چرا جنگ در شرق اروپا شروع می‌شود؟
کد خبر: ۱۶۶۸۰
تاریخ انتشار: ۳۸ : ۲۳ - ۲۶ شهريور ۱۴۰۴
جهان در انتظار جنگ جهانی سوم؛

چرا جنگ در شرق اروپا شروع می‌شود؟

می‌توان گذرگاه سووالکی را با دالان تورانی زنگه‌زور ناتو مقایسه کرد؛ شاید این بهترین مقایسه‌ای باشد که امروز با آن روبه‌رو هستیم! با این حال یک تفاوت عمده میان ایران و روسیه وجود دارد.

 

 کریم جعفری

 

این نقشه را با کیفیت خوب گذاشتم تا بتوانید بهتر جزئیات را در آن ببینید. این نقشه خوبی است که کشورهای اروپایی عضو ناتو در شرق باغ گل را در برابر شما قرار می‌دهد. هر رویداد و اتفاقی که قرار است روی دهد، در همین منطقه تا دریای سیاه خواهد بود و آتشی که روش می‌گردد آسیب جدی به همه طرف‌ها وارد می‌کند.

 

چند روز پیش در خبری نوشتم که کشورهای عضو ناتو در حال ارسال تجهیزات سنگین نظامی به صورت هوایی، دریایی و زمینی به لیتوانی هستند اما توضیح ندادم که چرا به لیتوانی! ناتو به شدت از آینده لیتوانی و اتفاقاتی که آنجا ممکن است روی دهد، نگران است. به همین دلیل بیشترین تمرکزش روی لیتوانی است تا مبادا روس‌ها ناتو را غافلگیر کنند و به این کشور حمله کنند!

 

مساله اصلی و مهم، به منطقه فراسرزمینی کالینینگراد باز می‌گردد که مسیر رسیدن به آن از خاک لیتوانی می‌گذرد. گذرگاه موسوم به سووالکی است؛ گذرگاه سووالکی نواری به طول ۶۵ کیلومتر است که بین مرز لهستان و لیتوانی، دو کشور عضو ناتو واقع شده است. این گذرگاه کشورهای بالتیک را به بقیه اروپا متصل می‌کند و در عین حال بلاروس را از منطقه‌ به شدت نظامی‌شده کالینینگراد،‌ منطقه برون‌خاک روسیه، جدا می‌سازد.

 

این گذرگاه همچنین تنها مسیر زمینی ناتو برای رسیدن به لیتوانی، لتونی و استونی است. این سه کشور به دلیل توان نظامی محدودتر در مقایسه با دیگر اعضای پیمان، به عنوان نقطه‌ نرم یا آسیب‌پذیر ناتو در منطقه بالتیک شناخته می‌شوند. این خط کالینینگراد را از روسیه و متحدش بلاروس جدا می‌کند. گفته می‌شود که در رزمایش زاپاد-2025، ارتش روسیه برای اشغال گذرگاه سووالکی بارها تمرین کرده است.

 

در طول یکی دو هفته گذشته این منطقه شاهد تحولات متعددی بوده است، از یک‌سو اعلام شد که سه کشور لیتوانی، لاتویا و استونی در حال تقویت مرزهای خود با روسیه به طول 1500 کیلومتر هستند که به نظر می‌رسد با کمک یگان‌های مهندسی ناتو با ایجاد کانال‌ها، میدان‌های مین، سیم‌های خاردار و خاکریزهای هوشمند!! می‌خواهند به نوعی هوشیاری خود را در برابر هر رویداد احتمالی بالا ببرند. از طرف دیگر رزمایش‌های مختلفی نیز ناتو با این کشورها برگزار کرده و می‌کند.

 

لهستان نیز پروژه‌ای مشابه را با نام «پروژه سپر شرقی» برای استحکام بخشیدن به مرزهای شرقی خود با بلاروس و کالینینگراد راه‌اندازی کرده است. ساخت موانع، حصارها و تاسیسات نظامی از نوامبر ۲۰۲۴ آغاز شده و پیش‌بینی می‌شود این پروژه تا سال ۲۰۲۸ تکمیل شود. پارلمان اروپا نیز در آوریل ۲۰۲۵ قطعنامه‌ای تصویب کرد که در آن «سپر شرقی» و «خط دفاعی بالتیک» به‌عنوان طرح‌های شاخص امنیت مشترک شناخته شدند. اگر یادتان باشد، چند روز پیش در خبری اعلام کردیم که لهستان قصد دارد حدود 5درصد از تولید ناخالص ملی خود را به حوزه نظامی و دفاعی اختصاص دهد!!

 

انتقال ده‌ها هزار نفر نیرو به همراه هزاران دستگاه انواع و اقسام تجهیزات سنگین، تنها راه ناتو برای مقابله با روس‌ها است! با این حال، ناتو در برابر حمله سریع و برق‌ آسای روسیه به لیتوانی نمی‌تواند کاری از پیش ببرد و تنها راه پیش‌رو، مقاومت چند روزه نیروها برای رسیدن نیروهای رزمی ناتو خواهد بود. سووالکی به باور من نقطه اصلی نبرد آینده خواهد بود که اهمیت بسزایی در طرح‌های نظامی و امنیتی آینده دارد.

 

به عنوان یک روزنامه‌نگار، با دقت مطالب و موارد مطرح شده توسط رسانه‌های غربی در مورد این منطقه را مطالعه کرده و جابجایی‌ها، اظهارنظرها و رویدادهای مرتبط با این منطقه را بررسی می‌کنم. به باور من، ورود پهپادهای روسی به خاک لهستان و سپس اقدام لهستان در انتقال 40 هزار نفر نیروی رزمی و انتقال چندین تیپ زرهی و مکانیزه به مرز با بلاروس نیز بخشی از اقدامات پیشگیرانه‌ای است که اروپایی‌هایِ عضو ناتو در مورد نیت روس‌ها برای حمله به لیتوانی جهت تامین امنیت کالینینگراد مطرح می‌کنند!

 

این مساله نمی‌تواند درست باشد که ارتش روسیه بخواهد به یک کشور عضو ناتو حمله کند! به باور من، قضیه بسیار برعکس است. این ناتو است که قصد مداخله و حمله دارد و تمام تحرکات آن‌ها اینگونه می‌نماید که قصد دارند در هر حمله‌ای ابتدا منطقه کالینینگراد را اشغال کرده و تهدیدات روس‌ها از این منطقه علیه خطوط تدارکاتی ناتو در لهستان، آلمان، نروژ، فنلاند، حتی دانمارک و هلند را بی‌اثر کنند. ارتش روسیه از چند سال پیش با تغییر رویکردهای نظامی‌اش در این منطقه و با اصلاح پدافند کالینینگراد در تلاش است مقاومت آن را برای یک هفته تا 10 روز در برابر هر تهاجمی تضمین کند.

 

از این‌رو، این ناتو است که می‌‌خواهد به روسیه حمله کند تا با خلط کردن اوراق مانع، راهکاری جهت پایان دادن به پیشروی روسیه در اوکراین و برداشتن تهدید روسیه بر سر شرق اروپا پیدا کنند. ما همین امروز باید اودسا را از دست‌رفته ببینیم؛ به اظهارنظرهای نخست‌وزیر نئاندرتال سابق انگلیس که چند روز پیش گفته بود بار دیگر دقت کنید! صحبت‌های بوریس جانسون که در دوران نخست‌وزیری او جنگ در اوکراین شروع شد به ما می‌گوید که سایه وحشت بر سر باغ گل عمیق‌تر و شدیدتر شده و آن‌ها راهکاری برای خارج شدن از این سایه‌های شوم ندارند.

 

موقعیت استراتژیک گذرگاه سووالکی آن را به بخشی حیاتی از آرایش دفاعی ناتو در اروپای مرکزی و شرقی تبدیل کرده است. پروفسور داریوش کوزراوسکی، عضو گروه آموزشی امنیت ملی دانشگاه یاگیلونیا در لهستان، این گذرگاه را «منطقه‌ای حساس در تقاطع منافع راهبردی ناتو و روسیه» توصیف می‌کند. او می‌گوید: «اهمیت حیاتی این منطقه، بیش از هر چیز از احتمال تصرف آن به دست نیروهای روسیه و قطع ارتباط زمینی سه عضو ناتو [لیتوانی، لتونی و استونی] با متحدانشان ناشی می‌شود.»

 

می‌توان گذرگاه سووالکی را با دالان تورانی زنگه‌زور ناتو مقایسه کرد؛ شاید این بهترین مقایسه‌ای باشد که امروز با آن روبه‌رو هستیم! با این حال یک تفاوت عمده میان ایران و روسیه وجود دارد. روس‌ها با انجام رزمایش‌های گسترده که آخرین آن همین زپاد-2025 است، نیروها و تجهیزات خود را گام به گام در خاک بلاروس به خطوط مقدم نبرد نزدیک‌تر می‌کنند و این در حالی است که چند نادانِ نفوذی در کشور ما پیشنهاد می‌دهد که با مزدوران علیف در قره‌باغ رزمایش نظامی برگزار شود! اینجا می‌توان تفاوت رویکرد و فکر را در حوزه راهبردی تشخیص داد.

 

نظرات بینندگان