|
کریم جعفری
داستان جنگ یمن در حال تبدیل شدن به یک تراژدی برای رژیمهای سعودی و امارات است. آنها با وجود هزینههای میلیاردی در طول هشت سال گذشته و حمایت مستقیم از قدرتمندترین کشورهای جهان و داشتن پیشرفتهترین سامانههای جنگی و قدرت هوایی هنوز موفق نشدهاند عزم و اراده ملت یمن را شکسته و توفیقی در این جنگ پرهزینه علیه یمنیها پیدا کنند. این مساله باعث شکلگیری بحرانهای جدی در داخل عربستان و امارات شده است.
همانگونه که میدانید نیروهای مسلح یمن با یک تاکتیک بسیار حسابشده و عقلانی پس از ورود ارتشهای برخی طرفهای عربی به این کشور و مداخله مستقیم نظامی از مزدوران مختلف در لاک دفاعی فرو رفت و با سازماندهی دوباره خود و ساخت تجهیزات جدید از جمله مجهز شدن به سامانههای موشکی و پهپادی و پدافندی از دفاع به هجوم روی آورد و موفق شد در طول سه سال گذشته صدها هزار کیلومترمربع از استانهای اشغالی در محدوده یمن شمالی را از کنترل مزدوران وابسته به منصور هادی و به نظامیان و همچنین عناصر تکفیری وابسته به عربستان و امارات پاکسازی کند.
این توفیق مهم باعث شد تا رژیمهای سعودی و امارات از ترس شکست نهایی و آزادی شهر راهبردی مأرب دست به جنون اضافی بزنند و این جنون باعث شد تا بخش جدیدی از قدرت آماده شده ارتش یمن خود را نشان دهد. موشکها و پهپادهای ارتش یمن در طول سه سال گذشته با شکل دادن معادله جدیدی در این جنگ نابرابر عملا به سران سعودی یادآور شدد که جنگ بر خلاف آن چیزی که در ابتدا فکر میکردند چندان آسان و سریع نخواهد بود و هزینههای هنگفتی به لحاظ مادی و معنوی و حیثیتی دارد.
با وجود آنکه ارتش یمن با حمله به زیرساختهای رژیم سعودی این مهم را به سران رژیم امارات هم یادآور شد که اگر بخواهند به دخالتهای خود ادامه دهند همین سرنوشت آنها نیز هست؛ اما بهنظر محمد بن زاید ماجراجوتر از آن بود که بخواهد عقلانی فکر کرده و تصمیم درستی بگیرد. مداخله مستقیم امارات و حضور مزدوران حقوق بگیر ابوظبی در جنگ در استان شبوه و مأرب بالاخره کاسه صبر رهبران سیاسی و نظامی یمن را پر کرد و آنها در سه نوبت دبی و ابوظبی را هدف قرار دادند.
این حملات هر چند در ظاهر به نسبت حملات وحشیانهای که جنگندههای سعودی و اماراتی علیه زیرساختهای یمن انجام میدهند قابل قیاس نیست؛ اما باید گفت همین موضوع برای رژیمی که در خانه شیشهای نشسته درس عبرتی بود تا بداند هر اقدام و عملی عکسالعملی طبیعی را در پی داشته و چیزی نمیتواند مانع از پاسخگویی طرف مقابل باشد. این موضوع را ژنرالهای یمنی بهصورت کامل به اماراتیها در وهله اول و در مرتبه بالاتر به اربابان انگلیسی و امریکایی آنها یادآور شدند که های و هوی آنها مانعی در برابر اقدام تلافیجویانه نخواهد بود.
این حملات در طول یک ماه گذشته باعث تغییر بسیاری از راهبردها و روشن شدن بسیاری از مسائل پشت پرده و حتی عینی شد که تا پیش از این پروپاگاندای رسانهای غرب سعی داشت با با پنهان شدن در پشت آن از خود یک قدرت نفوذناپذیر و غیر قابل شکست بسازد این مساله بهویژه پس از شکستهای پیدرپی رژیم صهیونیستی از مقاومت لبنان و فلسطین از یک سو و شکست تمام پروژههای امنیتی و نظامی غرب مانند داعش و القاعده بهدست مقاومت از ارزش بالایی برای آنها برخوردار بود.
به این ترتیب که آنها پس از دو دهه شکست پیاپی در منطقه تلاش داشتند تا در یک نقطه پیروز شده و با بهره گرفتن از این پیروزی، طرحها و دیدگاههای خود را به منطقه قالب کنند. به همین دلیل آنها بهصورت تمامقد در کنار رژیم سعودی ایستاده و به ولیعهد جوان و خام آن، تعهد حمایت همهجانبه و پیروزی در این جنگ را دادند، موضوعی که به محمد بنزاید هم ابلاغ و از او خواسته شد تا در این مهم محمد بنسلمان را یاری کند. این دو با پشتوانه و دلگرمی امریکا و انگلیس وارد یمن شدند تا برای آنها پس از شکستهای پیاپی پیروزی بسازند، چراکه آنها فکر میکردند با مشغول شدن ایران و حزبالله در عراق و سوریه، یمن تنها مانده و پیروزی بر این کشور بسیار آسان و ساده خواهد بود. این مساله در ماههای ابتدایی این جنگ خانمانسوز علیه یمن بارها در رسانههای مختلف منطقه تکرار شد و باعث گردید تا برخی کشورهای دیگر نیز برای شریک شدن در این پیروزی و جنگ کردن غنائم بنسلمان را یاری کنند.
آن درخواستها در آن سالها در کنار وعده کامل در مورد پشتیبانی سیاسی و نظامی توسط لندن و واشنگتن به ریاض و ابوظبی درباره حمایت همهجانبه و کامل از این دو کشور باعثشده تا آنها امروز خواستههایی جدی داشته باشند. هرچند بهنظر میرسد منظور کشورهای غربی در مورد حمایت همهجانبه کمک به این دو در صورت دخالت نظامی ایران بوده؛ اما آنها امروز میبینند بدون آنکه ایران دخالت مستقیم در این جنگ داشته باشد گوشه ایستاده و نظارهگر جنگ یکی از بازوهای قدرتمند خود در منطقه با تمام محور ضد ایرانی است. موارد دیگر کشورهای غربی به هیچ عنوان فکر نمیکردند باید از امارات و عربستان در مقابل یمن محافظت کنند و رهبران این کشور در تماس شبانهروزی خود با کاخ سفید خواستار حفاظت همهجانبه از خود باشند.
حملات موشکی چند هفته گذشته به ابوظبی و دبی از یک سو و حملات موفق دیگر به زیرساختهای رژیم سعودی –که به هیچ عنوان رسانهای نمیشود– از سوی دیگر باعث تکاپوی بیش از پیش شاه فرتوت سعودی و همچنین ولیعهد نادان ابوظبی برای مراقبت بیش از پیش از خود در برابر این حملات شده است.
آنها که فکر میکنند با نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی همچنین همراهی کامل با خواستههای لندن و واشنگتن در جنگ یمن این حق را دارند که امروز برای امنیت خود مطالبهگری کنند تماسهای بسیاری با لندن و واشنگتن میگیرند؛ اما از قرار معلوم آن چیزی که دوست دارند دستشان را نگرفته است؛ چراکه برخلاف تبلیغات بسیار زیاد غربیها در مورد توانمندی نظامی خود، آنها گزینههای چندانی برای جلوگیری از حملات پهپادی و موشکی ارتش یمن ندارند.
رئیسجمهور امریکا که ابتدا وعده داده بود باید جنگ یمن به پایان برسد و در این مسیر ادعا کرد که حمایت تسلیحاتی از سعودیها را کاهش داده، پشتیبانی را کم میکند و در این مورد حتی انصارالله یمن را از لیست گروههای تروریستی خارج کرده بود، حالا با حقیقت جنگ روبهرو شده که جریانهای قدرت در واشنگتن او را ناچار به ادامه آن کردند؛ چراکه هر روز جنگ در یمن دستکم ۲۰۰ میلیون دلار برای کمپانیهای اسلحهسازی امریکایی سود خالص در بر دارد. بایدن که حالا چارهای جز حمایت از ریاض ندارد و چون نمیخواهد با ولیعهد عربستان که همهکاره این کشور است گفتوگو کند ناچار با شاه سالخورده آن گفتوگو کرده است.
بایدن در این گفتوگو بر لزوم پایبندیاآمریکا به حمایت از عربستان در «دفاع از ملت و اراضی خود» در برابر حملات یمنیها و نیز تایید کامل تلاشهای سازمان ملل در پایان دادن به جنگ یمن تاکید کرد!! این تماس بیش از آنکه درخواستی برای حمایت مستقیم نظامی باشد در واقع تلاشی بود تا در آن شاه سعودی از بایدن بخواهد تا به هر شکل ممکن عربستان را از این جنگ طولانی و خستهکننده که هزینههای هنگفتی برای ریاض داشته نجات دهد.
پادشاه سعودی در این گفتوگو بر اهمیت ادامه و تقویت همکاری امنیتی مشترک در زمینه «مقابله با تروریسم و تامین مالی آن» تاکید و از پایبندی بایدن به حمایت از کشورش در دفاع از خاک و شهروندان سعودی و نیز از موضعگیری امریکا در حمایت از عربستان و تامین نیازهای نظامی آن به منظور تقویت تلاشهای مشترک برای به اصطلاح حفظ امنیت و ثبات منطقه/ تقدیر و تشکر کرد. در مورد کمک برای خروج آبرومندانه از این جنگ هم شاه سعودی خطاب به رئیسجمهور امریکا گفت: عربستان خواهان دستیابی به راهحل سیاسی فراگیر در یمن و تلاش برای تحقق امنیت و ثبات و شکوفایی برای ملت یمن است!!
اما حرف اصلی را رئیس فرماندهی مرکزی ارتش تروریستی امریکا زد. او در سخنانی با اعلام نگرانی نسبت به حملات انصارالله یمن به عربستان سعودی و امارات اذعان کرد که با توجه به وسعت یمن، تواناییهای امریکا برای انجام شناسایی و رصد حملات در یمن محدود است. یمن کشور بزرگی است و باید بر اساس اولویتها تصمیمگیری کرد. مککنزی در ادامه با اشاره به ناتوانی اماراتیها در رهگیری موشکهای شلیکشده توسط انصارالله یمن به سمت ابوظبی و دبی افزود: امریکا به امارات کمک خواهد کرد تا سیستم دفاع موشکی مورد استفاده برای سرنگونی موشکها را مدرن کند و در این زمینه تمامی توان خود را بهکار خواهد گرفت و تا حد توانمان از امارات برای دفاع از خودش حمایت خواهیم کرد.
مککنزی به جزئیات بیشتر و نحوه کمک به امارات در این زمینه اشاره نکرد، اما یک منبع مطلع در این باره گفت که امارات رسما از امریکا خواسته است که موشکهای استفاده شده برای رهگیری موشکهای یمن را جایگزین کند! پیش از این عربستان سعودی نیز با کمبود موشکهای پدافندی پاتریوت روبهرو شده بود و درخواست فوری برای جایگزینی موشکهای گرانقیمت شلیکشده داده بود.اعتراف امریکا: کمک چندانی به عربستان و امارات نمیتوانیم کنیم!
کریم جعفری
داستان جنگ یمن در حال تبدیل شدن به یک تراژدی برای رژیمهای سعودی و امارات است. آنها با وجود هزینههای میلیاردی در طول هشت سال گذشته و حمایت مستقیم از قدرتمندترین کشورهای جهان و داشتن پیشرفتهترین سامانههای جنگی و قدرت هوایی هنوز موفق نشدهاند عزم و اراده ملت یمن را شکسته و توفیقی در این جنگ پرهزینه علیه یمنیها پیدا کنند. این مساله باعث شکلگیری بحرانهای جدی در داخل عربستان و امارات شده است.
همانگونه که میدانید نیروهای مسلح یمن با یک تاکتیک بسیار حسابشده و عقلانی پس از ورود ارتشهای برخی طرفهای عربی به این کشور و مداخله مستقیم نظامی از مزدوران مختلف در لاک دفاعی فرو رفت و با سازماندهی دوباره خود و ساخت تجهیزات جدید از جمله مجهز شدن به سامانههای موشکی و پهپادی و پدافندی از دفاع به هجوم روی آورد و موفق شد در طول سه سال گذشته صدها هزار کیلومترمربع از استانهای اشغالی در محدوده یمن شمالی را از کنترل مزدوران وابسته به منصور هادی و به نظامیان و همچنین عناصر تکفیری وابسته به عربستان و امارات پاکسازی کند.
این توفیق مهم باعث شد تا رژیمهای سعودی و امارات از ترس شکست نهایی و آزادی شهر راهبردی مأرب دست به جنون اضافی بزنند و این جنون باعث شد تا بخش جدیدی از قدرت آماده شده ارتش یمن خود را نشان دهد. موشکها و پهپادهای ارتش یمن در طول سه سال گذشته با شکل دادن معادله جدیدی در این جنگ نابرابر عملا به سران سعودی یادآور شدد که جنگ بر خلاف آن چیزی که در ابتدا فکر میکردند چندان آسان و سریع نخواهد بود و هزینههای هنگفتی به لحاظ مادی و معنوی و حیثیتی دارد.
با وجود آنکه ارتش یمن با حمله به زیرساختهای رژیم سعودی این مهم را به سران رژیم امارات هم یادآور شد که اگر بخواهند به دخالتهای خود ادامه دهند همین سرنوشت آنها نیز هست؛ اما بهنظر محمد بن زاید ماجراجوتر از آن بود که بخواهد عقلانی فکر کرده و تصمیم درستی بگیرد. مداخله مستقیم امارات و حضور مزدوران حقوق بگیر ابوظبی در جنگ در استان شبوه و مأرب بالاخره کاسه صبر رهبران سیاسی و نظامی یمن را پر کرد و آنها در سه نوبت دبی و ابوظبی را هدف قرار دادند.
این حملات هر چند در ظاهر به نسبت حملات وحشیانهای که جنگندههای سعودی و اماراتی علیه زیرساختهای یمن انجام میدهند قابل قیاس نیست؛ اما باید گفت همین موضوع برای رژیمی که در خانه شیشهای نشسته درس عبرتی بود تا بداند هر اقدام و عملی عکسالعملی طبیعی را در پی داشته و چیزی نمیتواند مانع از پاسخگویی طرف مقابل باشد. این موضوع را ژنرالهای یمنی بهصورت کامل به اماراتیها در وهله اول و در مرتبه بالاتر به اربابان انگلیسی و امریکایی آنها یادآور شدند که های و هوی آنها مانعی در برابر اقدام تلافیجویانه نخواهد بود.
این حملات در طول یک ماه گذشته باعث تغییر بسیاری از راهبردها و روشن شدن بسیاری از مسائل پشت پرده و حتی عینی شد که تا پیش از این پروپاگاندای رسانهای غرب سعی داشت با با پنهان شدن در پشت آن از خود یک قدرت نفوذناپذیر و غیر قابل شکست بسازد این مساله بهویژه پس از شکستهای پیدرپی رژیم صهیونیستی از مقاومت لبنان و فلسطین از یک سو و شکست تمام پروژههای امنیتی و نظامی غرب مانند داعش و القاعده بهدست مقاومت از ارزش بالایی برای آنها برخوردار بود.
به این ترتیب که آنها پس از دو دهه شکست پیاپی در منطقه تلاش داشتند تا در یک نقطه پیروز شده و با بهره گرفتن از این پیروزی، طرحها و دیدگاههای خود را به منطقه قالب کنند. به همین دلیل آنها بهصورت تمامقد در کنار رژیم سعودی ایستاده و به ولیعهد جوان و خام آن، تعهد حمایت همهجانبه و پیروزی در این جنگ را دادند، موضوعی که به محمد بنزاید هم ابلاغ و از او خواسته شد تا در این مهم محمد بنسلمان را یاری کند. این دو با پشتوانه و دلگرمی امریکا و انگلیس وارد یمن شدند تا برای آنها پس از شکستهای پیاپی پیروزی بسازند، چراکه آنها فکر میکردند با مشغول شدن ایران و حزبالله در عراق و سوریه، یمن تنها مانده و پیروزی بر این کشور بسیار آسان و ساده خواهد بود. این مساله در ماههای ابتدایی این جنگ خانمانسوز علیه یمن بارها در رسانههای مختلف منطقه تکرار شد و باعث گردید تا برخی کشورهای دیگر نیز برای شریک شدن در این پیروزی و جنگ کردن غنائم بنسلمان را یاری کنند.
آن درخواستها در آن سالها در کنار وعده کامل در مورد پشتیبانی سیاسی و نظامی توسط لندن و واشنگتن به ریاض و ابوظبی درباره حمایت همهجانبه و کامل از این دو کشور باعثشده تا آنها امروز خواستههایی جدی داشته باشند. هرچند بهنظر میرسد منظور کشورهای غربی در مورد حمایت همهجانبه کمک به این دو در صورت دخالت نظامی ایران بوده؛ اما آنها امروز میبینند بدون آنکه ایران دخالت مستقیم در این جنگ داشته باشد گوشه ایستاده و نظارهگر جنگ یکی از بازوهای قدرتمند خود در منطقه با تمام محور ضد ایرانی است. موارد دیگر کشورهای غربی به هیچ عنوان فکر نمیکردند باید از امارات و عربستان در مقابل یمن محافظت کنند و رهبران این کشور در تماس شبانهروزی خود با کاخ سفید خواستار حفاظت همهجانبه از خود باشند.
حملات موشکی چند هفته گذشته به ابوظبی و دبی از یک سو و حملات موفق دیگر به زیرساختهای رژیم سعودی –که به هیچ عنوان رسانهای نمیشود– از سوی دیگر باعث تکاپوی بیش از پیش شاه فرتوت سعودی و همچنین ولیعهد نادان ابوظبی برای مراقبت بیش از پیش از خود در برابر این حملات شده است.
آنها که فکر میکنند با نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی همچنین همراهی کامل با خواستههای لندن و واشنگتن در جنگ یمن این حق را دارند که امروز برای امنیت خود مطالبهگری کنند تماسهای بسیاری با لندن و واشنگتن میگیرند؛ اما از قرار معلوم آن چیزی که دوست دارند دستشان را نگرفته است؛ چراکه برخلاف تبلیغات بسیار زیاد غربیها در مورد توانمندی نظامی خود، آنها گزینههای چندانی برای جلوگیری از حملات پهپادی و موشکی ارتش یمن ندارند.
رئیسجمهور امریکا که ابتدا وعده داده بود باید جنگ یمن به پایان برسد و در این مسیر ادعا کرد که حمایت تسلیحاتی از سعودیها را کاهش داده، پشتیبانی را کم میکند و در این مورد حتی انصارالله یمن را از لیست گروههای تروریستی خارج کرده بود، حالا با حقیقت جنگ روبهرو شده که جریانهای قدرت در واشنگتن او را ناچار به ادامه آن کردند؛ چراکه هر روز جنگ در یمن دستکم ۲۰۰ میلیون دلار برای کمپانیهای اسلحهسازی امریکایی سود خالص در بر دارد. بایدن که حالا چارهای جز حمایت از ریاض ندارد و چون نمیخواهد با ولیعهد عربستان که همهکاره این کشور است گفتوگو کند ناچار با شاه سالخورده آن گفتوگو کرده است.
بایدن در این گفتوگو بر لزوم پایبندیاآمریکا به حمایت از عربستان در «دفاع از ملت و اراضی خود» در برابر حملات یمنیها و نیز تایید کامل تلاشهای سازمان ملل در پایان دادن به جنگ یمن تاکید کرد!! این تماس بیش از آنکه درخواستی برای حمایت مستقیم نظامی باشد در واقع تلاشی بود تا در آن شاه سعودی از بایدن بخواهد تا به هر شکل ممکن عربستان را از این جنگ طولانی و خستهکننده که هزینههای هنگفتی برای ریاض داشته نجات دهد.
پادشاه سعودی در این گفتوگو بر اهمیت ادامه و تقویت همکاری امنیتی مشترک در زمینه «مقابله با تروریسم و تامین مالی آن» تاکید و از پایبندی بایدن به حمایت از کشورش در دفاع از خاک و شهروندان سعودی و نیز از موضعگیری امریکا در حمایت از عربستان و تامین نیازهای نظامی آن به منظور تقویت تلاشهای مشترک برای به اصطلاح حفظ امنیت و ثبات منطقه/ تقدیر و تشکر کرد. در مورد کمک برای خروج آبرومندانه از این جنگ هم شاه سعودی خطاب به رئیسجمهور امریکا گفت: عربستان خواهان دستیابی به راهحل سیاسی فراگیر در یمن و تلاش برای تحقق امنیت و ثبات و شکوفایی برای ملت یمن است!!
اما حرف اصلی را رئیس فرماندهی مرکزی ارتش تروریستی امریکا زد. او در سخنانی با اعلام نگرانی نسبت به حملات انصارالله یمن به عربستان سعودی و امارات اذعان کرد که با توجه به وسعت یمن، تواناییهای امریکا برای انجام شناسایی و رصد حملات در یمن محدود است. یمن کشور بزرگی است و باید بر اساس اولویتها تصمیمگیری کرد. مککنزی در ادامه با اشاره به ناتوانی اماراتیها در رهگیری موشکهای شلیکشده توسط انصارالله یمن به سمت ابوظبی و دبی افزود: امریکا به امارات کمک خواهد کرد تا سیستم دفاع موشکی مورد استفاده برای سرنگونی موشکها را مدرن کند و در این زمینه تمامی توان خود را بهکار خواهد گرفت و تا حد توانمان از امارات برای دفاع از خودش حمایت خواهیم کرد.
مککنزی به جزئیات بیشتر و نحوه کمک به امارات در این زمینه اشاره نکرد، اما یک منبع مطلع در این باره گفت که امارات رسما از امریکا خواسته است که موشکهای استفاده شده برای رهگیری موشکهای یمن را جایگزین کند! پیش از این عربستان سعودی نیز با کمبود موشکهای پدافندی پاتریوت روبهرو شده بود و درخواست فوری برای جایگزینی موشکهای گرانقیمت شلیکشده داده بود.