کریم جعفری:
روز یکشنبه پارلمان!! مناطق شمالی عراق که بیش از دو سال بود به دلیل فشارهای مسعود بارزانی تشکیل جلسه نداده بود، به دعوت او میخواست نشستی را برگزار کند که طی آن، ملامسعود غزل خداحافظی را بخواند و بگوید که دیگر در قدرت نیست!! این نشست در حالی برگزار شد که پیش از این سازمان امنیت خانواده بارزانی به ریاست مسرور که درس و مشقش را در تلآویو گذرانده و از افسران اطلاعاتی و امنیتی صهیونیست مشورت میگیرد، بیش از نیمی از نمایندگان مجلس شمال عراق را که با پدرش نداشتند، به شکلی مورد هجوم قرار داده بود و با تحت فشار قرار دادن آنها، سعی در ساکت کردن آنها داشت.
پیش از این هم در مطالبی نوشتم که دلیل سکوت سیاستمداران و عقلای قوم در مناطق شمالی عراق در مورد همهپرسی ملامسعود، وحشت و ترسی بود که در طول دو دهه گذشته آرام آرام بر آنها مستولی شده بود و هر گونه اعتراضی به شدت و در نطفه خفه میشد. دستگاه امنیتی بارزانیها که با دستگاه تبلیغاتی آنها یکی شده و تقریبا فرماندهی واحدی داشت، اول ترور شخصیت میکرد و پس از آن به ترور فیزیکی اگر نمیرسید، به شکلی معنادار طرفهای مخالف را گوشمالی میدادند که برای همیشه درس عبرتی برای خودش و خانوادهاش شود. نمونه بارز این رفتار را هم میشود در اتفاقات قبل و بعد از همهپرسی استقلال! دید.
پیش از همهپرسی، باوجود آنکه بیشتر عقلای قوم با آن مخالف بودند، اما جرات بیان آن را نداشتند. اطلاع موثق از نشستهای خصوصی و تماسهایی که با این افراد گرفته شده بود تا اعلام موضع کنند، داریم که همه آنها میگفتند ما به همهپرسی رای نمیدهیم، اما اجازه بدهید که ما با دستگاه سانسور، تعقیب و سرکوب بارزانی مواجه نشویم، چرا که اگر مساله به اینجا رسید، نه خود ما، بلکه خانوادههای ما را هم فراری داده و دوستان پکک یا دمکرات و کوملهای خودش را در منازل ما ساکن میکند. هر چند این افراد پیش از همهپرسی خاموش بودند، اما همزمان با ورود نیروهای دولتی عراق به کرکوک و شکست هیمنه پوشالی ملامسعود، همه آنها به اظهارنظر پرداخته و مخالفت شدید خود را با رفتارهای او اعلام کردند.
کنارهگیری مسعود بارزانی از روی دلبخواهی و دوست داشتن مردم کرد و باور داشتن به دمکراسی نبود. در مذاکرهای که اوایل شهریورماه در اربیل میان یک هیات دیپلماسی غیرعراقی با ملامسعود شد، او شرایطی را برای برگزار نکردن همهپرسی اعلام کرد که یکی از آنها موافقت با ابقای وی به مدت دو سال دیگر در سمت ریاست اقلیم بود. این درخواست هر چند بهصورت ضمنی مورد موافقت بغداد قرار گرفت و انگلیسیها، امریکاییها و حتی فرانسویها نیز با آن موافق بودند، ولی بارزانی خواستار موافقت رسمی سران کرد با آن بود. اما مشکل اینجا روی داد که رهبران کرد، حاضر به برگزاری رفراندوم شدند، ولی با تمدید دوره مسعود موافقت نکردند. البته این اظهارنظر هم علنی نبود.
حالا عدهای راه افتاده و از باور بارزانی به دمکراسی و مردمسالای! میگویند و اینگونه تبلیغ میکنند که ملامسعود با از قدرت کناره گرفت، اما شما توجه داشته باشید با چه شرایطی؟ نزدیک به 25 سال است که در اقلیم حکومت میکند و حالا هم شرطش این بود که برادزادهاش در قدرت بماند. کجای این درخواستها و تقاضا دمکراتیک است؟ بارزانی هنگانی قدرت را ترک کرد که به معنی تام و تمام، دچار خسران بزرگی در حوزه قدرت شد، او ناچار شد قدرت را ترک کند، چرا که دیگر اعتباری میان مردم کرد عراق و حتی کردهای دیگر در منطقه نداشت. او با برگزاری همهپرسی میخواست اعتباری کسب کند، ولی وقتی این اقدامش به شکست منجر شد، همه آنهایی را که برایش پایکوبی کرده بودند، نا امید کرد، این قانونی است که برای افراد کمخرد همه یکسان است.