راضیه علی زاده
خانواده روزبهروز از معنای واقعی خود فاصله میگیرد، شکلگیری خانوادههای
تک والد، تک نفره، بدسرپرست و بیسرپرست چالشی است که مدتهاست گریبان گیر جامعه شده
و مهمترین نهاد اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است دلایل مختلفی وجود دارد که یک
فرد تصمیم به جدایی و تربیت فرزند بهتنهایی را به عهده میگیرد. تک والدی نسبت به
اینکه هر دو والد باهم زندگی کنند تفاوتهای عمدهای دارد. کودکان تک والد ممکن است
از همان کودکی وظایف و مسوولیتهای بیشتری در خانه داشته باشند. تربیت فرزند بهعنوان
یک فرد تنها بدون داشتن همسر میتواند بسیار استرسزا و نگرانکننده باشد. یک والد
تنها همیشه باید خود بهتنهایی از عهده همه مسئولیتها برآید و همه تصمیمگیریهای
مهم به عهده تنها او است. در این یادداشت به بررسی تک والدی، مشکلات آن میپردازیم.
نبودن پدر یا مادر در سنین زیر دوازده سال موجب وارد شدن ضربههای شدید
عاطفی به کودک میشود که تأثیر زخمهای چنین حادثهای سالهای سال بر روان فرد باقی
میماند
خانوادههای تک والد به معنای زندگی کردن یک والد و یک یا چند فرزند است.
در خانوادههای تک والد، فرزند تحت سرپرستی یک والد قرار میگیرد و والد دیگر هیچ حمایتی
را به فرزندان خود ارائه نمیدهد. تک والدی میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد. جدایی،
مرگ و یا ترک دیگر والد میتواند منجر شود که کودک از او محروم شود. چالشهایی که والدین
مجرد با آن روبرو هستند با توجه به شرایط آنها متفاوت است، اما تجارب مشترکی نیز وجود
دارد که در بیشتر خانوادههای تک والدی وجود دارد.
بیشتر افرادی که بهتنهایی فرزندشان را بزرگ میکنند با مشکلات مالی متعددی
روبهرو میشوند. به همین دلیل آنها مجبورند ساعات بسیاری را دور از خانه کار کنند
تا نیازهای مالی خود و فرزندشان را تأمین کنند. البته تربیت فرزندان و اداره خانه نیز
امری ضروری است. ممکن است فرزندتان برای انجام کاری از شما درخواست مادی داشته باشد
اما شما به دلیل منابع محدود مالی که دارید نتوانید خواسته او را برطرف کنید. در نتیجه
فرزندتان توانایی رسیدن به بسیاری از رویاهایش را نداشته باشد.
رسیدگی به فرزند میتواند مسئولیت شما را چند برابر کند. ساعات طولانی
کار شما ممکن است باعث شود شما از عملکردهای مهم کودک خود غافل شوید. باوجود مشغله
زیاد سعی کنید مقداری زمان را برای گذراندن وقت با فرزندانتان جدا کنید. همچنین سعی
کنید برای خودتان نیز ارزش قائل شوید و کمی از وقتتان را برای خودتان بگذارید. هرچند
هم که کم باشد میتواند تسکیندهنده شما باشد
فرزند شما احتمالا با مشکلات اعتمادبهنفس به خاطر محروم بودن از یک خانواده
کامل دستوپنجه نرم کند. آنها اکثراً به دنبال دریافت محبت از پدر یا مادر خود هستند
که به خاطر مشکلات و مشغله زیاد از آن محروم ماندهاند؛ بنابراین ممکن است آنها در
آینده نسبت به رابطههای عاطفی که با آن مواجه میشوند انتظارات پایینی داشته باشند
و یا از شریک عاطفیشان انتظار محبت بیشازحد را داشته باشند. آنها اکثراً خود را
مقصر همهچیز میدانند.
آنها مدام خود را با دیگران مقایسه میکنند. شاید جلوگیری از مقایسه
برای شما کار سختی باشد اما بهعنوان یک پدر یا مادر میتوانید در به دست آوردن مجدد
اعتمادبهنفس به فرزندتان کمک کنید. مواردی مانند تشویق فرزندتان وقتیکه کار خوبی
انجام میدهد و دوست بودن با او میتواند به بازگردانی اعتمادبهنفس او کمک کند. روش
دیگر برای کمک به کودکان در ایجاد عزتنفس این است که به آنها اجازه دهید در انجام
کارها با برخی چالشها روبهرو شود. معمولاً افرادی که بهتنهایی از فرزندشان نگهداری
میکند وقتی فرزندشان با چالشی روبهرو میشوند سریعاً اقدام میکنند و نمیگذارند
فرزندشان آن کار را انجام دهد
احساس تنهایی یکی از رایجترین مشکلاتی است که تک والدها با آن روبهرو
هستند. آنها نهتنها قادر نخواهند بود مشکلات خود را با همسر خود تقسیم کنند بلکه
همچنین نمیتوانند شادیهای خود را تقسیم کنند. اگر پدر یا مادر به دلیل مرگ همسر مجرد
باشند، تحمل انواع مسئولیتها حتی سختتر خواهد بود سخن آخر این اگر چنین شرایطی را
تجربه میکنید بهتر است هم خودتان و هم فرزندتان تحت نظر روانشناس قرار بگیرید. مراجعه
به روانشناس میتواند تاثیرات بهسزایی هم برای خود شما و هم فرزندانتان داشته باشد.