الهام بهروزی
انتشار خبر مرگ «پرهام هوشمند»، عکاس و هنرمند دیری به
یکباره جامعه هنری بوشهر را دچار شوک کرد. هنرمندی که لبریز از شور و شوق زندگی و
هیجان بود. او با محتواسازی و تولیداتی مبتنی بر جغرافیا و زیباییهای جنوب کشور
بهویژه زادگاهش؛ دیر به یکی از هنرمند- بلاگرهای خلاق کشور مبدل شده بود که هر
روز در صفحه شخصی خود در اینستاگرام، شمار قابل توجهی از دنبالکنندگان را با جلوهها
و جاذبههای اقلیم جنوب و ویژگیهای زیست مردمان این سامان مانوس میکرد.
بیشک اینکه میگویند: «هنرمند هرگز نمیمیرد»، یک ادعا
نیست؛ بلکه یک واقعیت است؛ چراکه هنرمند در آثاری که از خود به یادگار میگذارد،
زنده میماند. این از اعجاز هنر است که هر که بدان خو بگیرد، هرگز نمیمیرد و
همواره در خاطره جمعی میماند.
از اینرو، پرهام هوشمند، هنرمند مردمشناس و مردمدار جنوبی
با آثار بیبدیل خود، در عرصه هنر استان مانا شد. وی متولد سال 1358 بود و در حالی
که تنها 45 سال داشت، در پی سکته قلبی روز دوشنبه، 5 شهریور جاری در تالش گیلان
جان به جانآفرین تسلیم کرد. او تا 24 ساعت قبل از سفر ابدیاش، با همان روحیه طنز
و نوآورانهای که داشت، بخشی از زیباییهای طبیعی شمال کشور و سفرش را با مخاطبان
خود به اشتراک گذاشت. هوشمند سرشار از زندگی بود و در هنرش بهوفور این حس ناب را
به دیگران منتقل میکرد. وی حتی غم را به طرز شگفتی متصور و روایت متفاوتش موجب میشد
به جای اینکه اندوه بر دل مخاطب بنشیند، تفکر فلسفی بر وجود وی مستولی شود و در پی
یافتن تعمق چیستی زندگی و خویشتن خویش برود.
او به معنای واقعی هنرمند بود و در تلاش بود تا زاویه جدیدی
از داشتهها و میراث طبیعی و معنوی و انسانی دیار جنوب ارائه کند. هوشمند در
محتواسازی به فلسفه هنر نگاه ویژهای داشت، بهگونهای که در پس محتواهای
تولیدشدهاش افکار خیامی و میل به خلوت و تنهایی موج میزد. او با همذاتپنداری
با دریا، پرترههای زیبایی از این آبی بیکران تاریخمند ثبت کرده بود. همچنین در
فیلمهای مینیمال و بیگلانگشاتهای منحصربهفرد، روایتی سوررئال از خلیج فارس و
زیباییهای کمنظیرش عرضه میکرد.
هوشمند یک هنرمند مولف بود که در دوران حیاتش، بخشی از آثار
خود را در نمایشگاههای انفرادی یا گروهی در فرهنگسرای ابنسینای تهران، برج میلاد
و مجتمع نفت دیر به نمایش گذاشته بود. او در این نمایشگاهها، افزون بر انعکاس
جاذبهها و چشماندازهای گردشگری جنوب استان بوشهر، زوایای پیدا و پنهان زندگی
مردمان دریا را نمایان و دورنمایی هنری از حیات انسانی و طبیعی را در این دیار کمنظیر
مجسم کرده بود.
پرهام هوشمند پر از ایده بود، از اینرو، در کارش دچار
کلیشه و تکرار نشد. وی فیلمهای هنری و مینیمال خود را به کلام و موسیقی گره میزد
تا بدین طریق جفت بدحالان و خوشحالان شود بلکه در مسیر جستوجوی زندگی، معنایی را
که در پیاش بود، بیابد. او یک هنرمند کاوشگر و معناگرا بود و روحیه ظریف و نکتهسنجی
داشت. بهراحتی تن به سختی زندگی نمیداد، بسیاری از مواقع که خسته میشد، چنگ به
هنر میزد و با یک تصویر ساده، غمش را در خروش موجها و اندوه صخرههای سرسخت
پنهان میکرد و با ترانه یا شعری غمگرا همگام میشد.
هوشمند، تنها یک عکاس نبود، بلکه یک مولف بود که زندگی و
معنایش را در فریمهای متعدد و متنوع روایت میکرد. او نقش موثری در بازنمایی
اکوسیستم خلیج فارس و زیستگاههای کمنظیرش داشت و به کمک فیلم و عکس، روایتگر و
محافظ موجودات دریایی و خلیج فارس بود. دغدغه داشت و خلیج فارس و اهالیاش را دوست
داشت تا بدانجا که عمده محتواسازیهایش از بطن دریا برخاسته بود.
هوشمند، دغدغه جنگلهای حرای دیر را داشت که در سالهای
اخیر بهدلیل سودجویی برخی از افراد و تصمیمگیریهای نامسوولان در معرض تهدید
قرار گرفته بود. وی ورزشهایی آبی را فراگرفته بود تا با استفاده از آنها، در
میانه جنگلهای حرا و موجهای عاصی بتواند قابهای ماندگاری را از این هستی بیکران
ثبت و ضبط کند و اهمیت و نگهداری آن را به همگان یادآوری کند. از اینرو، یک
هنرمند دغدغهمند و نگران جنوب و طبیعت و داشتههایش بود.
با بررسی آثار وی، میتوان گفت، علاوه بر طبیعتگرایی، انسانسوژگی
دیگر وجه غالب هنر هوشمند بود. در غالب کارهای وی ردی از انسان یا نمایهای از او
جریان داشت. با اندکی دقت و واکاوی در آثار برجای مانده از این هنرمند، مشخص میشود
که او صرفا بهدنبال نمایش ابعاد زیباشناختی زندگی و حیات نباتی جنوب نبود، بلکه
تنهایی انسان مدرن و معناباختگی و حسرتهای او را متصور میشد. بهندرت در آثار
وی، تصویر جمعی ثبت شده است. موتیفهای آثار او غالبا در دریا، شب، گل، انسان تنها
(زن و مرد)، صخره، موج، قایق، ساحل بکر، غروب، بندر، جاده، آسمان، شالو، گوشماهی،
حرا و... خلاصه میشود. او افزون بر اینکه، عکاسی مردمشناس و مردادر بود، هنرمندی
اقلیمشناس بود که در کارهای خود بهدنبال بازنمایی و بازشناسی برجستهترین چشماندازهای
طبیعی و گردشگری و ابعاد زیستی مردمان این دیار باصفا به خصوص دیر بکر بود.
بدیهی است هوشمند در هنر به درجهای رسیده بود که از ظاهر
زندگی و محیط پیرامونش عبور کرده و در پی یافتن «خویشتن» و «معنای» هستی بود. وی
گاهی در مسیر شناخت، از خود عاجز میماند و بهدنبال فریادرسی بود و این عجز خود
را با نوشتههای کوتاه در برخی از آثار خود عیان میکرد، مثل این نوشته: «به کسی
احتیاج دارم که پنهانم کند از احمقی که درونم است.» او معمولا برای توصیف درونیات
خود به جملات قصار از نویسندگان و بزرگان پناه میبرد.
پرهام هوشمند، سوژههای اجتماعی خود را به سبک خود بازنمایی
میکرد. وی در این زمینه عمدتا با طنزی ملموس و رفتاری هیجانآمیز ظاهر میشد و همین
ابتکار وی هم لبخند بر لب مخاطب مینشاند و هم با بازی با اشعار و واژهها به
معرفی سوژه خود میپرداخت. بیشک درگذشت این هنرمند برای جامعه هنری استان بوشهر
ضایعهای جبرانناپذیر خواهد بود. روحش شاد