بامدادجنوب- الهام بهروزي:
«روزنامه» رسانهای مکتوب است که هر روز مردم را در جریان مهمترین و تازهترین رویدادها و اخبار جهان قرار میدهد. این رسانه میتواند نقش جامع و بسزایی در توسعه یک کشور ایفا کند اما این در حالی است که در کشور ما کمتر روزنامهای توانسته در این زمینه تاثیرگذار ظاهر شود و نقشآفرینی آنها بیشتر مقطعی و گذرا بوده است. حال این سوال پیش میآید که چرا روزنامه در ایران نتوانسته جایگاه خود را بیابد؟! چرا تیراژ روزنامه در این تنها 10 هزار نسخه در روز است؟ این در حالی است که در ژاپن که مهد تکنولوژی و فناوری است، روزنامههایی با تیراژ چهارده میلیون (یومیوری شیمبون) و دوازده میلیون (اساهی) منتشر میشود و از این رو، توانسته با مدیریت صحیح و اصولی پنج رتبه نخست جدول پرتیراژترین روزنامههای جهان را از آن خود کند!!! آیا زمان آن نرسیده است که در ایران متولیان فرهنگی به فکر چارهای برای ترویج فرهنگ روزنامهخوانی و قرار گرفتن روزنامهها در سبد خانوارها بیفتند؟! آیا تیراژ پایین انتشار روزنامه در ایران بیانگر سیاستهای غلط و اشتباه رنگ و رو باخته نیست؟!
این گزارش در حالی نوشته میشود که تازه چند روز از نمایشگاه اشرافی مطبوعات امسال میگذرد؛ نمایشگاهی که میتوانست فرصت مناسبی برای پرداختن به چالشهایی باشد که روزنامههای ملی خصوصی و محلی و استانی با آن دست به گریبان هستند اما زهی خیال باطل! این نمایشگاه شوربختانه تنها مجالی شد برای خودنمایی و شویی نمایشی برای برخی از رسانههای برند یا زرد که صفحه نخستشان بیانگر وابستگی آنها به برخی از مسوولان بود. همانطور که اطلاع دارید امسال به نام «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» نامگذاری شد و رسانهها موظف بودند که برای درونی شدن آن در جامعه به فرهنگسازی بپردازند اما با حضور در بیست و سومین نمایشگاه بینالمللی مطبوعات متوجه میشدید که بیشتر رسانههای حاضر (شامل روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه و...) به این شعار پوزخند زدهاند، چراکه بیشتر آنها تلاش کرده بودند تا با گرایش به ظاهری زیبا و شکیل و هزینههای بیست یا سی میلیونی نگاه مخاطبانی را که در زندگی خود درماندهاند، جلب کنند.
دکورهایی که عموما فارغ از محتوا، متمول بودن و بیغم بودن اهالی رسانه را القا میکرد. البته این نمایشگاه آیینه تمامنمایی از جامعه کنونی بود که متمولان در راس و ندارها در حاشیه!!! نمایشگاهی که نمونه بارز رانت در رسانه بود و متاسفانه آنقدر این رانت پررنگ بود که صدای بسیاری از اهالی رسانه را درآورد اما گوش شنوایی وجود نداشت که پاسخگو باشد...
با این اوصاف، وقتی که بزرگترین محفل رسانهای کشور (نمایشگاه مطبوعات) از رسالت حقیقی خود که همان ایجاد بستر مناسب و برابر برای معرفی رسانههای ملی، منطقهای و محلی و استانی و تعامل اهالی رسانه با یکدیگر و همچنین تعامل رسانه با مخاطبان حقیقی خود (مردم) بازمیماند، چه انتظاری میتوان داشت که روزنامهخوانی در ایران رشد پیدا کند؟! اکنون بهجرات میتوان گفت که روزنامهنگاری در ایران امروز به نفس نفس افتاده است و نیازمند آسیبشناسی جدی است، چراکه این رسانه بهشدت درگیر باندبازی و آفتهایی شده است که رسالت آن را تحتشعاع خود قرار داده است. ایسنا روز یکشنبه در خبری نمایشگاه مطبوعات امسال را نقد کرد و برخی از کارهای حاشیهای غرفهها را در جلب نظر مردم ناشایست دانسته است که جای تامل دارد!!!
در طول نمایشگاه با همکاران رسانهای خود (در سراسر کشور) که همکلام میشدیم از بیمحتوایی و تجملگرایی غرفهها شاکی بودند اما به نظر شما این برای معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسوول برگزاری این نمایشگاه چندان اهمیتی هم ندارد؟! بدیهی است که خیر؛ خیلی از روزنامههای سراسری و محلی به نحوه برگزاری، سیاستها و چگونگی انتخاب غرفههای برتر این دوره از نمایشگاه اعتراض کردند که در این میان برخی از افراد خود را موظف دانستند پاسخگو باشند از جمله محمد حیدری، مدیر انجمن صنفی مدیران رسانه که در این باره درگفتوگو با ایسنا گفته است: «امسال در نمایشگاه مطبوعات بیست و سوم انتخاب غرفههای برتر تنها از سوی معاونت مطبوعاتی انجام نشد و علاوه بر اینکه رای مسوولان غرفهها تاثیر گذاشت، دبیران انجمنها نیز شرکت داشتند اما هیچ دستورالعملی برای خارج کردن غرفههای نیمهدولتی نداشتیم و بهناچار آنها هم در رتبهبندی لحاظ شدند».
البته فکر کنم این رایگیری هم تنها از مدیران غرفههای خاص صورت گرفته است، چون دیگر مدیران از این معیار بیخبر بودند و هیچگونه نظری از آنها اخذ نشده است. با این اوصاف، به این حقیقت تلخ پی میبریم که یکی از عواملی که منجر به افت انتشار روزنامه و جوانمرگی آن در ایران شده است، همین رفتارهای سلیقهای و نابرابر متولیان این حوزه است.
حال برخی از ارگانهای دولتی با اشراف از رسالت بزرگ روزنامه بهتازگی بهدنبال راهکارهایی برای اشاعه فرهنگ روزنامهخوانی در جامعه هستند. سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری بندر بوشهر نیز از جمله نهادهایی است که نشان داده است به حوزه روزنامهنگاری توجه خاصی دارد. از این رو، همزمان با روز فرهنگ عمومی (یکشنبه چهاردهم آبانماه) این سازمان در میدان امام (بوشهر) برنامهای را با موضوع روزنامهخوانی اجرا کرد؛ این برنامه در قالب هنر اجرا یا پرفورمنس آرت با هنرمندی برادران شهرستانی لحظات قابل تاملی را برای مخاطبان رقم زد. هنری که نقش موثری در فرهنگسازی و آگاهیبخشی جامعه دارد.
سرپرست سازمان فرهنگی، اجتماعی، ورزشی شهرداری بندر بوشهر در خصوص این برنامه به بامداد جنوب گفت: «فرهنگ مطالعه» از جمله فرهنگهایی است که برای جامعه امروزی یک نیاز حیاتی بهشمار میرود. متاسفانه نگاهی به تیراژ روزنامهها در استان نشان میدهد که نشریات و فرهنگ روزنامهخوانی در استان بوشهر مهجور مانده است، بنابراین همه نهادهای فرهنگی باید دست به دست هم بدهیم تا فرهنگ مطالعه را در جامعه زنده کنیم. سازمان فرهنگی، اجتماعی، ورزشی شهرداری بندر بوشهر نیز در این راستا سعی دارد با توسل به هنرهای روز دنیا و استفاده از پتانسیل هنرمندان بوشهری و همچنین به کارگیری این هنرها در مباحث آموزش شهروندی، گامی مهم در این زمینه بردارد که خوشبختانه نمایش ترویج فرهنگ مطالعه با استقبال خوب همشهریان مواجه شد.
فاطمه صفریزاده در ادامه در پاسخ به این پرسش که از دید شما چرا روزنامه در ایران مخاطبان خود را هنوز نیافته و شما بهعنوان یک دستگاه فرهنگی چگونه به فرهنگسازی در این زمینه میپردازید، توضیح داد: امروزه با ورود به عصر تکنولوژی و گرایش روز افزون مردم به استفاده از امکانات روز دنیا و همچنین امکان دسترسی سریع مردم به اطلاعات و خبرها از طریق این تکنولوژیها، متاسفانه روزنامهها که اصلیترین رسالتشان خبررسانی به مردم بوده، کارکرد پیشین خود را از دست دادهاند. بنابراین رسانههای کاغذی باید رویکرد خود را تغییر داده و خود را با تغییرات جامعه تکنولوژیک وفق دهند.
وی همچنین در پایان در پاسخ به این سوال که بهنظر شما در جامعهای که روزنامهخوان و اهل مطالعه هستند آیا آسیبهای اجتماعی اجازه خودنمایی مییابند، تاکید کرد: در هر جامعهای آسیبهای اجتماعی وجود دارد. در کشورهایی مانند ژاپن که سرانه مطالعه آنها بیشتر از ماست هم آسیبهای اجتماعی وجود دارد. بنابراین نمیتوان این آسیبها را صرفا به مطالعه و روزنامهخوانی ربط داد، با این حال، نمیتوان از تاثیر بسزای مطالعه و همچنین مطبوعات در اشاعه فرهنگ در جامعه چشمپوشی کرد. اما میتوان گفت که سرانه مطالعه در هر جامعه رابطه معکوسی با بزهکاریهای اجتماعی دارد. بنابراین مطمئن باشید که سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری بندر بوشهر بهعنوان یک نهاد متولی در زمینه فرهنگ، تمام تلاش خود را در زمینه فرهنگسازی و ترویج مطالعه و هنر در جامعه به کار خواهد بست.
در اینجا یادآوری میشود که برای داشتن یک جامعه روزنامهخوان باید ابتدا افراد جامعه را با فرهنگی کتابخوانی و مطالعه انس داد، چراکه جامعهای که اهل مطالعه نباشد، بدون شک اقبالی هم به روزنامه نشان نمیدهد و از سوی دیگر روزنامهها و جراید هم برای جذب مردم باید بکوشند زبان گویایی برای دردها و آلام و مشکلات آنها باشند و برای خوشایند دولتمردان زبان در کام نگیرند. در طول نمایشگاه مطبوعات که با قشرهای مختلف مردم همکلام شدیم، متوجه شدیم که بخش زیادی از آنها به روزنامهها بدبین شدهاند و بر این تصور بودند که روزنامهها همواره باید فقر و فلاکت و مطالبات مردم را به همان شکلی که وجود دارد، منعکس کنند که این امر هم ممکن نیست، چون آنها از بیم تعطیل شدن گاه واقعیت را آنقدر تلطیف میکنند که عمق فاجعه آن رنگ میبازد.
تقریبا در روزهای پایانی نمایشگاه مطبوعات بود که پیرمردی به غرفه بامداد جنوب آمد و در حالی که روزنامه را ورق میزد، گفت: «دخترم این غرفهها [با اشاره به یکی از غرفههای فانتزی و شکیل کنار غرفه ما] از کجا تامین میشوند که این همه خوش رنگ و لعاب ظاهر شدند؟! آیا اینها از خون دل ما هم مینویسند؟! اصلا اگر این کار را نمیکنند چرا منتشر میشوند، من که هر چه به این غرفهها نگاه کردم چیزی از مشکلاتمان در آن ندیدم. آن وقت شما چطور انتظار دارید که مردم روزنامهخوان شوند». بعد با نگاهی به عکس یکی از صفحات روزنامه ما گفت: «دخترم این موضوعات را بیشتر کار کنید تا مسوولان همواره حساب ببرند...». امیدوارم معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نمایشگاه آتی مطبوعات با اتخاذ تصمیماتی کارشناسی شده و اعتماد به خرد جمعی و پرهیز از نگاههای سلیقهای در اشاعه فرهنگ روزنامهخوانی همت بگمارد. هرچند از همین امروز هم نگاه بامداد جنوب به نمایشگاه احتمالی 24 مطبوعات مشخص است.