داود علیزاده:
خبری که این
مدت بارها تائید و تکذیب شده است. این بار اما به نظر میرسد که جدیتر از همیشه
باشد. به گزارش ایسنا اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در اطلاعیهای از تعلیق مجوز
کتابهای «یووال نوح هراری» خبر داده است.
اتحادیه ناشران
و کتابفروشان استان تهران در اطلاعیهای خطاب به موزعان و کتابفروشان اعلام کرد:
«طبق اطلاع واصله، تعلیق مجوز کتابهای نویسنده «یووال نوح هراری» به شرح ذیل است:
«انسان خردمند» ترجمه نیک گرگین، «انسان خداگونه» ترجمه زهرا عالی، «ساپی ینس» ترجمه
محسن مینوخرد، «۲۱ درس برای قرن ۲۱» ترجمه سودابه قیصری، «پول (سرمایه)» ترجمه مهدی
نمازیان، بدینوسیله مراتب برای اطلاع و پیشگیری از هرگونه پیگرد احتمالی حاصل از خرید
و فروش آن به اطلاع میرسد.»
یووال نوح هراری
(متولد ۲۴ فوریه ۱۹۷۶) تاریخدان اسرائیلی و استاد تاریخ دانشگاه عبری اورشلیم است
که دو کتاب پرفروش بینالمللی «انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر» و «انسان خداگونه: تاریخ
مختصر فردا» را به رشته تحریر درآورده است.
هراری مدرک دکترای
تاریخ خود را از دانشگاه آکسفورد گرفته است. او در سال ۲۰۱۸، کتاب «بیست و یک درس
برای قرن بیست و یکم» را منتشر کرد.
پیش از این وقتی
خبر توقیف کتابهای این نویسنده منتشر شد، باعث شد تا قیمت این کتاب به طرز چشمگیری
افزایش یابد و بسیاری برای ارضای کنجکاوی هم که شده سراغ خرید این کتاب بروند تا
جایی که این ظن و گمان ایجاد شد که شایعه توقیف کتابهای نوح هراری از سوی خود
ناشران برای فروش هر چه بیشتر کتابهای مذکور باشد.
هرازگاهی برخی
کتابهایی که به هر طریقی توانستهاند خط قرمزهای ممیزی را رد کنند، پس از چاپ
مجوز انتشار آنها لغو میشود. به طور مثال در همین هفتههای اخیر اتحادیه ناشران و
کتابفروشان تهران در اطلاعیهای خطاب به موزعان و کتابفروشان آورده بود: طبق اطلاع
واصله، کتابِ «ناپاکزاده استانبول» نشر «آسیم» و نشر «فرهنگ نشر نو» و کتاب «شرم»
نشر «نیماژ» و نشر «مروارید» لغو مجوز شده است، مراتب جهت اطلاع و پیشگیری از هرگونه
پیگرد احتمالی حاصل از خرید و فروش آن به اطلاع میرسد.»
کتابهای یادشده
ترجمههای متفاوتی از کتاب الیف شافاک هستند؛ «شرم» ترجمه صالح حسینی (مروارید) و
«ناپاکزاده استانبول» ترجمه فرناز گنجی و محمدباقر اسماعیلپور (آسیم) است.
پیشتر نیز اتحادیه
ناشران و کتابفروشان تهران از لغو مجوز نشر و توزیع کتاب «۱۰ دقیقه و ۳۸ ثانیه در
این دنیای عجیب» نوشته الیف شافاک با ترجمه علی سلامی خبر داده بود. توقیف یا ممنوع
چاپ شدن کتاب در ایران خبر تازهای نیست. نمونههایی همچون کتاب «خاطرات دلبرکان غمزده من» از مارکز،
«یازده دقیقه» از پائولو کوئیلو در سالهای گذشته مثالی از کتابهایی است که حتی
بعد از چند دوره انتشار لغو مجوز شدهاند.
زاویه ماجرا
وقتی آغاز میشود که این کتابها فقط از دایره نشر قانونی خارج میشوند و همچنان بهعنوان
کالایی سودمند در اختیار قاچاقچیان قرار میگیرد. از یک طرف مخاطب با عنوان ممنوع
و توقیفشده اغوا میشود و از طرف دیگر، قاچاقچی کتابی را بدون پیچوخمهای مجوز
نشر و حق تالیف و حق ترجمه بهسادگی با بهای افست منتشر میکند.
از زمانی که فضای
مجازی در بین مردم گسترده شد بر بسیاری از اتفاقات و مسائل تاثیرات مثبت یا منفی بسیاری
گذاشت و باعث ایجاد جریانات زیادی شد، حال مساله توقیف یا لغو مجوز یک کتاب هم میتواند
در این بستر به یک جریان تبدیل شود و مخاطبان علاقهمندان به کتاب را برانگیزد تا به
سراغ خرید اثری با چنین ویژگیهایی بروند، این مسالهای است که «جواد رحیمی» مدیر کتابفروشی
انتشارات «ثالث» در گفتوگو با خبرآنلاین، بهتازگی به آن اشاره کرده و توضیح داده
است: «فضای مجازی در این زمینه بسیار تاثیرگذار است و خوانندگان و علاقهمندان کتاب
هم این اخبار را در صفحات یا کانالهایی که دارند پوشش میدهند و باعث میشوند تا مردم
برای خرید کتاب تهییج شوند و به همین دلیل فروش این دست آثار به یکباره بالا میرود.
به نظرم ناشر هم با وجود آنکه کتاب را از نمایشگاه جمع میکند، بازخورد خوبی از این
اتفاق پیدا میکند و مخاطبان خودش را دارد که به فروشگاههای کتاب آنها را سوق میدهد
تا کتاب را تهیه کنند.»
رحیمی در پاسخ
به اینکه تا چه اندازه در طول فعالیتش در حوزه کتاب شاهد اتفاقاتی از این دست بوده
است، بیان کرد: «کتاب «انسان خردمند» از زمانی که بیشتر روی آن تاکید داشتند که توقیف
میشود فروش بیشتری داشته است و همیشه جزء پرفروشها بوده است. من در این ۱۰، ۱۲ سال
حدود ۱۵ تا ۲۰ عنوان کتاب دیدهام که چنین اتفاقی برایشان رخ داد و به فروش خوبی دست
پیدا کردند، ضمن آنکه یکسری کتابهایی که اجازه چاپ نداشتند و پس از چندین سال که
چاپ شدند هم مورد توجه قرار گرفتند و مردم برای خرید آنها هجوم آوردند؛ چراکه تصور
میکردند این کتاب دربردارنده مساله مهمی است که مدتی توقیف بوده و دوباره اجازه چاپ
گرفته است.»
رویکرد
نویسندگان و مترجمان نسبت به این لغو مجوز زیاد متغیر نیست. برخی قید کتابشان را میزنند
و به سراغ انتشار کتابهای بعدی میروند. مثل مترجمانی همچون مهدی غبرایی، اسد
امرایی، کاوه میرعباسی و.... برخی دیگر اما روش دیگری را در پیش میگیرند.
نشرهای ایرانی
در خارج از کشور برخی کتابهای ممنوعه را چاپ میکند؛ اما مساله فقط منتشر کردن
کتاب نیست. کتابی کهان سوی مرزها منتشر میشود؛ عملا از دست مخاطب دور است. سرنوشت
حق تالیف هم زیاد مشخص نیست. شواهد نشان میدهد که بسیاری از این کتابها تنها نام
منتشرشده در خارج را یدک میکشند و از انتشاراتی موردنظر آنسوتر نرفته است.
البته در اینجا
باید به این نکته اشاره کرد که کتابهای ممنوعه دو نوع هستند. اول کتابهایی که
برای مجوز اقدام میکنند مجوز نمیگیرند و دوم کتابهایی که پس از اخذ مجوز و حتی
چاپ در دورههای مختلف ناگهان لغو مجوز میشوند؛ کتابهایی که در همان ابتدا مجوز
انتشار نمیگیرند، سرنوشتشان به دست مترجم یا مولف است. اینکه بخواهد راههای دیگری
را برای انتشار انتخاب کند و یا قید انتشارش را بزند و یا اینقدر صبر کند که در
دورههای دیگر مجوز چاپ را بگیرد.
بهطور مثال کتاب اولیس جویس با ترجمه منوچهر
بدیعی به خاطر نداشتن مجوز، هیچگاه منتشر نشد و مترجم هم از انتشار این کتاب از
طرق دیگر امتناع کرد. بااینحال همه مثل منوچهر بدیعی نیستند و راههای مختلف دیگر
را امتحان میکنند؛ اما توقیف کتاب پس از چاپ و انتشار آنهم وقتی مجوز قانونی
برای آن اخذشده، غیرازاینکه نوعی زیر سوال بردن سیستم مجوزدهی است، باعث میشود تا
سرنوشت کتاب از مالک اصلی آن خارج شود و حقوقش نیز پایمال شود.
باوجود
تکنولوژیهای ارتباطی و دستگاههای متنوع چاپ عملا ممانعت از انتشار متنی که منتشرشده،
غیرممکن است.
بهطور مثال،
برخی مولفان و مترجمان راه انتشار در خارج از ایران را پیش میگیرند. انتشاراتهایی
همچون گردون در آلمان، باران در سوئد، ناکجا در فرانسه، نشر مهری در انگلستان و...
اقدام به انتشار چنین کتابهایی میکنند. هرچند در بسیاری از موارد تنها نام انتشار
را یدک میکشند و مخاطبان رنگ این کتابها را ندیدهاند؛ اما یکی از روشهای مرسوم
است.
از سوی دیگر بازهم
در این موقعیت قاچاقچی کتاب خودش را نشان میدهد. آنها با واردکردن یک نسخه از
کتاب و تکثیر افست با همان عنوان اغواکننده «ممنوعه» مخاطب را به چنگ میاندازد که
این مساله تنها اعتراض نویسنده را در پی دارد که بهجایی هم نمیرسد. دسته دیگری
از نویسندگان هم هستند که قید نسخه کاغذی را میزنند و کتابشان را از طریق اینترنت
منتشر میکنند. کنترل رصد کتابها در بستر اینترنت دیگر ساده نیست. هر چند سایتهای
دانلود کتاب فیلتر میشوند؛ اما در مقابل راههایی که برای ارسال یک فایل ساده پیدیاف
یا ورد وجود دارد، مانع کوچکی است.
انتشار متن در
رسانههای اجتماعی هم دیگر راه است که برخی پیش میگیرند. تلگرام، واتس ....
چاپ دیجیتال
در تعداد محدود بدون مجوز هم از طریق دیگری است که برخی این کار را میکنند و شبیه
جزوه دستبهدست میچرخد. کسانی که چنین میکنند یک مورد خوششانس تاریخی را مثال
میزنند. کتاب بوف کور که در ابتدا بهصورت محدود در هند منتشر شد و بداقبال هم
نبود.
اقدام به
توقیف کتاب پس از چاپ موجب واکنشهای مختلفی از سوی مترجم و ناشران شده است. برای
نمونه مهدی سجودیمقدم، مدیر انتشارات مهراندیش که خبر لغو مجوز تابهای هراری به
آنها مربوط میشود در گفتوگو با ایرناپلاس گفته است: اتحادیه باید به ناشرها اطلاع
میداد، نه به کتابفروشها، اطلاع به ناشر برای جلوگیری از چاپ مجدد کتاب کافی است،
زیرا بعدازاینکه کتابی توزیع شد و در کتابفروشیها قرار گرفت، دیگر نمیتوان آن کتاب
را جمع کرد و اینگونه اطلاعرسانی فقط جنجال میسازد.
امیر علیبیک، مدیر فروش نشر مروارید نیز در گفتوگو
با ایرنا با اشاره به اینکه به این انتشارات هم دلیل مشخصی برای لغو مجوز ارائه نشده
است، گفت: باید ببینیم که معذوریت وزارت ارشاد برای این تصمیم چیست، زیرا به نظر من
ممکن است وزارت ارشاد زیر فشار باشد.
پیش از لغو مجوز دو کتاب شافاک مجوز برخی از کتابها،
برای مدتی لغو شده بود؛ اما با بحث و گفتوگو اجازه نشر صادر شد. علیبیک در اینباره
توضیح داده است: ممکن است کتاب با تعدیل اجازه چاپ دریافت کند، اما در تاریخ نشر، بوده
کتابهایی که بههیچوجه بعد از لغو مجوز، اجازه چاپ دریافت نکردهاند.
مدیر فروش نشر
مروارید با تاکید بر اینکه این کتاب از نظر طرح جلد و محتوا از وزارت فرهنگ و ارشاد
مجوز گرفته بود، افزود: برای من این سؤال مطرح است که بعد از چهار بار تجدید چاپ، یک
کتاب چگونه میتواند لغو مجوز شود؟
در نهایت آنچه میتوان
نتیجه گرفت اینکه توقیف یک کتاب مساوی با منتشر نشدن و یا اشاعه آن نیست؛ بلکه میتواند
با برچسب ممنوعه مخاطب را اغوا کند تا در جستوجوی آن کتاب باشد و از سوی دیگر تعریف
یک کالای جدید برای قاچاقچیان خواهد بود، حتی اگر این دو مورد هم میسر نشود تضمینی
برای منتشر نشدن آن در اینترنت وجود ندارد.