کریم جعفری:
روز جمعه سعد الحریری در سفری که به عربستان کرده بود، با حضور در مقابل دوربینهای تلویزیونی استعفای خودش را از نخستوزیری اعلام کرد. این برای اولین بار است که بلندپایهترین مقام مسوول یک کشور، در کشوری دیگر و در مقابل دوربین شبکهای تلویزیونی که تعلقی به کشور خودش ندارد، دست به استعفا میزند. این اقدام حریری از دو سه هفته پیش تقریبا قابل پیشبینی بود، چرا که در سفرهایی که برای از مسوولان سعودی به بیروت داشتند پیامهای مختلفی رد و بدل شده بود و سعودیها نیز در طول چند ماه گذشته حاضر نبودند طلب شرکت حریری در عربستان را پرداخت کنند. اما اینکه چرا حریری استعفا داد، دلایل متعدد داخلی، منطقهای و بینالمللی دارد، اما اینکه او چرا متن استعفا را روی برگه خواند و در آن همه اتهامات را متوجه ایران کرد، خود گویای همه مسائل است.
نگارنده در روزی که معامله قدرت در لبنان صورت گرفت، میشل عون رئیس جمهور شد و سعد حریری نخستوزیر، انتخاب حریری را یک اشتباه راهبردی میدانستم، چرا که او اصولا نه فردی وطندوست است و نه مدیری لایق. ثروتی از پدر مرحومش و نام خانوادگی به او ارث رسیده و بر این گنج بادآورده نشسته و عنانش هم دست خودش نیست. حریری زمانی که لبنان را ترک کرده و نزدیک به سه سال در پاریس زندگی کرد و اتاق جنگ علیه ملت، دولت، ارتش و مقاومت را در فرانسه تشکیل داده بود، نشان داد که فرد بیعرضهای است اما چه باید کرد سیاست کار خودش را میکند و در معامله سیاست او توانست یک بار دیگر بدون آنکه بیشتر مردم لبنان بخواهند، به کاخ نخستوزیری برود. جریان 14 مارس، بهویژه حزب المستقبل که آن هم میراث رفیق حریری برای لیبرالهای لبنانی بود در طول سالهای گذشته بیشترین حاشیه را برای این کشور ایجاد کردهاند، حریری هنوز هم سوریها را مقصر کشته شدن پدرش میداند و با فکر انتقام نیمی از غرب سوریه را دلارهای سعودی به آتش کشید، پس از آنکه دمشق از محاصره تروریستهای مسلح شده به وسیله جریان 14مارس نجات پیدا کرد، حریری به فرانسه فرار کرد تا بنبست سیاسی چند ساله در این کشور شکل بگیرد و عملا همه چیز تعطیل شود.
او پس از آنکه مشخص شد سوریه دیگر در جنگ شکست نمیخورد و همچنان همسایه قدرتمند لبنان است، به قدرت بازگشت تا شاید بتواند سیاستهای جدید را اعمال کند، اما او در سالهایی که نبود، نمیدانست ارتش و مقاومت هماهنگی بسیار بیشتری با هم دارند، بسیاری از تروریستهایی که در این کشور دستگیر شدند، باندهای ترور که منهدم شده و اعضای آن بازداشت شدند، جاسوسهای اسرائیلی که در دام مقاومت یا سازمان اطلاعات مرکزی و ارتش لبنان میافتادند، همه و همه بر یک نکته مشترک اعتراف داشتند و آن نیز پول گرفتن از اعضای 14 مارس بود. روند کشف و انهدام این شبکهها در طول ماههای گذشته، به ویژه پس از پاکسازی قلمون غربی و جرود عرسال، فلیطه و جراجیر از وجود تروریستهای القاعدهای و داعشی، ابعاد جدید همکاری و مشارکت شخص حریری با آنها مشخص شد تا فضا بهگونهای برای او سخت و سنگین شود که نتواند زیر بار آن کمر راست کند.
هر چند هیچ طرفی در لبنان دوست نداشت در این مورد صحبت کند، اما حریری خود بهتر میدانست دیگر در لبنان نمیتواند ابراز قدرت کند، او دچار نوعی سرخوردگی شدید سیاسی و اجتماعی در لبنان شده بود، در بعد منطقهای نیز گروهی که او خود را متحد آن تعریف میکرد قافیه را در سوریه، عراق و حتی یمن باخته بود و به این ترتیب فضایی برای تنفس طبیعی او وجود نداشت.
حریری همه وجود و سرمایهاش را مدیون سعودیها است، رابطه خویشاوندی که با ملک عبدالله شاه پیشین عربستان داشت، باعث شده بود تا شرکت جمعآوری زبالهاش در این کشور به ثروتی افسانهای دست پیدا کند، این پول که میآمد، به همراهش بسیاری از شبکههای تلویزیونی، رادیویی، روزنامه و سایتهای مختلف تغذیه میشدند، پول مفت باعث شده بود تا بیروت به محل زندگی مشهورترین و زیباترین مجریان و شومَنهای تلویزیونی تبدیل شود و نویسندگان مختلف برای یک مشت دلار، در نوشتن برای روزنامهها و سایتهای آنها دست و پا بزنند.
اما با روی کار آمدن سلمان بن عبدالعزیز، اوضاع اندکی که نه، بسیار متفاوت شد، پولها که بلوکه شد، همه این تشکیلات رسانهای از هم پاشید، بسیاری تعطیل شدند و یا دچار تعدیل شدند، شاه جدید، از فرزند ریاض تضمینهای لازم را میخواست او میخواست حریری اطاعتپذیری محض خودش را اثبات کند تا پولها پرداخت شود، حریری به چنان افلاسی افتاده بود که ناچار شد تا روی متنی بخواند که در آن عقدههای کودکانه ولیعهد متکبر و بچه سعودی که فکر میکند با دلار میتوان همه چیز را خرید، مشاهده کرد.
استعفای حریری، چیزی از معادلات قدرت را در منطقه از بین نخواهد برد، بلکه باعث خواهد شد تا طیف 14 مارس در لبنان ضعیفتر شوند و حزب المستقبل هم در این جریان به حاشیه بیشتری رود، حرفهای حریری علیه ایران نیز باعث نخواهد شد که اتفاق خیلی حادی روی دهد، ایران بسیار بزرگتر از آن است که با انگشت امثال حریری بخواهد مشکلی برایش ایجاد شود.