سیدقاسم
یاحسینی
وقتی
در چند هفته پیش در هفتهنامۀ
نسیم جنوب
خبر چاپ و انتشار چاپ دوم کتاب «تاریخ زنان بوشهر» پژوهش و تحقیق خانم الهه غریبزاده را خواندم، هم خیلی متعجب شدم و هم
خوشحال. متعجب از اینکه چرا تاکنون نام این محقق را نشنیده و مطلبی از او نخواندهام،
و خوشحال از این که چنین اثر وزینی از سوی یک زن بوشهری، نوشته و منتشر شده است.
در طول نزدیک به سی
سالی که مشغول کار و پژوهش درباب زنان دیارم بوده و هستم، همواره آرزو داشتم زنان
و دختران بوشهری وارد صحنه پژوهش جدی در حوزۀ مطالعات زنان شوند و کارهای متعدد بر
زمین مانده را پیش ببرند.
از
دکتر وحدت که بر کتاب مقدمهای
مرقوم کردهاند،
شماره تلفن خانم غریبزاده
را گرفتم و پیامی برایشان فرستادم. چند روز بعد، او لطف کرد و یک نسخه از کتابش را
به من هدیه دادند. در یک ساعتی
که با او حضوری صحبت کردم، دریافتم با بمب انرژی روبهرو هستم! خوشحالم که این
محقق ارجمند وارد صحنه مطالعات زنان بوشهر شده و یک تنه دارد کارهای بزرگی انجام
میدهد. او علاوه بر کتاب،
«تاریخ زنان بوشهر»، آثار و کارهای متعدد دیگری نیز نوشته و منتشر کرده که از جمله
زندگینامه و کارنامه پدر بزرگوارشان جناب آقای جلال غریبی است که من در دوره تحصیل
در مدرسه راهنمایی امیرکبیر و در فاصله سالهای 1357 تا 1359 شاگرد او بودم و خاطرات
جالبی از او دارم. خانم غریبزاده
همچنین یک مطالعه بسیار مفصل در بیش از پنج هزار صفحه! درباب تاریخ فوتبال در
بوشهر دارد و تحقیقی همه جانبه درباره تاریخ لباس در بوشهر نیز انجام داده که در
شرف انتشار است.
کتاب
«تاریخ زنان بوشهر» در واقع به شکل دایرهالمعارف تدوین و تهیه شده است؛ اما
دانشنامهای
که نه مدخل دارد و نه منوگرافیک است. روش کار در این اثر، برپایه یازده فصل است که
هر فصل به موضوع
یا موضوعاتی اختصاص دارد. چنانکه
گذشت، پرفسور کتایون وحدت لطف کرده و مقدمهای تشویقآمیز بر این کتاب نگاشته است. دکتر وحدت
خود از چهرههای
برجسته علمی و پزشکی ایران و بوشهر بهشمار
میرود و از جمله افتخارات این
مرز و بوم بهشمار میرود.
کتاب
«تاریخ زنان بوشهر» مجموعا در یازده فصل تهیه و تنظیم شده است: فصل اول «بوشهر در
دوران باستان از معبد ایزدبانوی کیریشه ایلامی تا گور دختر هخامنشی» نام گرفته
است. نویسنده در این فصل با بهره بردن از معدود مطالعاتی که پیش از این مورخان و
محققان محلی، ملی و خارجی انجام دادهاند،
کوشیده تا وضعیت زنان از دوران ایلامی تا عصر هخامنشی و ساسانی را توصیف و تحلیل
کند. تاریخ این بخش از بوشهر و زنان بوشهری، ناگفتههای بسیاری دارد که خانم غریبزاده، به برخی از آنها اشاره کرده و به تفصیل به آنها پرداخته و برخی دیگر را نیز وانهاده
است. او میتوانست
این بخش را فشردهتر؛ اما
تحلیلتر
بنویسد. آوردن انبوه عکس، نقشه و آجرنوشته، بر حجم مطالب این فصل حسابی افزوده است.
دومین
فصل «بوشهر در دوران دول مستقل ایرانی» نام گرفته است. خانم غریبزاده ضمن بیان برخی کلیات تکراری در این
فصل، خیلی سریع از ایران/ بوشهر چند سدۀ نخستین اسلامی گذشته، از صفویه، افشاریه و
زندیه نیز پریده و به عصر قاجار و پهلوی، که منابع نسبتاً خوبی درباب زنان میتوان در آن یافت، آمده است. محقق ارجمند میتوانست یا روش بین رشتهای و استفاده از تخلیل تاریخی/ جامعهشناختی، اطلاعاتی هر چند اندک و کم شمار
درباب وضعیت زنان بوشهری در این دوره، تولید کند که نکرده است. وضعیت زنان بوشهری
هنگام فتوحات اسلامی/ عربی، روزگار و احوال زنان ریشهری، زنان در بندر سیراف، زنان
در قرون اول تا هشتم هجری و ... از جملۀ این موضوعات هستند که محقق سختکوش ما میتوانست به آنها بپردازد...
خانم
غریبزاده
در بخش روایت زنان در عصر پهلوی، درنگ کرده و وضعیت زنان بوشهری را از ابعاد مختلف
آموزشی، ملی، مبارزاتی، ژورنالیستی و هنری مورد بررسی قرار داده است.
فصل
سوم کتاب به زمانه و کارنامۀ زنان در عصر جمهوری اسلامی ایران اختصاص پیدا کرده و
حاوی مطالب و موضوعات متنوع و متعددی است. پژوهشگر، در این فصل، از روش «خاطرات
شفاهی» نیز بهره بسیار برده و مطالب تاریخی/اجتماعی چندی تولید کرده است. کوششی در
خور توجه و تقدیر.
فصل
چهارم به مدارس دخترانه در بوشهر پرداخته شده است. خوشبختانه در بیست سال اخیر،
چندین عنوان کتاب درباب تاریخ آموزش و پرورش در بوشهر نوشته و منتشر شده و در همۀ
آن منابع، مطالبی نیز به آموزش زنان و دختران اختصاص یافته است. شاید مفصلترین و تحلیلیترین اثر در این زمینه، کتاب «تاریخ تحلیلی
آموزش و پرورش استان بوشهر» نوشتۀ محقق ارجمند جناب آقای مرتضی کرمی است که حاوی
اطلاعات ریز و درشتی درباره مدارس دخترانه در استان بوشهر نیز هست. خانم غریبزاده ظاهراً از برخی از این منابع استفاده
کرده است.
خانم
الهام غریبزاده،
در این چهار فصل، تاریخ تحول زندگی و زمانۀ زنان بوشهری را در پنج هزار سال تاریخ،
بهطور فشرده ذکر کرده که جالب
است. پنجمین
فصل، «علم و هنر و فرهنگ» نام دارد. پژوهشگر محترم در خلال این فصل کوشیده تا با
تکیه بر کار میدانی و حضوری، خاطرات شفاهی و اطلاعات جسته و گریختۀ دیگر، انواع
مطالب و اطلاعات درباب زنان و دختران شاعر، نویسنده، کتلبداران، نمایشنامهنویس، کارگردانان، روزنامهنگار، بازیگر، گوینده، استاد دانشگاه،
تکاپوگران اجتماعی و ... را تهیه، گردآوری، تحلیل و روایت کند. این فصل در عین حال
که بیشترین و فشردهترین
اطلاعات را راجع به زنان و دختران هنرمند بوشهری گردآوری کرده، اما دهها نفر از هنرمندان را نیز از قلم انداخته
و نادیده گرفته است. باید انصاف داد، گردآوری کامل و جامعی در این باب، با گستردگی
قلمرو کار، اگر نگوئیم محال، بسیار مشکل است. اطلاعات مندرج نیز یک دست نیست.
درباب برخی زنان و هنرمندان اطلاعات تفصیلی و کافی است و در مواردی فقط به ذکر یک
اسم اکتفا شده است.
فصل
ششم درباره «بهداشت و جامعه پزشکی» است. پژوهشگر در این فصل زحمت بسیاری متحمل شده
و انواع مطالب درباب پزشکی و پزشکان سنتی و همچنین مدرن را گردآوری کرده است. شتاب
نویسنده برای گردآوری هر چه بیشتر مطالب پراکنده و متنوع، باعث شده تا در برخی
موارد، پرداخت و تحلیل عمیق صورت نگیرد و برخی از موضوعات نیز رها شده و به آن
پرداخت نگردد.
فصلهای هفتم و هشتم «بانوان در محلات بوشهر» و
«زنان و مراسم زنانه» است که در واقع نوعی تاریخ اجتماعی و فرهنگی زنان بوشهر است.
خانم غریبزاده
با کوششی مضاعف، تلاش کرده تا مطالب تنوع و بسیاری را در این دو فصل جای دهد،
مطالبی که یکی از آنها میتواند دستمایه یک تکنگاری(منوگرافی) بوده باشد.
نهمین
فصل «زنان و خانواده مشاغل خانگی» اسم گرفته که اگر چه فصلی نسبتاً کوتاه است؛ اما
حاوی مطالب جالبی است که البته جای بسط بیشتر نیز داشته و دارد. فصل دهم «بانوان و ورزش»
نام دارد. تاریخ ورزش زنان در بوشهر، تا امروز نانوشته باقی مانده است. خانم غریبزاده که خود ورزشیزاده هست، پدر او در شمار مربیان خوشنام فوتبال
بوشهر هستند، آستین همت بالا زده و با توجه به تجربه غنی که در نگارش تاریخ مفصل فوتبال
در بوشهر دارد، کوشیده تا شمهای
از تاریخ ورزش زنان پیش و پس از انقلاب را با زحمت زیاد گردآوری و تنظیم کند.
واقعاً جای مباهات است که دختران بوشهری بیش از صد عنوان مقام و مدال رنگارنگ در
کارنامه تاریخی خود دارند.
آخرین
فصل، فصل یازدهم، «خدمات ماندگار چهره های ماندگار» نام دارد؛ نویسنده کتاب «تاریخ
زنان بوشهر» با نوشتن این اثر، در واقع «خطر» کرده است! چنین موضوع گسترده، در
دامنه زمانی چند هزار ساله و فقدان منابع لازم، واقعاً جسارت میخواهد! من اگر جای سرکارخانم الهام غریبزاده بودم، هرگز دست به چنین خطری نمیزدم. او صدها سوژۀ ریز و درشت را، که هر
کدام پتانسیل یک تکنگاری
یا کتاب مستقل دارند، کنار هم و در یازده فصل چیده است. کاری ارزشمند اما سخت!
شاید بهتر بود این محقق سختگوش و پرانرژی، به جای تنظیم این دانشنامه زنان بوشهر، موضوعات
را تقسیم به چند محور مطالعاتی میکرد
و با عمیق، ژرفا و گستره بیشتر و بهتری به آنها میپرداخت. در آن صورت، تلاشها و مساعی او خیلی بهتر و بیشتر دیده میشد.
به خانم الهام غریبزاده خدا قوت و خسته نباشید عرض میکنم و بابت چنین شجاعت و جسارتش به او
تبریک عرض میکنم. امیدوارم کتاب «تاریخ زنان بوشهر» در تجدیدنظر و ویراستهای بعدی، بهتر و کاملتر شود. ای دو چنین باد.