بامداد جنوب-داود علیزاده :
در ذهنیت
ایرانی شاهنامه چنان بر قله ادب حماسی نشسته است که تصور رقیبی برای آن از پس
اذهان ستبراندیش برنمیآید. از این رو، دیگر آثار حماسی در زیر سایه سنگین شاهنامه
مهجور ماندهاند. پژوهشها در زمینه ادب حماسی معطوف به شاهنامه است. چنانکه به
گواه سجاد آیدنلو بیش از شش هزار اثر پژوهشی در موضوع شاهنامه تدوین شده است. بحث
برسر جایگاه و یا کیفیت شاهنامه نیست؛ بلکه منظور توجه به آثار مغفول و مهجور این
سبک ادبی است. پنهان ماندن زاویههای دیگر ادبیات حماسی فارسی است که آثاری از
برزونامه با شصت و پنج هزار بیت، طولانیترین حماسه ایران (آیدنلو،17:1388) تا
دیگر آثاری چون بهمننامه، بانوگشسبنامه، جهانگیرنامه، شهریارنامه، کک کوهزاد،
کوشنامه و... از جمله آنهاست.
پسازآنکه شاهنامه در سبک ادبیات حماسی بر قله
نشست، بسیاری از شاعران سعی کردند تا از این اثر تقلید کنند یا در این سبک بخت
خودشان را امتحان کنند. در این میان گذر روزگار نام سراینده برخی از آثار را محو
کرده است و مخاطب در جواب سوال «این اثر از کیست؟» وامیماند. به نظر میرسد معمولاً این
سوال، از پرسشهای حتمی خواننده در مواجه با هر متنی باشد. وقتی بحث در باب منظومه
«سامنامه» باشد و این سوال مطرح شود برخلاف اکثر آثار، بهجای مواجه با نام سراینده، مولف و
مصنف، خواننده با مجهولاتی مواجه میشود که گذر قرنها به ابهامش افزوده و پژوهشهای
نوین گرهش را نگشوده است. از ژول مول تا اشپیگل و هرمان اته... از سعید نفیسی تا هدایتالله
نیرسینا، منصور رستگارفسایی، محمود عابدی و... بسیاری درباره سراینده سامنامه اظهارنظر
کردهاند. با وجود تعدد مقالات و اظهارنظرهای مختلف درباره موضوع مذکور، محوریت تمامی
مقالات به انتساب و یا رد انتساب سامنامه به خواجوی کرمانی منتهی شده است. این گمان
برخواسته از شباهت و ابیات مشترک این منظومه و منظومه «همای و همایون» خواجوی کرمانی
است.
تقریبا جمعبندی
نظرات این انتساب و ردش را میتوان با مراجعه به مقاله «سامنامه از کیست؟» (محمدزاده
و رویانی، ۱۳۸۶: ۱۵۹-۱۷۶) دریافت.
شایانذکر است که نگارندگان مقاله فوق با تطبیق ادله پژوهشگران و براهین بهزعم خود
جدید، به رد انتساب این اثر به خواجوی کرمانی نظر داشتهاند. همچنین «وحید رویانی»
پس از این مقاله نیز در مقدمه تصحیح منظومه سامنامه (رویانی، ۱۳۹۲) بر نظر خود تاکید میکند. هرچند «سجاد آیدنلو»
در مقاله «بررسی تصحیح جدید سام نامه» دریافتهای مصحح مذکور را تکرار دو گفتار محمود
عابدی نخست در مدخل «سام نامه» از جلد سوم دانشنامه زبان و ادب فارسی و دیگر «سام
نامه، گوینده، زمان و حوزه پدید آمدن آن» هم ایشان در ارج نامهی شادروان دکتر ذبیحالله
صفا دانسته است. (آیدنلو، ۱۳۹۲)
این
منظومه، برخلاف منظومههای پس از شاهنامه مانند گرشاسبنامه، بهمننامه، کوشنامه
و... دارای متنی یکدست نیست. به لحاظ سبکی و زبانی ناهمگونی و ناهمواریهای بسیاری
در آن دیده میشود. منشأ داستانها نیز جای تامل دارد. «این منظومه که شامل تعداد زیادی
داستانهای در هم تنیده کوتاه است، از برخی جهات دارای الگوهای اساطیری است. ریشه برخی
از این الگوها را در اسطورههای ایرانی؛ بهخصوص در اوستا و شاهنامه میتوان یافت و
ردپای بعضی دیگر را در اساطیر ملل غیر ایرانی میتوان جستوجو کرد. سام، قهرمان سام
نامه قابل قیاس با انسان خدایان اسطورههای غیرایرانی و پهلوانان اسطورهای ایرانی
است. همچنین شخصیتهای زن سام نامه دارای وجوه تشابه فراوانی با ایزد بانوان اسطورهای
است.» (واردی، نظری، ۱۳۸۹) وجود
بعضی قصهها و بهره بردن از برخی شگردهای روایی چون مناظره، ذبیحالله صفا را متقاعد
میکند که نگارش کتاب را دوران پس از نظامی بداند. (صفا، ۱۳۶۳)
نام این اثر برگرفته
از نام سام است که در شاهنامه پسر نریمان، پدر زال و پدربزرگ رستم است. او از تبار
گرشاسپ (پهلوان)، پهلوان اسطورهای ایران است. منظومه سامنامه حماسهای عاشقانه است
که بر محور عشق سام، جهانپهلوان ایرانی، به پریدخت، دختر فغفور چین، شکلگرفته است.
تعداد ابیات در نسخ مختلف، متفاوت است. بهطوریکه «تعداد ابیات از ۳۷۰۰ تا ۱۴۵۰۰ بیت متغیرند.»
(محمدزاده و رویانی، همان)
خلاصه داستان سام
نامه
سام نریمان روزی
به شکار میرود و پریای را در شکل گور میبیند که «عالمافروز» نام دارد. سام به ایوان
او میرود و تصویر «پریدخت» دختر فغفورچین را میبیند و دلداده او میشود و از هجرانش
بیتابی میکند تا فردای آن روز که آفتاب برمیآید و لشکر سام پیش او میآید و سام
با آنان سخن میگوید. نریمان و همزادش «قلواد» بهطرف چین میروند. در راه در کنار
دریایی با چهل دیو زنگی برخورد
میکنند که یکی از آنان آدمخواری به نام «سمندان». است قلواد گرفتار و اسیر زنگیان
میشود. سام، سمندان را میکشد و قلواد را آزاد میکند.
در این میان سام عاشق، پریدخت را تنها در خواب میتواند ببیند و اظهار
بیتابی کند؛ اما روزها به گونه دیگری است. سام به شکار میرود و «قلوش» پسرعموی نریمان
را میبیند و در آنجا با دیوی به نام «ژندجادو» و برادرش به نام «مکوکال» دیو روبهرو
میشود. سام از نبرد با دیوها نیز سربلند بیرون میآید. از طرفی «پرینوش» خواهر پریدخت
که قبلا سام را دیده است، برای پریدخت از سام تعریف میکند. پس از گذشت این مراحل
سام به درگاه فغفور چین میرسد و پریدخت را میبیند؛ اما پادشاه چین از این ملاقات
با خبر شده و سام را دربند گرفتار میکند. «قمر رخ» دختر «سهیل قلعهدار» به بندخانه
میرود و سام را آزاد میکند.
پادشاه از رها
شدن سام از بند و کار پریدخت آگاه میشود و بهدنبال سام میرود و باهم میجنگند که
قلواد و قلوش به یاری سام میآیند و دوباره سام نجات پیدا میکند. در ادامه کتاب به کل توصیف نبرد و جنگهای سام با دیوهای
مختلف است که گاه شکست میخورد و گاه پیروز می شود. گاه در طلسم جادوگران گرفتار
میشود و گاه از پس طلسم جادوگران برمیآید. در نهایت نیز با پیروزی بر ابرها دیو جواز
ازدواج با پریدخت را مییابد. چندین روز مجلس و محفلی میآرایند و
پایکوبی میکنند. در نهایت سام به همرا پریدخت به ایران بازمیگردد و با استقبال
منوچهرشاه مواجه میشود. از آن پس سام در ایران و به خوشی و خرمی روزگار میگذراند.
(محمدی با تصرف و تخلیص)
سامنامه روایت مواجه قهرمانی است که همانند تمام قهرمانان اساطیری در بستر
سرنوشتی محتوم رو به شکست و پیروزی قدم برمی دارند. در آخرین کورسوهای امید ناگهان
دست معجزهای ظاهر میشود و کسی برای یاری سر میرسد تا قهرمان افسانه تا آخر
داستان بماند.
سام نامه متنی حماسی است و مانند دیگر متنهای حماسی از ویژگیهای متون این
سبک برخوردار و بر ستون قصهگویی استوار است. زمان واقعی رخدادها مشخص نیست. مکانها
اعتبار داستانی دارند؛ اما جغرافیایی خیر، حوادث خارقالعاده در آنها بهوفور به
چشم میآید همانند جادوگران و طلسمهایشان، دیوها و اعمال و رفتارهای غریبشان و...
سامنامه هم از این ویژگیها برخودار است؛ اما نقطه ضعف آن کیفیتی است که در طرح و
بیان دارد. همان طور که ذکر شد سامنامه متن یکدستی ندارد. حتی به عقیده برخی از
پژوهشگران این اثر در قرون مختلف بین هشتم تا یازدهم هجری از سوی افراد مختلف
سروده شده است.
سراینده یا سرایندگان سامنامه بهطور حتم برای خلق این اثر، به آثار فاخری
چون شاهنامه دسترسی داشتهاند؛ اما در تقلیدهایی ناشیانه نتوانستهاند اثر را به
اعتلا برسانند. با وجود این، سامنامه بهدلیل وجود خرده روایتهایی اسطورهای،
اسامی و اشارات فرهنگی، تک قصههای جذاب، ریشه در تاریخ سرزمینی و اساطیری ایران
باستان و... همچنان میتواند مورد توجه قرار گیرد.
منابع
آیدنلو، سجّاد، ۱۳۸۸، متون منظوم پهلوانی (برگزیدهی منظومههای پهلوانیِ پس
از شاهنامه). تهران، سمت
آیدنلو، سجّاد،
۱۳۹۲، بررسی تصحیح جدید سام نامه، کتاب ماه
ادبیات، شماره ۱۹۴
سام نامه. تصحیح وحید رویانی. تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب.
صفا، ذبیح الله، ۱۳۶۳، حماسه
سرایی در ایران، امیرکبیر، تهران
محمدزاده، عباس، رویانی، وحید، ۱۳۸۶، سام نامه از کیست؟ مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه
مشهد، شماره سوم
محمدی، هاشم، سامنامه و همای و همایون، مجله فردوسی، سال نهم، شماره ۸۰
واردی، زرین، نظری اصطهباناتی، حمیده، ۱۳۸۹، بررسی ساختار اسطورهای سام نامه، پژوهشنامه ادب فارسی،
شماره ۱۴