بامدادجنوب: تحولات یک هفته گذشته در منطقه همه بیانگر یک «خبر مهم» است و آن نیز «شاید» آمادگی برای «جنگی دیگر» باشد، جنگی که از پی یک جنگ دیگر میآید و بیانگر یک نکته مهم و اساسی است و آن هم آنکه منطقه ما نمیخواهد حتی برای چند سال کوتاه روی آرامش ببیند، منطقهای که به مدد غلامان حلقه بهگوش در منطقه که از چاکرانِ «کدخدا» هستند مدام بوی خون و باروت و صدای گلوله از آن شنیده میشود. از فردای پیروزی انقلاب اسلامی و بر هم خوردن نظم مدنظر امریکاییها در منطقه آسیای جنوب غربی، راه تدارک بزرگ برای بهزانو در آوردن ایران شروع شد.
تغییر ناگهانی همه الگوهای چند دههای غربی در ایران به روندی «اسلامی» که تحت عنوان «جمهوری اسلامی ایران» و بر پایه «اسلام سیاسی شیعی» شکل گرفته بود نمیتوانست مورد پذیرش رقبای منطقهای و حامیان بینالمللی آن قرار بگیرد. حمله ارتش رژیم بعث عراق به ایران، دقیقا شروع بیپایان بحرانی بود که از فردای جنگ جهانی دوم با شکلگیری رژیم صهیونیستی و چهار جنگ ویرانگر عملا فاز عملیاتی به خود گرفته بود. با پایان جنگ تحمیلی هشت ساله علیه ایران، جنگهای دیگری در منطقه شکل گرفته که همه خوانندگان کم و بیش از آن مطلع هستند، همه این جنگها با اطلاع و هماهنگی امریکا و شراکت سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و حتی اقتصادی آنها شکل گرفته است و هیچ تحولی در منطقه بدون هماهنگی واشنگتن روی نخواهد داد.
آنچه این روزها در منطقه شاهد آن هستیم، نیز در ادامه همین بحران آفرینی روی میدهد، «بحران» پشتِ «بحران» شاید مهمترین عنوانی باشد که در این مورد بتوان برشمرد. «شایعه و بوی» جنگ به صورت کامل در منطقه پیچیده است. سخنان رئیس جمهور فرانسه که مواضع سعودی علیه ایران را «بسیار تند» خواند نشان میدهد که خبرهایی است. بر اساس همه تحلیلها، سعودیها دنبال بهانهای برای آتشافروزی جدید میگردند، این آتشفروزی شاید دامان ایران را در شرایط فعلی نگیرد، ولی بعید نیست که آنها با کمک صهونیستها بخواهند لبنان سوریه را هدف قرار دهند. پایان داعش، شروعی بر یک روند دیگر در منطقه است چرا که باوجود دو دهه بحرانسازی علیه ایران در قالب جنگهای نیابتی، عملا تهران آسیبی ندیده و قدرت آن بیشتر شده است. حالا باید دید که آیا در چارچوب تعریف شده، آیا آنها دنبال جنگی جدید هستند؟ بازداشت نخستوزیر لبنان در عربستان و اجبار وی به استعفا یکی از طنزهای جالب دیپلماسی در جهان است که تاکنون هیچ کشوری به خود ندیده و باعث سرخوردگی شدید لبنانیها شده است، حریری شاید یک بهانه باشد. روز گذشته سمیر جعجع از وابستههای امریکا و سعودی در لبنان گفت که اگر حزبالله سلاحش را بر زمین بگذارد، حریری باز میگردد، این همان دیدگاه سعودیها در مورد لبنان است.
با این اوصاف به نظر میرسد که سران آل سعود در طراحی و عملکرد خود علیه ایران ناکام خواهند ماند، ولی به هیچ عنوان نباید خطر جنگ را نادیده گرفت. عربستان در طول 40 سال گذشته همواره شکست خورده و خریدهای بزرگ نظامی که صورت داده، دقیقا برای چنین روزهایی است.
نکته دیگر اما به همان ماجرای دستگیری نخستوزیر لبنان باز میگردد، مسالهای که همه اصول دیپلماسی را زیر سوال برده و بهنظر میرسد سعودیها نمیخواهند به این سادگی از آن بگذرند، دنبال امتیاز برای آزادیِ نخستوزیر یک کشور دیگر هستند. در این مورد نکاتی چند بهنظر میرسد:
1) سعودیها فکر میکردند بازداشت حریری و اجبار او به استعفا باعث به هم ریختگی اوضاع داخلی لبنان خواهد شد و جریان 8 مارس از این اتفاق استقبال کرده و آتش جنگ داخلی شعلهور خواهد شد.
2) سعودیها در مورد فشار بر لبنان امریکاییها را هماهنگ کرده بودند، چون دَمِ کدخدا را دیدند، نیازی به پیگری موضع اروپاییها، بهویژه فرانسویها ندیدند. به همین دلیل هم رئیسجمهور فرانسه را به ریاض دعوت کردند تا او را هم شیر فهم کنند. در این مورد نکتهای را باید توضیح داد و آن نیز وساطت ماکرون برای آزادی حریری به درخواست خانواده وی بوده است، حتی وقتی سفیر فرانسه میخواهد با حریری دیدار کند، یک افسر امنیتی سعودی آنجا حضور داشته است.
3) در مقابل تلاش برای بحرانآفرینی سعودیها، لبنانیها عاقلانه و با هوشیاری با آن برخورد کردند. سیدحسن نصرالله حتی به تعریف از حریری سخن گفت و تاکید کرد که در دوره حضور او کارها روی روال انجام میشد.
4) بیش از همه جریان 14 مارس و بهویژه حزب المستقبل در این مورد آسیب دیده است. این حزب به دلیل وابستگیاش به عربستان بهشدت از سوی تفکر ملیگرای لبنانی که در همه جریانها هم حضور دارد، مورد تمسخر قرار گرفته است.
5) المستقبل حتی حاضر است برای در امان ماندن از تلهای که سعودیها برایشان تدارک دیدهاند، فرزند دیگر رفیق الحریری را نخستوزیر کنند. این یعنی فشار بیاندازه است. سخنان تند وزیر کشور لبنان در مورد بازداشت حریری خیلی جالب است.
6) لبنانیها در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که عربستان جای مطمئنی برای سرمایهگذاری نیست. رئیس جمهور این کشور در دیداری که روز گذشته با تجار، بازرگانان و صاحبان سرمایه و تولید لبنانی داشت از آنها خواست تا دنبال بازارهای جدید باشند.
7) اما در داخل لبنان یک اتفاق دیگر هم افتاده است و آن نیز لغو بسیاری از سفرهای مقامات و مسوولان لبنانی به ریاض بود. در این مورد تقریبا یک نوع ترس واقعی به وجود آمده، چرا که همه به این فکر میکنند که ممکن است در آنجا مورد اهانت قرار بگیرند، مثال عینی آن، سفر رهبر مارونیهای لبنان بود که بهنظر لغو شده باشد.
8) در لبنان تقریبا همه یکدست خواستار بازگشت سعد الحریری هستند. این موضع را دبیرکل حزبالله روز گذشته با صراحت مورد تاکید قرار داد. هر چند تلاشهای خواهر حریری نیز در این مورد راه به جایی نبرده و او کاملا سرخورده شده است.
9) برای اولین بار در تاریخ است که نخستوزیر کشوری، توسط یک کشور دیگر بازداشت میشود!! این مساله به غرور لبنانیها برخورده و آنها در گعدههای خود یاد دوران سلطه عثمانی و سپس حضور قدرتمند سوریها را میکنند.
10) بهعنوان آخرین نکته باید به سخنان سیدحسن نصرالله اشاره کرد، او با بعید دانستن حمله اسرائیل به لبنان، این احتمال را نسبت به سعودیها بعید ندانست!!