگری را تجربه کردم تا کارگردانی، چون بازیگری را خیلی دوست دارم، افزود: تمایل دارم همیشه با آقای عمرانی کار کنم، چون او همسرم است و با سختگیری‏‌هایش نقاط ضعف مرا برطرف می‎کند. بر این اساس، من می‏دانم که او چه می‏خواهد و همین‎طور او هم می‎داند که من چه توانایی‎هایی دارم. در حقیقت شناخت کاملی از هم پیدا کرده‎ایم، حتی در خانه هم این فرصت را داریم که بخش‎هایی از کار را دوباره تمرین و بحث کنیم و در نتیجه همین ممارست‏هاست که من خودم را بهتر در نقش پیدا می‌‏کنم.

وی در خصوص طراحی دکور این نمایش هم گفت: تمام دکور این نمایش را با روبان سفید تزئین کردیم، چون روبان سفید نماد «خشونت علیه زنان» است. این صحنه همچنین نمایانگر یک تختخواب بود؛ البته تختخوابی که هیچ همخوابی روی آن صورت نمی‏گیرد تا بچه‏ای پا به عرصه هستی بگذارد... .
این بازیگر که طراحی چهره و گریم این نمایش را نیز عهده‏دار است، در خصوص گریم خاص چهره‏های دختران نمایش «آواز ماهی‎ها در مرداب» گفت: در این اثر چهره برخی از بازیگران زن را به دو نیمه تقسیم کردیم، یک طرف صورت درخت خشک و بی‎ثمر طراحی و طرف دیگر را آرایش غلیظ کردیم، چون زنان زمانی که ناراحت‏تر هستند، غلیظ‎تر آرایش می‏کنند. تمام این زن‏هایی که همزمان می‎آمدند و دیالوگی را هی تکرار می‌کردند، گروه فرم نبودند، بلکه خود من بودند، درونیات من بودند که با این گریم سعی داشتم بی‏ثمر بودن و غمگین بودن شخصیت اول داستان را به نمایش بگذارم. 
دریاسفر در پایان با تاکید بر این‏که ما دو پایان برای نمایش در نظر گرفتیم، یادآور شد: یکی وفادار به متن اصلی که در پایان متن لورکا یرما در اثر جنون شوهرش را می‏کشد اما به‌‏دلیل شرایط خاص جامعه ما و حاکم بودن نگاه مردسالارانه بر آن پایان دیگری هم برای نمایش در نظر گرفتیم که زن خودش را به‌دلیل فشارهای روحی روانی که هر لحظه از سمت جامعه بر وی تحمیل می‏شود، می‎کشد.

یادآوری می‌‏شود، گروه نمایشی آفرینگان جزء گروه‏‌های برتر تئاتر استان بوشهر به شمار می‏رود که تاکنون آثار موفقی چون «ایران» (راهیافته به بخش بعلاوه فجر سی و پنجمین جشنواره تئاتر فجر)، «پاییز نگفته بود» (راهیافته به بخش بعلاوه فجر سی و پنجمین جشنواره تئاتر فجر و هفتمین جشنواره منطقه‎ای تئاتر دفاع مقدس عسلویه)، «سه روایت از مردن» (راهیافته به جشنواره بین‎المللی تئاتر دانشگاهی ایران و بیست و پنجمین جشنواره تئاتر استانی بوشهر)، «دو سه روزی که امیر خانه نبود» (راهیافته به سی و چهارمین جشنواره تئاتر فجر) و... را تولید و اجرا کرده است. 

نام:
ایمیل:
* نظر: