دیروز رفتیم سینما، جاتون خالی. همه اومده بودند، قرار بود «وعده‌های یک مرد راستگو» را با هم تماشا کنیم. فیلمی که فقط قابلیت ساخت و پخش در محدوده جغرافیایی خاصی را داشته و نمی‌توان نمونه آن را در جای دیگری یافت.
کد خبر: ۳۹۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۹
ما این روزها کلا اوضامون قاطی پاتی هست. یعنی هر کاری می‌کنیم که جفت و جورش کنیم، اصلا نمی‌شه. دست خودمون هم نیست. بخوای نخوای، فکر کردن هم بهش سخته.
کد خبر: ۳۹۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۸
این پروازهای بوشهر به تهران و برعکس، همیشه یه داستان‌های بی‌سر و تهی دارد که نگو و نپرس. یعنی بعضی وقتا تو این طیاره‌های غراضه ایران ایر که سوار می‌شی، یه آدم‌هایی کنارت می‌شینن که عزرائیل هم از ترسشون جرات نمی‌کنه نزدیک بشه، یعنی العیاذ بالله، جوری خوف می‌کنن و می‌ترسن که ترس کل وجود جناب عزرائیل را هم فرا می‌گیره.
کد خبر: ۳۹۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۷
آقا ما کارمون فقط هشدار دادنه، یعنی کار دیگه‌ای بلد نیستیم، یعنی زورمون نمی‌رسه. یادتونه داستان اون رئیس شرکت سیتون تعریف کردم و گفتم که رئیس چون زورش می‌رسه و کارخونه ارث باباشه هر کاری دوس داره می‌کنه، حالا حکایت این حضرات آقایونه، تو مملکت که کلا هر کی سی خوشه
کد خبر: ۳۸۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۳
در این وادی که هستیم خیلی اتفاق‌ها می‌افتد، از اون دست اتفاقاتی که فقط خاص بوشهر است و بس.
یعنی اگه شما از شمال تا جنوب این استان و گز کنید و چوب بندازید، متوجه خواهید شد که از همیشه تا همیشه هر وجبش یه مساله‌ای هست که باید بهش بخندیم.
کد خبر: ۳۸۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۰۲
بعضی‌ها به قیافشون نمیاد که ناطور بیابون باشند، از همین الان دارند نقشه می‌کشند که کاندیدای مجلس بشن. یعنی اگه اعتماد به‌نفس اینا رو کاکتوس داشت، گیلاس ثمر می‌داد.
کد خبر: ۳۷۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۷
گفتن قراره واسه شرکت می‌خوان مدیر انتخاب کنن، شرکت تقریبا ارث بابای رئیس جدید بود که باباش هم از یکی دیگه به زور به ارث برده بود، رئیس جدید پس از این‌که اومد، پشت میزش نشست و چوبی دستش گرفت و نشست پشت میزش که ...
کد خبر: ۳۷۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۷
این پروازهای تهران – بوشهر هم برای خودش داستانی شده، یعنی هفته‌ای نیست که یه خبری از تاخیر، مشکل، لغو و خلاصه برگشت هواپیمای محترم به فرودگاه مهرآباد منتشر نشه.
کد خبر: ۳۷۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۵
فرش قرمز یا ترمز قرمز، مساله این است اما بعضی وقتا که فرش قرمز پهن می‌کنند، اونی که می‌خواد بیاد و روش رد بشه، اینقدر لفتش می‌ده که هم حال فرش به هم می‌خوره و از قرمز به زردی متمایل می‌شود و هم آنهای که می‌خواهند به سالن بیایند باید حواسشان باشد که احیانا با کفشان فرش محترم را لگدمال نکنند.
کد خبر: ۳۷۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۲۰
ناقلان اخبار و راویان شیرین گفتار چنین نقل کنند که در روزگاری نه چندان دور در بلاد دیوان برید دچار نوعی اشکال در رفتار شد و این اشکال به جایی رفت که نزدیک بود نه طومارهای مردم به مقصد برسد و نه مکتوب‌های دیوانی به حکام مناطق گسیل شود.
کد خبر: ۳۶۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۱۹
پنجم ابتدایی بودیم، معلمی داشتیم که الی ماشالله سختگیر بود، یه چیزی می‌گم یه چیزی می‌شنوید. تو کلاس کلاً 36 دانش‌آموز بودیم – فکر کنم اون مدرسه الان همش 36 دانش‌آموز داره و این می‌رسونه که ما چه نسل شلوغی بودیم- هم کلاسی داشتیم که در نوع خودش نابغه بود. نابغه به‌خصوص در دیکته نوشتن. اسمش رو گذاشته بودیم آقای موفقیت!!
کد خبر: ۳۶۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۱۲
خدا رحمت کنه «ایرجو» را. اشعارش پر از نکته، معنی، احساس و طنز تلخی بود که شاید بتوان در لهجه شیرین او یافت. لهجه‌ای که در آن صراحت، شجاعت و صداقت نهفته بود.
کد خبر: ۳۵۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۱۱
به این موی سفید و سیاه قسم، به این طرح‌های یه خط در میان قسم، به همین دهکده‌ای که کنارش، دورش، اطرافش خلاصه هر جاش که بگی و بفرمایی فاضلاب می‌ریزن و قراره همونجا هم رستوران بزنند و تو بگردی، قسم که قراره به‌زودی اتفاقای خیلی خیلی مهمی بیفته. حالا می‌گی نه، من یکی یکی برات می‌خونم و تو جواب بده:
کد خبر: ۳۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۲/۰۷
امین بندری: ما که زیاد ذوق‌زده نشدیم. یعنی نه تیترش کردیم و نه عکسش، چون می‌دونستیم که کلا اینا همش آرزو هست و اونم بر جوانان عیب نیست. یعنی نه این‌که دلمون نخواد، دلمون می‌خواست اما هر چه فکرش رو کردیم که فعلا رو زمین کسی نتونسته یه ستارش رو علم کنه، رو آب که خدا به فریاد برسه.
کد خبر: ۳۳۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۳
امین بندری:آقای فلانی که نمی‌تونم اسمش رو بیارم تو یه جمعی گفته بود که به زودی رستوران شناور کنار همون تنها دستاوردمون احداث می‌کنیم و حتی می‌خوایم هتل! شناور هم بزنیم که ملت برن حالش و ببرن و کلا از این راه اشتغال‌زایی!؟ کنیم.
کد خبر: ۳۳۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۲۱
عید نوروز تهران بودم، یعنی به حساب خودمان رفته بودیم هواخوری و تعطیلات تا شاید یه مقدار از های و هو و قیل و قال‌های خبر و روزنامه و این بساط‌ها به‌دور باشم و مقداری هم از این حواشی و گُل و پوچ‌‌های آقای فلان.
کد خبر: ۳۲۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۷
بامدادجنوب- امین بندری: «ما یه فامیل داریم که خیلی نفوذ داره، خیلی به درد فامیل خورده و همیشه هم سر تلمبه (همون چاهاو یا مزرعه، زمین خلاصه هر چی دوس دارین اسمش رو بزارین) دکتر جمع می‌شن و سی استان تصمیم می‌گیرن. نه ایکه قبلا نفوذ داشته باشه‌ها و یا ایکه کلا آدم سرشناسی باشه، نه اینا اصلا نیسی.»
کد خبر: ۳۲۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۱۵
زنگ زده که جات خالی، دیروز جایی بودم، اصلا تو بگو یه جای خاص که فقط تو بهشت پیدا می‌شه. همه اومده بودن و خلاصه واسه این‌که خودشون رو نشون بدن، هر کاری که بگی می‌کردن.
کد خبر: ۳۱۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۴
دست‌فروش‌ها در تهران زیاد شده‌اند و کسبه قیام کرده‌اند و کم مانده تظاهرات بکنند و یا در خیابان پر هم را بکنند. در طول تاریخ هرگز کسبه اینقدر از دست دست‌فروشان عصبانی نبوده‌اند اما چرا؟
کد خبر: ۳۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۹
امروز هر کاری کردم طنز بنویسم، دیدم راهی نداره و واقعا سخته نوشتن وقتی همه اطرافت پر از طنز تلخ روزگاره. دست رو هر چی می‌ذاری، به هر کجای این استان میری با یک آشفتگی تمام عیار متوجه می‌شی. متاسفانه دیگه طنز هم زبان حال خیلی‌ها نیست و بسیار باید طناز باشی تا بتوانی مردم را بخندانی.
کد خبر: ۳۱۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۷