bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۹۷۸۰
تاریخ انتشار: ۲۷ : ۱۳ - ۰۲ آبان ۱۳۹۶
یک قصه‌گوی بین‌المللی در گفت‌وگو با بامداد جنوب:
«قصه‌» در ادبیات به آثاری اطلاق می‌شود که بیشتر بر حوادث خارق‌العاده تاکید دارند تا تحول و تکوین شخصیت‌ها. این گونه ادبی به زبان عامیانه و محاوره‌ای نزدیک است و سرشار از ضرب‌المثل‌های کهن و رایج در جامعه اگرچه قصه‌ها بیشتر روی رویدادهای فراطبیعی تاکید دارند اما...
بامدادجنوب- الهام بهروزی:
«قصه‌» در ادبیات به آثاری اطلاق می‌شود که بیشتر بر حوادث خارق‌العاده تاکید دارند تا تحول و تکوین شخصیت‌ها. این گونه ادبی به زبان عامیانه و محاوره‌ای نزدیک است و سرشار از ضرب‌المثل‌های کهن و رایج در جامعه اگرچه قصه‌ها بیشتر روی رویدادهای فراطبیعی تاکید دارند اما در بطن خود حاوی پیام‌های انسانی و اخلاقی هستند و به‌جرات می‌توان گفت که قصه نقش بسزایی در حفظ ادبیات فولکور داشته و دارد.
 
قصه‌ برخلاف داستان مبتنی بر روابط علّی و معلولی، انسجام و وحدت کلی و تحلیل ویژگی‌های‌ ذهنی و روانی شخصیت‌ها نیست، بلکه حول اتفاقات خارق‌‌العاده شکل می‌گیرد و کمترین نقش را در تحول یا گسترش شخصیت‌ها (قهرمان و ضدقهرمان) دارد. عمده تمرکز آن بر پرورش رویدادهای غیرواقعی نظیر بروز و ظهور عواملی چون هاتف غیبی، قصرهای مرموز، باغ‌های سحرآمیز، چاه‌ها و فضاهای تیره و تار، دیو و پری، اژدها، سحر، خسوف و کسوف، رعد و برق، تاثیر اعداد سعد و نحس، چشم شور، خواب‌های گوناگون، رمل و اسطرلاب، چراغ جادو، داروی بیهوشی و ... است. البته ناگفته نماند که که گاه قصه‌ای حول یک اتفاق یا حادثه واقعی نیز آفریده می‌شود اما به‌واسطه پیرنگ بدوی و خام آن، پذیرش واقعی‌بودن آن حادثه از سوی مخاطب دشوار است. 

امروز در عصری زندگی می‌کنیم که به سبب رشد روزافزون تکنولوژی و پررنگ شدنش در زندگی‌های امروزی شکاف عاطفی بزرگی میان والدین و کودکان به‌وجود آمده و این مساله به یک دغدغه تبدیل شده است. در این میان، راهکارهای فراوان برای کاهش و از بین رفتن این شکاف عاطفی ارائه شده است که یکی از کاربردی‌ترین آنها روی آوردن به دنیای قصه‌هاست. والدین به کمک قصه‌ها می‌توانند به دنیای ناشناخته کودک امروز نزدیک و نزدیک‌تر شوند، حتی آنها می‌توانند به‌جای متنبه کردن و امر و نهی کردن کودکان خود از قصه‌های پرمغز و موثر استفاده کنند، چون تجربه نشان داده است در زمینه تعلیم و تربیت به زبان قصه‌ بهتر می‌توان کودک را متوجه کار خود کرد. 
در این میان نکته دیگری نیز وجود دارد که ذکر آن به‌نظر ضروری می‌رسد و آن هم این است که کودکان امروزی بیش از هر زمان دیگری نیاز به شنیدن قصه دارند، آن هم قصه‌های فولکور و بومی؛ قصه‌هایی که ریشه در هویت فرد و باورها، سنت‌ها و آداب هر منطقه دارد. در این میان، برگزاری جشنواره‌های قصه‌گویی می‌تواند کمک شایانی به ترویج قصه‌گویی کند. در این زمینه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بسیار کارآمد ظاهر شده و با برگزاری جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی، قصه‌گوهای خلاق و توانمندی را پرورش داده است که این قصه‌گوها افزون بر رقابت در جشنواره‌ها، به‌عنوان سفیران فرهنگی به بسط، گسترش و رونق قصه‌گویی در مراکز فرهنگی-هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می‌پردازند. قصه‌گوهایی که با انتخاب قصه‌های محلی و بومی، عبرت‌آموز، تعلیمی و...

 سعی در برانگیختن حس کنجکاوی کودکان و سرگرم کردن آنها دارند که البته در نهایت نتایج قصه‌ها را که در برگیرنده مفاهیم ارزشی، اخلاقی و انسانی است برای کودکان برمی‌شمارند. نکته ظریفی که در این میان وجود دارد، این است که قصه‌گوها با انتخاب قصه‌های فولکور نوعی تبادل فرهنگی را رقم می‌زنند و داستان‌های کهنی را که در آستانه فراموشی هستند، زنده و پویا می‌کنند و نسل امروز را که غرق در دنیای مدرن و الکترونیکی امروز است، به دنیای ساده و البته پرعاطفه و اخلاق‌محور گذشته پیوند می‌دهد. در این میان با الهام دارابی، کارشناس نظارت بر امور فرهنگی اداره‌کل آفرینش‌های فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کشور که خود از قصه‌گوهای برتر کشوری است، گفت‌وگو کردیم البته پیش از این‌که وارد گفت‌وگو شویم، خیلی مختصر وی را معرفی می‌کنیم. الهام دارابی اینک مدرس فنون قصه‌گویی و قصه‌گوی بین‌المللی است. این فعال حوزه کودک و نماینده کنوانسیون حقوق کودک (در بخش آموزش) که هم شاعر است و هم نویسنده، در کارنامه هنری خود، اجرای برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی، کارگردانی نمایش‌های عروسکی، ساخت عروسک‌های نمایشی و... را ثبت کرده است. وی در حال حاضر کارشناس دبیرخانه بیستمین جشنواره بین‌المللی قصههگویی است و آنچه در ادامه می‌آید نتیجه گفت‌وگوی ما با این قصه‌گوی بین‌المللی است.

کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چه اهدافی را در حوزه قصه‌گویی دنبال می‌کند و بیشترین تمرکز این مجموعه در جشنواره بر چه ‌موضوعاتی است؟
همان‌‌طور که اطلاع دارید، میراث فرهنگ ما «قصه‌گویی» است و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در پی احیای این میراث است. در واقع هدف اصلی کانون پرورش فکری از برگزاری جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی «ترویج فرهنگ قصه‌گویی» است. از همین رو، ما امسال در جشنواره قصه‌گویی، در کنار مربیان، بخش پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها را داریم؛ یعنی در این دوره سه نسل را در کنار هم قرار داده‌ایم. مربیان و والدین، پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و بچه‌ها. بنابراین همین کار به ترویج فرهنگ قصه‌گویی کمک می‌کند، چون قصه‌های کرسی‌نشینی و کهن در دست فراموشی است و ما نگران این وضعیت هستیم. برای همین امسال تلاش کردیم با ورود پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها این میراث را زنده نگه داریم.

به‌نظر شما قصه‌گویی چه تاثیری در تربیت کودکان دارد؟
به‌طور قطع بخشی از تربیت کودکان از طریق آموزش آموزه‌ها حاصل می‌شود که این آموزه‌ها هرچقدر غیرمستقیم‌تر باشند، تاثیرگذارتر خواهند بود، پس چه راهی زیباتر و دلنشین‌تر از قصه‌گویی؟! چون بچه‌ها پذیرای قصه‌ها هستند و قصه‌ها این قابلیت را دارند که آموزه‌ها را به‌صورت غیرمستقیم به بچه‌ها منتقل کنند.

در ترویج فرهنگ قصه‌گویی، ابتکار و تاکید شما بر این دوره بیشتر در کدام بعد قصه‌گویی است؟ آیا روی بومی‌سازی این فرهنگ هم کار کرده‌اید؟
بله. اتفاقا یکی از محورهای جشنواره قصه‌گوییِ امسال، توجه به قصه‌های فولکلور است که در کنار نقل این قصه‌ها (سینه‌به‌سینه)، آداب بازنویسی و بازآفرینی آنها را به مربیان و همه متقاضیان آموزش می‌دهیم. از سوی دیگر، به‌نوعی با دعوت پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها دایره موضوعی این قصه‌ها را وسعت می‌بخشیم. شاید بسیاری از قصه‌ها تاکنون شنیده نشده‌اند؛ مثلا پدربزرگی در جریان این جشنواره یک قصه فراموش شده را بازگو می‌کند که همین روایت موجب می‌شود که به غنای قصه‌های کهن بیشتر پی ببریم. قصه‌های فولکلور به‌نوعی میراث ما در فرهنگ قصه‌گویی هستند و امسال تلاش ما بیشتر در زمینه حفظ، احیا و مستندسازی این آثار است. امسال با توجه به این‌که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان امکان استفاده از فضای پروتال کودک را طراحی کرده است، از این رو، بازنویسی و ارائه قصه‌های منتخب را هم از سوی همکارانمان در راستای مستندسازی و ترویج قصه‌های فولکلور خواهیم داشت.

در کارگاه‌های قصه‌گویی شما بیشتر روی کدام بخش تاکید دارید، زبان بدن، قدرت بیان یا...؟
ما در آموزش قصه‌گویی، 10 آیتم را در نظر گرفتیم. مثلا استفاده از زبان بدن، بیان شیوا، استفاده از ابزار و... . در امر آموزش افق دید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان توجه به نیاز مخاطب و مربیان است. هر استانی با توجه به ظرفیت‌های موجود، نیازسنجی و برنامه‌ریزی آموزشی کرده تا ضعف‌ها و کاستی‌ها در این حوزه به شکل مطلوب با آموزش و استفاده از تجربیات مدرسان صاحب نظر رفع شود.

از دید شما شاخص قصه‌های بومی و کلاسیک چیست که شاید قصه‌های امروزه از آن بی‌بهره باشند؟
خیال‌انگیزبودن این قصه‌هاست. خیال‌انگیزی کمک می‌کند که بچه‌ها خلاق بار بیایند. من به بچه‌‌های بوشهر تبریک می‌گویم که در جشنواره استانی قصه‌گویی، قصه‌هایی را روایت کردند که همه آنها برگرفته از اقلیم، گویش، آداب و رسوم زندگی‌شان بود (قصه‌هایی از دریا و یکی از شخصیت‌های تاریخی‌شان مرا بسیار مسرور کرد). جای خرسندی دارد که همکارانم در استان بوشهر تلاش کرده‌اند بومی بودن قصه‌ها را در روایت‌ها حفظ کنند؛ حتی نقالی‌هایی که شنیدم از فرهنگ و تاریخ بوشهر نشأت گرفته بود. یکی از اتفاقات خوب این جشنواره، احیا و حفظ زبان فراموش شده محلی و همچنین سننِ بومی بود. برای مثال، به بچه‌هایی که گویش محلی داشتند جایزه داده می‌شد و این اتفاق واقعا عالی بود.

استفاده از ابزار و امکانات جانبی در جریان قصه‌گویی چه کمکی به قصه‌گو می‌کند؟
قصه‌گویی با ابزار، بسیار خاص و مشکل است که البته در جشنواره استانی قصه‌گویی بوشهر بسیار کمرنگ بود اما استفاده از ابزار می‌تواند در جای خود اگر منطقی و مناسب باشد، قابل قبول و تاثیرگذار باشد ولی اگر انتخاب و منطق درستی نداشته باشد، دنیای تخیل کودک را خواهد گرفت. ابزار باید بسیار خلاقانه، هیجان‌انگیز و کاربردی طراحی شود تا باور‌پذیر باشد و از طرفی دست و پای قصه‌گو را محدود نکند. وگرنه به‌نظر من قصه‌گویی با زبان پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها به شکل «کرسی‌نشینی» بسیار زیباست.

آیا در جشنواره بین‌المللی که داوران خارجی هم حضور دارند، نقل قصه‌ها با گویش محلی مشکل‌ساز نمی‌شود؟
وقتی که قصه‌ها از سطح استان به سطح کشوری می‌روند متن قصه‌ها ابتدا به‌صورت فارسی و انگلیسی در اختیار داوران قرار می‌گیرد. درعین حال، امسال تدبیر جدیدی را پایه‌ریزی کردیم که قصه‌گوها چند دقیقه قبل از اجرا، متن خلاصه‌‌شده قصه خودشان را به زبان فارسی بازگو می‌کنند تا به‌جز داوران، مخاطبان داخل سالن هم با کلیت قصه آشنا شوند. پس تا حدود زیادی این مساله حل شده است.
از دید شما، برگزاری این‌گونه جشنواره‌ها چقدر در حفظ و نشر قصه‌های بومی هر منطقه تاثیر دارد؟
اتفاقا یکی از بزرگ‌ترین اهداف این جشنواره‌ها، همین مساله است؛ یعنی حفظ و مستندسازی قصه‌ها. این جشنواره‌ها از اساس و بن‌مایه کتابخانه شروع شده است، برای مثال در بوشهر در مرحله استانی جشنواره قصه‌گویی 25 قصه‌گو با هم رقابت کردند که در نهایت از میان آنها پنج قصه‌گو در سه بخش برگزیده شدند و ظاهرا قرار است 16 قصه به دبیرخانه برسد که حداقل برگرفته از 100 قصه است که تا این مرحله بالا آمده‌اند. تصور کنید اگر در همه این آثار، فقط 20 قصه فولکور قابل استناد و مناسب گفته بشود، ما به هدفمان رسیده‌ایم. این همان زنده نگهداشتن قصه‌های بومی و فولکلور است.

سخن پایانی؟
مردمان بوشهر، بسیار مهمان‌نواز هستند. دل‌هایی به وسعت دریا دارند و به اندازه گرمای بوشهر، وجودشان گرم و دلپذیر است. سپاسگزارم که همکارانم در بوشهر، روی فرهنگ، زبان و آدابشان تاکید داشته‌اند و آن را تقویت می‌‌کنند. این نیاز مخاطب امروز است، چراکه بچه‌ها به‌دنبال هویت هستند و هویت در قصه‌ها بسیار راحت‌تر منتقل می‌شود. در واقع ما می‌توانیم با جست‌وجو در قصه‌ها هویتمان را بیابیم.
در پایان لازم به ذکر است که در قصه‌گویی به‌دنبال احیای قصه‌های فولکور و بومی باشیم و نگذاریم گرد فراموشی بر آنها بنشیند. این قصه‌ها را با دنیای رنگین کودکانمان پیوند داده و آنها را با هویت و میراث فرهنگی خود بیشتر از پیش آشنا کنیم و به آنها کمک کنیم که از این بی‌هویتی که گریبان جامعه فعلی را گرفته است، رهیده و از همان کودکی با هویت حقیقی خود آشنا و بالنده شوند. 

برچسب ها: فرهنگ ، هنر ، قصه‌ ، قصه‌گویی
نام:
ایمیل:
* نظر: