مختصات از امریکا، شلیک در اوکراین


کریم جعفری

از همان روزهای اول جنگ در اوکراین و شاید از سال‌ها پیش‌تر مشخص بود که آنچه در این نقطه در حال روی دادن است تقابل سخت میان روسیه و غرب است. غربی‌ها فکر می‌کردند هم خیلی قدرتمند، هم خیلی هوشیار و البته به شکل عجیبی فکر می‌کردند «خدا» هم با آن‌هاست و به همین دلیل پس از هشت سال برنامه‌ریزی، آموزش و تدارکات، فرصت را برای شکست دادن و تحقیر روس‌ها مناسب دیدند تا هم مناطق جداشده در دونباس را پس بگیرند و هم با اشغال دوباره شبه‌جزیره کریمه، پایگاهی مناسب برای ناتو در بیخ گوش روسیه‌ی شکست خورده تدارک ببینند.

اما غربی‌ها نه قدرتمند بودند، نه خیلی هوشیار و آنچه را که فکر می‌کردند «خدا» است در واقع شیطانی بود که به دلیل سال‌ها سلطه بر جهان در وجودشان رخنه کرده بود و این شیطان بود که آن‌ها را به باتلاق اوکراین حرکت داد و در این یک سال رویدادها و اتفاقاتی را شاهد بوده‌ایم که در کمتر جنگی خوانده‌ایم. این باتلاق، همه کشورهای اروپایی را در خود فرو برده و ناتو با همه توانی که فکر می‌کرد دارد و می‌تواند با آن دنیا را تصرف کند، حالا از عقب راندن یک ارتش بنام روسیه که به گفته آن‌ها در خاک یک «کشور دیگر» هم می‌جنگند، عاجز هستند.

کشورهای عضو ناتو هر چه در چنته داشته‌اند راهی اوکراین کرده‌اند؛ آنچه را هم که نفرستاده‌اند می‌دانند که در این نبرد چندان کاربرد ندارد. فرماندهی جنگ با ژنرال‌های انگلیسی است و امریکا مادر خرج است و اروپا هم باید هر چه دارد بدهد. به این ترتیب جنگ در یکمین سال خود برخلاف خواست غرب پیش رفت، چرا که عملاً «خدا» با روس‌ها بود و آن‌ها بیش از آنکه به روسیه ضربه بزنند خودشان ضربه خوردند. اما هر روز که می‌گذرد، ابعاد جدیدتری از حضور سنگین ناتو به ویژه امریکا در نبرد علیه روسیه رونمایی می‌شود و این همان موضوعی است که ما هم از ابتدا بارها بر آن تاکید کردیم.

هر چه از جنگ می‌گذرد، ابعاد مداخلات مستقیم امریکا مشخص می‌شودو به تازگی گفته شده که همه حملات موشکی دقیقی که بنام اوکراینی‌ها انجام شده، همگی بر اساس مختصات ارائه شده توسط طرف امریکایی یا با تایید پنتاگون بوده است. به گزارش واشنگتن‌پست، این افشاگری که با اظهارات سه مقام ارشد اوکراینی و یک مقام ارشد آمریکایی تأیید شده، پس از ماه‌ها حمله نیروهای کی‌یف به اهداف روسیه - از جمله مقر فرماندهی، انبارهای مهمات و پادگان‌ها - در خاک اوکراین با «سامانه موشکی توپخانه با تحرک بالا» موسوم به «هیمارس» که توسط ایالات متحده ارائه شده بود و سایر تسلیحات هدایت‌شونده دقیق مشابه، مانند سامانه موشکی چندپرتابی ام۲۷۰ انجام شد.

یک مقام ارشد اوکراینی گفت که نیروهای اوکراینی تقریباً هیچ وقت تسلیحات پیشرفته را بدون دریافت مختصات خاص ارائه شده توسط پرسنل نظامی ایالات متحده از پایگاهی در دیگر نقاط اروپا پرتاب نمی‌کنند. مقامات اوکراینی می‌گویند که این روند باید به واشنگتن در مورد ارائه تسلیحات دوربردتر به کی‌یف اطمینان دهد. یک مقام ارشد آمریکایی که مانند سایرین به دلیل حساسیت موضوع به شرط ناشناس ماندن صحبت کرد، نقش کلیدی آمریکا در این کمپین را تایید کرد و گفت که کمک به هدف‌گیری برای اطمینان یافتن از دقت و حفظ ذخایر محدود مهمات برای حداکثر اثربخشی است. این مقام گفت، اوکراین به دنبال دریافت تاییدیه از ایالات متحده در مورد اینکه به چه چیزی حمله کند، نیست و به طور معمول خود نیروهای روسی را با سلاح‌های دیگری هدف قرار می‌دهند. این مقام گفت که ایالات متحده مختصات و اطلاعات هدف‌گیری دقیق را صرفاً در نقش مشاوره‌ای ارائه می‌دهد.

هر چند طبق معمول امریکایی‌ها در مورد عملکرد سامانه‌های تسلیحاتی خود اغراق می‌کنند، اما به صورت مشخص این مساله نشان می‌دهد که بدون پنتاگون، جنگ در اوکراین خیلی وقت پیش به پایان رسیده بود. در همین راستا زمانی که ولودیمیر زلنسکی در ماه دسامبر از کاخ سفید بازدید کرد، به بایدن یک مدال نظامی داد که برای خدمات شایسته توسط فرمانده یک واحد هیمارس اوکراین تایید شده بود. این موضوع برای دولت امریکا حساس است که خود را به عنوان یک «دوست غیر متخاصم» برای دولت کی‌یف، در حالی که برای حاکمیت و بقای خود مبارزه می‌کند، معرفی کرده است. کرملین بارها ایالات متحده و متحدانش در ناتو را به جنگ نیابتی در اوکراین متهم کرده است.

مانند همیشه شاهد بازی رسانه‌ای امریکایی‌ها هستیم که از یک سمت تایید می‌کنند که به چه میزان در نبرد علیه روسیه مداخله دارند و از سوی دیگر، می‌ترسند که همه حقیقت را بگویند در حالی که همه کارشناساس نظامی به خوبی بر این امر آگاه هستند و مخفی‌کاری صورت گرفته در واقع همان کلک همیشگی امریکایی‌ها برای «مهم» جلوه دادن خود است.

این مساله را در کنار تحولات سیاسی این روزهای اروپا بگذارید که به شدت دچار مشکلات و بحران‌های مختلف شده‌اند، امریکا حالا دنبال آن است تا از روی اروپا بگذرد و خیز سنگینی را به سمت شکستن کمر رقبای خود پس از اروپا، یعنی روسیه، چین و ایران را شکسته و به سمت امپراتوری جهانی مورد نظر پیش برود. اینکه چه اتفاقی قرار است بیفتد، تقریبا برای کسی قابل پیش‌بینی نیست اما مشخص است که در نهایت بدون یک پیروز این رقابت‌ها به پایان نخواهد رسید. کسی که با دقت بیشتر، مداخله هوشمندتر و در نهایت کنار ماندن از خطرات عمل کند بدون شک می‌تواند پیروز باشد.