محمدجواد حق‌شناس:
ازشمار دو چشم يك تن كم
وز شمار خرد هزاران بيش
ديشب هنگام مرور پيامك‌هايم، پيامك دوست گراميم ناصر برازجانى را ديدم. كمى نگران شدم ايشان و اقاى محمد خيرانديش دو دهه‌اى هست كه اخبار همشهري‌ها و بوشهري‌هاى مقيم تهران را مديريت مي‌كردند، خبر پيامكى حكايت از درگذشت آيت‌الله شيخ محمدباقر دشتيانه امام جماعت مسج الرسول نازى اباد تهران در سن هشتاد و هفت سالگى داشت.
ايشان از اهالى برازجان مركز دشستستان و يكى از قديمى‌ترين پيش‌نمازهاى خوشنام جنوب تهران بود.
شناخت من از اين روحانى مردمدار، خوش برخورد و صميمى به اواخر دهه ٤٠ برمي‌گردد، هنگامي كه به همراه خانواده‌ام درسال ٤٨ به تهران مهاجرت كرديم و حضرت پدر ،آيت‌الله حق‌شناس امام جماعت مسجد قائم آل محمد واقع در خیابان خيام جنوبى و خانى آباد بود و به دليل سوابق همشهرى‌گرى و هم لباسى مراودات خانوادگى هم برقرار بود. همچنين در سفر حج تمتع كه با همان روحيه گرم و لبى هميشه خندان روحانى كاروانى بودندكه توفيق تشرف را درسال ٧٠ يافتم. حاج آقا دشتيانه بيش از ٦٠ سال امام جماعت مسجد الرسول نازى آباد بود و در اين سال‌هاى پر فراز و نشيب هميشه با مردم بود اخلاق و رفتارش در مقايسه با قبل و بعد از انقلاب تغييرى نكرد.
هنگامي‌كه در اوايل انقلاب در تهران با محوريت و مسووليت آيت‌الله مهدوى كنى كميته‌هاى چهارده گانه شكل گرفت مسووليت يكى از اين كميته‌هاى مردمى به ايشان محول شد که این مساله با روحياتش سنخستى نداشت پس از مدتى آن را واگذار كرد.
روزهاى اول انقلاب بود كه گروه تروريستى فرقان فعاليتش را با چند ترور آغاز و علنى كرد بعد از ترور شهيد سپهبد قرنى و ترور ناموفق آيت‌الله هاشمى رفسنجانى، مرحوم دشتيانه و آيت‌الله سيدرضى شيرازى از نخستين افراد هدف بودند كه خوشبختانه ترور ايشان ناكام ماند و زخمى شده و نجات يافتند.
مسجدالرسول كه سنگ بناى آن توسط آيت‌الله سيد ابوالقاسم كاشاني و با همت مرحوم دشتيانه در اوايل دهه ٣٠ پايه‌گذارى شد. در ٦٠ سال گذشته يكى از پايگاه‌هاى فعال مذهبى براى جوانان در جنوب تهران به‌شمار مي‌رفت و آقا شيخ محمدباقر دشتيانه نيز مورد وثوق عموم اهالى و مردم عادى كوچه وبازار بود. اين مسجد در طول دوران دفاع مقدس هم فعال بود و از طریق بسیج آن صدها رزمنده راهی جبهه‌های دفاع از کشور شوند و از این رهگذر ده‌ها شهيد در دفاع از ميهن و انقلاب اسلامى تربيت و تقديم كند.
روز گذشته در تشييع باشكوهى كه از پيكر ايشان از منزل تا مسجد در محله نازى آباد انجام شد غير از كسبه و اهالى محل برخى چهره‌هاى نام آشنا را هم مي‌شد در ميان خيل جمعيت ديد كه به نظر نمي‌رسيد هيچ وجه مشتركى داشته باشند جز ارادت به جناب شيخ. شايد ازمنظره‌هاى عبرت‌آموز مراسم تشييع، حضور همزمان استاد محمدمهدى جعفرى و حاج منصور ارضی در كنار مشايعين بود. به هر روى وى مصداق اين جمله بود كه فرمود: عاش سعيدا و مات سعيدا.
باسعادت زندگى كرد و با سعادت دنيا را بدرود گفت. روانش شاد و يادش گرامى باد
