بامداد جنوب: گفتنی است با حذف بوشهر از مقاصد گردشگری، حالا
بهتر است مسوولان دولتی به کارهای بر زمین مانده برسند و مشکلات مردم را حل کنند.
در دولت قبل هم با همین سیاست دنبال سرگرم کردن مردم بودند در حالی که بوشهر یک
هتل آبرومند هم ندارد!! چنین صحبتهایی از همان ابتدا هم اشتباه بود. استانی که سه
سال است، نتوانسته مشکلات کشتی لنگر انداخته در ساحل را حل کند، چگونه میخواهد در
جام جهانی قطر پشتیبان باشد! شاید با فرستادن گوجه و تنباکویِ....
بامداد جنوب: داستان خیلی ساده بود، یعنی از اول
هم تعریف بسیار سادهای داشت. متاسفانه برخیها خیلی خودشان را دست بالا میگرفتند
و فکر میکردند اوضاع آن اندازه خوب است که بله... در واقع هدف آنها از همان
ابتدا نیز لاپوشانی مشکلات عدیدهای بود که گرفتارش بودند و این داستان از دولت
قبل شروع شد، زمانی که معاون امور عمرانی وقت استانداری دندان تیز کرده بود تا در
این حوزه دست به کاسبی اساسی بزند و تیم قابل توجهی هم جمع کرده بود.
او با لنگر انداختن در اداره کل میراث فرهنگی و
همچنین با برقراری برخی روابط عجیبوغریب با وزارتخانه میراث فرهنگی در تلاش بود
تا ردیفهای بودجهای خاصی را در این حوزه تصویب کرده و به قول معروف، جام جهانی
2022 دوحه قطر را به محملی برای کاسبی پرسودی تبدیل کند که تا آن روز سابقه نداشت.
اما همان روزها هم ما نوشتیم که این شلواری که دوخته شده به قد زار و نزار بوشهریها
بسیار گشاد است و شاید فقط کمر طمع معاون وقت را میتوانست بگیرد.
با این حال تبلیغات در مورد جام جهانی 2022 ادامه
داشت و روزی نبود که در این مورد صحبت نشود، خبرهایی هم به ما میرسید که این
موضوع بیش از آنکه مسیری واقعی برای کار باشد، راهی برای کسب درآمدهای بی حدوحساب
بود تا جایی که میلیاردها تومان برای این کار بودجه درنظر گرفته شد و حتی با تعریف
مسیر دریایی بین بوشهر و دوحه یک کشتی کروز هم در ساحل بوشهر پهلو گرفت. از آن
زمان تا به امروز، روزی نبود که مسوولان حاضر در استانداری بوشهر صحبتی در مورد
این کشتی نکنند و فضا آن اندازه ول شد که در اتاق بازرگانی هم عدهای در این مورد
خود را محق دانسته و تلاش کردند بخشی از کار را بهنام خود سند بزنند؛ اما همهچیز
به این سادگی نبود.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم، بازماندگان همان
تیم پیشین دوباره وارد گود شدند و با دوز و کلکهای فراوان تلاش کردند ماجرا را نو
کنند. این در حالی بود که در سفر رئیسجمهور به دوحه قطر، توافقهایی هم در زمینه
پشتیبانی ایران از جام جهانی صورت گرفت؛ چراکه قطریها به هیچ عنوان رابطهای با
همسایگان عرب خود نداشتند و میدانستند که نمیتوانند زیاد روی آنها تکیه کنند.
بازگشت رئیس دولت به تهران و ادامه رایزنیها باعث شد تا پای بوشهر هم به این
ماجرا باز شود. صحبتها در بوشهر هر روز داغتر میشد در حالی که حتی یک نفر نگفت
که بوشهر با کدامین امکانات میخواهد پشتیبان جام جهانی قطر شود؟
اما وقتی استاندار بوشهر در جزیره کیش دیداری با
وزیر قطری داشت، وضعیت غلیظتر شد، از ایجاد خط کشتیرانی حرف زده شد و از اینکه چه
توافقاتی شده است؛ اما آنهایی که دستی بر آتش داشتند بهخوبی میدانستند نه بوشهر
ظرفیت این کار را دارد و نه مسوولانش آن اندازه در دولت قدرت دارند که بتوانند در
این زمینه لابی کنند. نوشتن در این مورد البته کمی سخت بود، ولی با اتفاقی که روز
پنجشنبه افتاد ما هم امروز میتوانیم سادهتر خیلی از مسائل را بازتعریف کنیم.
وقتی استاندار بوشهر از یک فرد ضعیف که از همان
تیم ماجراجوی حاضر در معاونت عمرانی دولت پیشین بود بود حمایت کرد و او را بهعنوان
مدیرکل میراث فرهنگی استان انتخاب کرد، باید نتیجه کار را هم مشاهده کرد. البته
شخص استاندار هم باوجود آنکه در این زمینه رفتوآمدهایی دارد، ولی حالا باید بهخوبی
به این موضوع پی برده باشد که باوجود چنین مدیرکلی و البته معاون امور عمرانی که
صدایش را ماههای متمادی است کسی نشنیده، به حاشیه رفتن بوشهر امری بدیعی بود.
با این حال، حدود هفت ماه تا شروع این رقابتها
مانده و عملا نامی از بوشهر بهعنوان محل اعزام تماشاچیان جام جهانی قطر نیست. مدیرکل
دفتر توسعه گردشگری خارجی وزارت میراثفرهنگی گفته: شش استان تهران، اصفهان، یزد،
کرمان، فارس و هرمزگان و جزایر کیش و قشم و بندرعباس را بهعنوان مقصد سفر تماشاچیان
جامجهانی قطر پیشبینی کرده است.
وی افزوذ: عمده دلیل انتخاب این استانها داشتن زیرساختهای
قوی مانند هتلهای پنج ستاره و زیرساختهای گردشگری است.
با این حساب، استان بوشهر بهدلیل نداشتن همین زیرساختها
در برنامه وزارت گردشگری برای جذب توریست جام جهانی قطر نیست. این درحالی میباشد
که خبری از محمدتقی ایرانی، معاون سیاسی استانداری بوشهر منتشر شد که طبق آن گفته
«با توجه به قرار گرفتن در آستانه بازیهای جام جهانی، بوشهر پشتیبان قطر خواهد
بود»!
البته اینکه محمدتقی ایرانی بهجای معاون امور
عمرانی استانداری مدام حرف میزند، موضوع جالبی نیست؛ اما بوشهر فقط با ارسال گوجه
و هندوانه، همچنین تنباکوی برازجانی بتواند از جام جهانی قطر پشتیبانی کند وگرنه
در طول این سالها مسوولان بوشهری فقط حرف زدند و حرف زدند. هتل پنج ستاره گراوند
هنوز هم در کنار بزرگراه امام علی بوشهر در حال پوسیدن است و کسی سراغش را نمیگیرد.
به هر صورت، اینکه امروز استان بوشهر با وجود
داشتن ظرفیتهای مناسب و نزدیک بودن به کشور قطر؛ صرفا با نداشتن زیرساخت و برنامه
مناسب نمیتواند سهمی در جذب گردشگران جام جهانی قطر داشته باشد، یک فرصتسوزی
بزرگ است که شاید هیچ وقت این فرصت فراهم نشود و مدتها حسرت آن باقی بماند، این
حسرت زمانی بیشتر خود را نشان میدهد که بدانیم در دولت قبل با علم به این مساله
فقط حرف مفت تحویل مردم دادند و در این دولت نیز مدیران بیاطلاع فقط مقابل دوربینها
ایستادند و هر چه دل تنگشان خواست، گفتند...