با دستور استاندار گیلان، معاون امور عمرانی استانداری بوشهر معرفی میشود، یک درسخوانده شیمی، قرار است استان را آباد کند، آیا عبدالکریم گراوند دلش برای مردم بوشهر میسوزد؟
اگر در همین صفحه روزنامه نگاه کنید، با گزارشی روبهرو میشوید که در آن با حضور معاون اول رئیسجمهور و دیگر وزرا، یکی از بزرگترین کارخانجات فولاد اسفنجی کشور در استان فارس به بهرهبرداری رسیده است، پروژهای که در روزهای سخت اقتصاد نشاندهنده آن است که ما هنوز هم میتوانیم بسیاری از مشکلات را با سرپنجه تدبیر حل کنیم. در حالی که یک بوشهری در استان شمالی در حال انجام کارهای بزرگ است، در استان خودمان دچار یک تسلسل بیخود و بیجهت شدهایم و مانند گوی غلتان، میگردیم و به جایی نمیرسیم.
روز گذشته در سرمقاله روزنامه نسبت به موضوع انتخاب مدیران ابنالوقت و تازه بهدوران رسیدهای که جز پارتی و لابیگری هیچ توانایی و قدرتی ندارند پرداخته و به استاندار هشدار دادیم که وارد بازی خطرناک و بیبازگشتی که دیگران برای او طراحی کردهاند، نشود. با این حال بهنظر نمیرسد که عبدالکریم گراوند بخواهد به هشدارهای دلسوزانه ما گوش کند و چون او گوش نمیکند، ما نیز هیچ تعهدی نداریم که بخواهیم حرفهای او را گوش داده، پوشش داده و یا آنکه بیش از این از او تعریف کنیم، که البته تا امروز هم جز ادامه روند اشتباه استاندار پیشین، دستاورد مثبتی نداشته است.
شایع شدن خبری در مورد انتخاب مدیرکل دفتر شهری بهعنوان سرپرست معاونت امور عمرانی استانداری، مانند سیل ویرانگری بود که در این چند روز فضای استان را درنوردیده است. بهزعم نگارنده گراوند در مورد انتخاب او، از خود اختیاری نداشته و برخلاف آن حرفهایی که پس از معارفهاش بر زبان راند، مدیون کسانی است و باید این دین را به هر شکل ممکن ادا کند و این هم بخشی از ماموریتی است که به او محول کردهاند.
ما پیش از این در گزارشهای متعدد و حتی پیامهای خصوصی و غیرخصوصی در مورد به بنبست رسیدن استان به دلیل انتخابهای اشتباه هشدار داده بودیم، اما انگار در استان بوشهر هر کسی که دوست دارد کار خود را میکند و مردم نیز ناچار باید تحمل کنند. ما برعکس دیگران که به بهانه تبلیغ برای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم برخی از پیمانکاران را چلاندند، بدون هیچ چشمداشتی برای روحانی تبلیغ کرده و به او رای دادیم و به همین دلیل هم حق داریم که در مورد استانمان و آینده آن اظهارنظر کنیم.
به دلایل فراوانی مدیرکل دفتر شهری صلاحیت حضور در سمتِ معاونت عمرانی را ندارد. عبدالکریم گراوند که شعار میداد میخواهد از نیروهای وزارت کشور استفاده کند، چرا شعارش را فراموش کرد؟ آیا در این حوزه نیروهای توانمند حضور ندارند و یا اگر قرار است خارج از وزارت کشور انتخاب کند، آیا باز هم نیروهای لایق در دسترس نیست؟ بر اساس اطلاعات دقیقی که ما کسب کردهایم، متاسفانه استاندار هیچ اختیاری از خود ندارد و از جای دیگری دستور میگیرد. دوست نداشتیم که این مساله را امروز بنویسیم و قرار بود انتقادها بعد از عید مطرح گردد، اما با انتخابهایی که بدتر از بد است، ما ناچار باید در این مورد بنویسیم تا فرداروز شرمنده مردم بیبضاعت و ساکت استانمان نباشیم.
اول باید این سوال را مطرح کرد که مدیرکل دفتر شهری چه مشکلی داشت که استاندار پیشین او را از مدیرکل حوزه به دفتر شهری تنزل داد؟ چرا در دوران حضور او هر چه آدم مشکلدار و مسالهدار بوده و هستند باید بهعنوان شهردار انتخاب شده و این همه حاشیه و مشکل امنیتی در شهرهای مختلف ایجاد شود؟ حب و بغضهای شخصی چرا باید در مدیریت او نقش داشته باشد. یک تحصیلکرده رشته شیمی، چه از مسائل عمرانی میداند و چرا باید مردم استان بوشهر هزینه منفعتطلبی عدهای را پرداخت کنند و آیا گراوند که شاید کمتر از یک سال دیگر استاندار بوشهر است، دلش برای مردم استان بوشهر میسوزد؟
از این دست سوالات بسیار است و حالا باید پرسید که آیا هنوز هم مصطفی سالاری استاندار بوشهر است و گراوند نماینده وی است؟ چگونه میشود انتظار داشت که یک استان پیشرفت کند؟ انتخاب فردی که هیچ صلاحیتی در حوزه عمرانی ندارد و صرفا باید منافع مالی برخیها را تامین کند، جز خیانت به استان بوشهر هیچ معنی دیگری ندارد.