بامدادجنوب- الهام بهروزی: نمایش «گربه و موش» از 23 اردیبهشتماه تا سوم خردادماه هر شب ساعت 19 در پلاتوی استاد امیری بهروی میرود. این نمایش به کارگردانی شیما جوادپور تنها بانوی کارگردان تئاتر در حال حاضر بوشهر است که خوش درخشیده و سال گذشته نیز با نمایش «مجلس قربانی سنمار» در بخش بینالملل سی و چهارمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر حضور داشت که عوامل این نمایش (پوریا بهرامنژاد در بخش طراحی بروشور، احمد حمیدیان در بخش موسیقی و وفا مظفری در بخش طراح گریم) موفق شدند در سه بخش نامزد جایزه برتر شوند و در نهایت آهنگساز جوان این نمایش در بخش موسیقی معتبر جایزه برتر این جشنواره را کسب کرد.
جوادپور این بار در اردیبهشتماه نمایش «گربه و موش» نوشته فرشید تربیت را روی صحنه برده است و در این کار میدان دادن به جوانان تازهکار را در برنامه خود گنجانده است که بدون اغراق این جوانان با عشق و انگیزه بازی ستودنی و هیجانانگیزی را ارائه کردند. این کارگردان موفق تلاش کرده تا در کنار هنرمندان باتجربهای چون سیداکبر موسوی و سهیل عرب از هنرمندانی بهره بگیرد که برای نخستینبار بهروی صحنه میآیند، آنها بهخوبی شخصیتهایی را به تصویر میکشند که کارگردان به آنها واگذار کرده و با حرکات زیبا و کاملا حرفهای در انتقال پیام نمایش میکوشند.
بهگفته غلامحسین دریانورد، «گربه و موش» نوشته فرشید تربیت نمایشنامه برگزیده ششمین جشنواره بینالمللی تئاتر ایرانزمین (اهواز – 1383) است. این متن برگرفته از «موش و گربه» عبید زاکانی است که کاملا به متن زاکانی وفادار نیست بلکه با نگاهی انتقادی به مسائل اجتماعی امروز پرداخته است. نمایش «گربه و موش» را پیش از این حیدر مظفری کارگردانی کرده و بهروی صحنه برده بود و این بار هم شیما جوادپور موفق شد به همراه همکارانش کار قابل قبولی را ارائه بدهد، البته آهنگسازی این کار نیز قابل تقدیر است.
در نمایش «گربه و موش»، سيداكبر موسوي، سهيل عرب، عمران رباني، فاطمه دهقاني، حنانه رجبي، سمانه فلامرزي، فريد نادريپناه، ثريا اميري، محدثه نعمتي و سارا بحريني به ایفای نقش میپردازند و دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: نيما رضايي، مسعود خارگي و اسماعيل حبيبي (موسیقی) و احسان خارگي (نور).
گفتوگوی صمیمانهای را با شیما جوادپور ترتیب دادیم که در ادامه میآید.
کارگردان نمایش «گربه و موش» در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: نمايش «گربه و موش» نوشته هنرمند هماستاني فرشيد تربيت، دانشآموخته كارشناسي ارشد ادبيات نمايشي است. اين نمايش برگرفته از مثنوی «گربه و موش» عبيد زاكاني و يكي از شاهكارهاي ادبيات غني فارسي است. تربيت با بهره گرفتن از جنبههاي نمايشي اين شعر، اثري به رشته نگارش درآورده كه به کار موفقی بدل شده است. اين نمايش نقدي است بر افراد رياكار و متظاهر كه براي رسيدن به خواستههاي خود در اجتماع به هر وسيلهاي متوسل ميشوند. از آنجا كه اين ويژگي فردي متاسفانه در جامعه امروز ما به فراواني ديده ميشود و زندگي بسياري را كه با سادهانديشي در دام چنين افرادي ميافتند، تحت تاثير قرار ميدهد. بنابراين براي به تصوير كشيدن قبح و بدي اين رفتارها و ناهنجاريهاي اجتماعي اين متن نمايشي انتخاب شد.
شیما جوادپور در پاسخ به این سوال که چرا در این کار ترجیح دادید از بازیگران تازهکار استفادهکنید، افزود: متاسفانه در اين مورد واقعيت تلخي وجود دارد و آن اينكه تئاتر بوشهر به لحاظ كمي و كيفي دچار فقر بازيگر است. هنردوستاني بااستعداد و علاقه وارد اين حيطه ميشوند ولي از آنجا كه بهدرستي آموزش نميبينند غالبا ره به منزل مقصود نميبرند. استفاده از هنرمندانی كه بار نخستشان بود كه بازيگري را به شكل جدي تجربه ميكردند، با هدف ميدان دادن به نيرو و استعدادهاي جواني بود كه مدتی در كارگاه بازیگری آموزشگاه آزاد سينمايي خانه هنر آموزش دیده بودند با اين اميد كه گام نخست را در راه بيپايان اين هنر به درستي بردارند.
وی با بیان اینکه بهطور اساسی انتخاب متن نمايشي يكي از مهمترين مراحل كارگرداني است، خاطرنشان کرد: بسيار مهم است كه كارگردان متني را انتخاب كند كه با دغدغههاي شخصي او همسويي داشته باشد. به تعبير كوروساوا كارگردان و فيلمنامهنويس ژاپني، سطح هر فيلمي نشانگر سطح فكري، احساسي و هنري خود كارگردان است. غير ممكن است كه كارگردان فيلمي پايينتر از سطح خود بسازد. از اين رو هميشه در انتخاب متن نمايشي وسواس زيادي به خرج ميدهم. قابليتهاي نمايشي آثار بهرام بيضايي نمايشنامهنويس و كارگردان و ایرانی با تكيه بر كهنالگوها و زبان منحصربهفرد خود كه از شاخصههاي بارز آثار اوست و تطابق نمايشنامههايش با روح زمانه و جهانشمولي آثار نمايشي وی بر هيچ آشنا به هنر نمايشي در ايران پوشيده نيست و به همین دلیل بیشتر متون وی را برای کارهایم انتخاب میکنم.
جوادپور در پاسخ به این پرسش که آیا در متنی که فرشید تربیت نوشته است، تغییری ایجاد کردید، گفت: بله طبيعي است كه هر كارگرداني از زاويه دید خود يك اثر نمايشي را ببيند. به نوعي اين متن با يك دراماتورژي روي صحنه رفت. در حوزه متن سعي شد به خط سير اصلي داستان وفادار بمانيم و تنها پايان نمايش را پاياني باز قرار داديم. ديالوگها كمتر و اشعار نمايش خلاصهتر شد و در حوزه اجرا شخصيتهاي نمايشي (موشها) پس از خورده شدن از نمايش خارج نميشوند، باز وارد صحنه ميشوند و در نقش روح شخصيت خورده شده تقريبا بدون ديالوگ بازيسازي ميكنند. شكل موسيقيايي اشعار كلاسيك موجود در متن كاملا تغيير كرد و سعي شد تنوع موسيقيايي در نمايش به شكلي باشد كه سبكهاي مختلف موسيقي را در كنار هم با تاكيد بر موسيقي ايراني و موسيقي بوم و اقليم خودمان داشته باشيم. شيوه اجرا را برخلاف آنچه متن ايجاب ميكرد، از واقعيت دور كرديم و به سمت تئاتر بيچيز برديم، بدين معنا كه نقش لباس گريم، دكور و وسائل صحنه را به حداقل رسانديم و بيشتر بر توانايي بازيگرها تكيه كرديم، چراكه هدف از روي صحنه بردن اين نمايش هم بيشتر پرورش چند بازيگر تازهكار بود.
وی به به استقبال خوب مخاطبان و رضايت تماشاچيان از این نمایش اشاره و بیان کرد: همین استقبال مخاطبان ما را مجبور به تمديد زمان نمايش و حتي اجرا در دو سانس در بعضي از روزها كرد، به نظر ميرسد مخاطب به درك و دريافت پيام نمايش رسيده باشد اما ميزان رضايتمندي خودم بهعنوان كارگردان بيش از از بازي این بازيگران كه هنوز تا رسيدن به اوج راه طولاني در پيش دارند، از نهايت تلاشي است كه (با توجه به تمرينهاي سخت و شرایط تحصيلي كه بيشتر آنها داشتند) به كار گرفتند تا آموزههاي خود را در زمينه بازيگري روي صحنه ارائه دهند. پشتكار و تلاش اين نوآموزان بسيار قابل تحسين است.
جوادپور در مورد ايده استفاده از لهجه خاص برای يكي از بازيگران اين نمايش تصریح کرد: این ایده ابتدا در تمرينات تحليل متن نمايشي به پيشنهاد خود بازيگر و بر اساس قدرت خلاقه خودش شكل گرفت و پس از آن با اضافه كردن بداههگوييها در تمرين نمايشي شكل نهایي يافت كه اين موضوع به كمك وجه طنز نمايش آمد و خوشبختانه در اجرا مورد استقبال مخاطب قرار گرفت.
کارگردان «مجلس قربانی سنمار» که مدیریت آموزشگاه آزاد سينمايي خانه هنر را كه تنها آموزشگاه فعال سينمايي در سطح استان است، در خصوص مشکلات این آموزشگاه گفت: حرف بسيار است و شرح و بسط اين موضوع در اين مصاحبه نميگنجد، اميدوارم فرصتي بيابم تا بهزودي در مصاحبهاي جداگانه تمام مصائب و سختيهاي داير كردن و فعال نگهداشتن اين آموزشگاه كه از سرتاسر استان هنرجو دارد و در مدتي كم هنرجويانان موفقي را وارد عرصه هنر اين شهر كرده، توضيح دهم. بازيگران اين نمايش هم در واقع هنرجوياني بودند كه در آموزشگاه آزاد سينمايي يك دوره كوتاهمدت آموزش بازيگري را زير نظر خودم گذرانده بودند.
شیما جوادپور که در کلاس درس کیمیایی حضور داشته، انگیزهاش را در خصوص راهاندازی آموزشگاه آزاد سینمایی خانه هنر بیان کرد: در مورد حضور در كلاسهاي بازيگري و كارگرداني كارگاه آزاد فيلم استاد فرهيختهام مسعود كيميایي پيش از آنكه اين مهم مرا به فكر توليد يك اثر تلويزيوني يا سينمايي بیندازد، مرا برا آن داشت كه در بوشهر آموزشگاهي براي تمامي علاقهمندان و استعدادهاي جوان شهرم دایر كنم، بهخصوص براي دختران شهرم شرایطي فرآهم شود كه آموختههايم را به آنها انتقال دهم تا روزي مثل من مجبور نشوند براي كسب دانش بازيگري و كارگرداني مسيري طولاني با سختيهاي فراوان پشت سر بگذارند.
وی در مورد حضورش در سی و چهارمین جشنواره بینالملی تئاتر فجر خاطرنشان کرد: افتخار ميكنم كه براي نحستینبار در تاريخ نمايش بوشهر، نمايشي را كارگرداني کردم که در مهمترين و معتبرترين جشنواره بينالمللي تئاتر كشور راه پيدا كرد و در بخش رقابت با نمايشهاي خارجي در سه بخش كانديد و در نهايت در يك بخش موفق به دريافت جايزه شد و مورد استقبال چشمگير تماشاچيان و كانون ملي منتقدين تئاتر قرار گرفت، اين موفقيت را لطف خداوند ميدانم
جوادپور با تاکید بر اینکه دلایل فراهم نبودن بستر مناسب برای فعاليت تئاتري زنان در بوشهر، بايد آسيبشناسي شود، چراکه عوامل زيادي در اين موضوع دخيل هستند كه شايد خيلي از اينها تنها مربوط به شهر ما نباشد و در حوزه جغرافيايي خاصي نگنجد، یادآور شد: بهطور اساسی ما ايرانيها براي زنان شأن و منزلت و جايگاه خاصي قائل هستيم و فعاليت اجتماعي زنان در ايران هميشه با چالشهایي روبهرو بوده و است، در مورد هنرهاي نمايشي هم از ابتدا فعاليت زنان در اين عرصه با مشكلاتي روبهرو بود، چراكه خانوادههاي ايراني به لحاظ شكل زندگي سنتي خود نميپذيرفتند كه زنان و دخترانشان بهراحتي در اين عرصه حضور پيدا كنند، بنابراين بيشتر بازيگران زن در سالهاي ابتدایي رواج هنرنمايش در ايران زنان ارامنه بودند و نسل آن بازيگران تا همين اواخر هم در سينما و تلويزيون ما ديده ميشد. البته با تغيير شكل زندگي و ورود مدرنيته به ايران بسياري از الگوهاي جامعه سنتي گذشته دستخوش تغيير شد، امروزه ورود زنان در فعاليتهاي اجتماعي بهویژه در عرصه هنرهاي نمايشي غير قابل انكار است اما همچنان نگاه سنتي و آسيبهاي اجتماعي درباره فعاليت زنان و حضور آنان در جامعه وجود دارد.
کاگردان «گربه و موش» که سرپرستی گروه گلینا را به عهده دارد، کار جدید این گروه را نمايش «هشتمين سفر سندباد» نوشته بهرام بيضايي معرفی کرد و در خصوص مشکلاتی که در حوزه تئاتر و... در سطح استان وجود دارد، گفت: جوانان ما استعدادهای فراوانی در زمينههای فرهنگی، هنری و ورزشی و ... دارند ولي بسيار جاي تاسف دارد كه خيلي از اين جوانان بهدليل كمبود محيطهاي كارآمد فرهنگي و آموزشي و نبود مدیریت خلاق در استعداديابي و پرورش استعداد جوانان در این زمینهها استعدادهايشان ضايع ميشود. نتيجه آن ميشود كه جوانان يا دست از تلاش براي رسيدن به علاقهمنديهاي خود برميدارند كه اين موجي از سركوبي انگيزه و اشتياق در جوانان را كه نسل سازنده جامعه هستند، بهوجود ميآورد و يا مهاجرت از اين شهر كه طيف وسيعي از هنرمندان و ورزشكاران شهر ما را در بر ميگيرد و اين استعدادها معمولا يا براي هميشه افول ميكنند يا افتخارآفريني آنان براي ديگران است. نگاهي به زندگي منوچهر آتشي براي نمونه كافي است. پس چگونه ميشود که مدیریت ارشد استان بعد از مدتها براي ديدن نمايش وقت بگذارد، در شرایطي كه دو نمايش همزمان در مجموعه تئاترشهر در حال اجراست و وی بهمنظور حمايت از هنر نمایش، تنها بليت یک نمایش را خريداري میكند و ارزشي براي نمايش ديگر كه تعدادي جوان با هزار اميد و آرزو روي صحنه بردند، قائل نباشد.