bamdad24 | وب سایت بامداد24

کد خبر: ۱۵۱۲۲
تاریخ انتشار: ۳۶ : ۰۰ - ۲۰ تير ۱۴۰۰
صادق راستگو: معمولاً مواضع و دیدگاه‌هایی که دارم برای برخی از دوستان عجیب و غریب و گاهی اوقات هم غیر قابل تصو است، اما اگر روی این مواضع و دیدگاه‌ها کمی فکر کنید متوجه خواهید شد که اگر نه به صورت کامل، ولی تا حدود بسیار زیادی به حقیقت نزدیک است.

صادق راستگو

معمولاً مواضع و دیدگاه‌هایی که دارم برای برخی از دوستان عجیب و غریب و گاهی اوقات هم غیر قابل تصو است، اما اگر روی این مواضع و دیدگاه‌ها کمی فکر کنید متوجه خواهید شد که اگر نه به صورت کامل، ولی تا حدود بسیار زیادی به حقیقت نزدیک است. دولت حاکم بر کابل برآمده از اراده آمریکایی‌هاست و دیدگاه‌ها و نقطه نظرات آنها را اجرا می‌کند. اگر مسائل و زحماتی که این دولت برای ما به وجود آورد را فقط در چند مورد بخواهم بیان کنم شاید دود از کله عده‌ای بلند شود که دولت حامد کرزی و اشرف غنی چه دشمنی عجیبی با ما ایرانی‌ها داشتند و چه خدماتی به دولت آمریکا و انگلیس علیه ما کردند.

به همین دلیل است که فکر می‌کنم باید دولت حاکم بر کابل نابود شود و نظم جدیدی در این کشور برقرار گردد. تفکر طالبان شاید برای بسیاری از ما قابل هضم نباشد، ولی این فکر و اندیشه چون که نگاهی خاص دارد، خطرش برای ما بسیار کمتر از تفکر حاکم بر کابل است که سد می‌زند و بعد می‌خواهد آب را در برابر نفت معامله کند!! این تفکر باید ریشه کن شود و ما هیچ هزینه‌ای برای بقای دولت آمریکایی اشرف غنی و دوستان دزدش نباید بپردازیم.

واقعیت این است که دولت حاکم در کابل طرفی نیست که بشود با آن اعتماد کرد، حتی مردم افغانستان هم به این دولت نتوانستند اعتماد کنند و به همین دلیل شبه‌نظامیان طالبان بخش بزرگی از خاک این کشور را به کنترل خود در آوردند، اما این موضوع دلیلی نمی‌شود که فکر کنیم طالبان بهتر است. طالبان در بهترین حالت نسخه اصلاح شده از طالبان سه دهه پیش است که فقط خودش را بزک کرده تا بتواند حکومت کند و هیچ مشخص نیست بعد از اینکه به قدرت رسید چه خواهد کرد. من پیش از این هم گفته بودم که طالبان امروز با طالبان سه دهه پیش پیش تفاوت کرده است و دلیل آن هم واقع پذیری سران این جریان است که باعث شده تا بدانند که اگر می‌خواهند به قدرت برسند باید در رفتارهایشان تغییر ایجاد کنند.

بنابراین آنچه که نوشتم صرفاً حول این موضوع بود که دولت حاکم بر کابل مسئولانی قابل اعتماد ندارد و حمایت از این دولت خیانت به خود است، اما باز هم این دلیل نمی شود که بگوییم باید از طالبان حمایت کرد. عرصه سیاست عرصه پیچیده ناشی از مداخلات عناصر مختلف قدرت، اطلاعات و داده‌های میدانی است که می‌تواند برای ما تصمیم سازی کند....

در مورد افغانستان چون دیدگاه‌های خاص خودم را دارم سعی می‌کنم با احتیاط بنویسم و آنچه که در عرصه عملیاتی قرار است روی دهد را بیشتر دنبال کنم. جنگ فعلی، بیشترین ضرر را برای طالبان و ارتش افغانستان دارد، تلفات طالبان کم نیست و آن‌ها توانایی جایگزین کردن کشته و زخمی‌ها را ندارند. حرکت آن‌ها در جاده‌ها، تجمع برای حمله و بیرون آمدن از مخفی‌گاه‌ها باعث شده بسیار آسیب پذیر باشند. حملات چند هفته گذشته سرکرده‌های طالبان را به شدت عصبانی کرده و آن‌ها به زودی ناچار هستند که ترمز حملات گسترده را بکشند تا بیشتر تلفات ندهند.

خبر ویژه دارم که هم‌اکنون میان رهبران نظامی و سیاسی این گروه به شدت اختلاف نظر وجود دارد، در حالی که سیاسی‌های مقیم دوحه به شدت دنبال بیشترین دستاورد نظامی برای حضور در میز مذاکره هستند، نظامی‌های حاضر در میدان دیگر طاقت تلفات را ندارند. تلاش طالبان برای رسیدن به قدرت (که دیگر جهاد در برابر کفار محسوب نمی‌شود) باعث بروز اختلافات شدیدی میان آن‌ها شده است. به هر حال، همانگونه که نوشتم ما برای اجرای نظم ایرانی در افغانستان نیاز به فرصت داریم، به زودی همه چیز دگرگون خواهد شد.


نام:
ایمیل:
* نظر: