کریم جعفری
داستان اردوغان و آرزوهایش، آدم را یاد
همان ضرب المثل قدیمی و بسیار پرکاربرد فارسی میاندازد که لاف در غریبی و ...
بقیه را هم حتما میدانید و اگر نمیدانید دانشآموزان دانشگاه شریف میدانند و میتوانید
از آنها بپرسید، چرا که در این چند مدت هر چه فحش نداده و نساخته بودند، دادند و
ساختند و نامشان را بهعنوان رکوردار فحش در لیست دانشگاههای جهان ثبت کردند.
خارج از این مسائل، گاهی اوقات آدم حرفهایی میشنود، نکات و مسائلی را میبیند که
نمیداند حیرت کند یا حیرتزده به مسائل نگاه کند! 22 سال از روزی که اردوغان و
حزب عدالت و توسعه در ترکیه قدرت را بهدست گرفتند، میگذرد و در این مدت هیچوقت
نتوانستم حتی به یکی از حرفهایی که او میزند، باور داشته باشم.
با این حال، او خوب رگِ خواب ترکها را
پیدا کرده و بیش از دو دهه سوار بر گُرده آنها شده و با حقهبازی، رفتارهای
غیراخلاقی در عرصه سیاست، دروغ و کلک این دوران را پشت سر گذاشته است. حضور 22ساله
او در قدرت باعثشده تا در خلال دو اتفاق مهم که یکی زدن جریان ارگنهکن و دیگری
هم کودتای 2016 بود، کنترل «دولت عمیق» را که برای چند دهه در اختیار سفارت امریکا
در آنکارا بود را به دست بگیرد. این اتفاق با کمک مستقیم سفارت انگلیس میسر شد و
باعث گردید اردوغان پس از تسویهحسابهای شدید که منجر به اخراج، دستگیری، محاکمه،
فرار و تبعید بیش از یک میلیون نفر شد، «زمام امور» ترکیه را به شکل کامل بهدست
بگیرد.
قدرت اردوغان در ترکیه پس از این ماجرا
رسما به دیکتاتوری تبدیل شد، دیکتاتوری که حتی دوستان و نزدیکانش را هم راند و
باعث گردید او چنان به فساد آلوده شود، چنان درگیر مافیای قدرت و ثروت که در عمیقترین
لایههای سیاست و کثافتکاریهای باندهای جنایتکار حاضر در ترکیه حضور داشتند، شود
که حالا وحشتزده به انتخابات بهار سال آینده نگاه میکند. اردوغان میخواهد به هر
شکل ممکن، حتی اگر شد با قدرت ارتشی که پس از 22 سال حالا دیگر بخش عمدهای از آنها
دولا راست شدن را در جایگاه نماز بهتر یاد گرفتهند و به او وفادار هستند دست به
کودتا بزند، در قدرت بماند. او برای این منظور، دلایل بسیاری دارد، دلایلی که باید
در جای اردوغان بود تا آن را درک کرد.
اردوغان بهشدت از این مساله میترسد
که پیش از پاک کردن تمام گندهایی که به همراه نزدیکانش در ساختار سیاسی، اقتصادی،
اجتماعی و هویتی ترکیه به وجود آورده؛ قدرت را به رقیبی واگذار کند که اگر در
جایگاه او نشست، همه پروندهها و زدوبندها را رونمایی کند. این مساله مانند خوره
همه وجود اردوغان و نزدیکانش را میخورد. کافی است این روزها وضعیت ترکیه را از
نزدیک رصد کنید تا بهتر بتوانید تحلیل کنید. اردوغان پس از آنکه خودش را در طویله بنسلمان،
بنزاید، صهیونیستها، السیسی و حتی یونانیها انداخت تا به جریان سرمایهگذار در
این کشور و مردم این پیام را صادر کند که دوران ماجراجوییش به پایان رسیده، دست به
دامان سوریها هم شد.
این دیدار در هر سطحی که بشود (مانند
دیدار با طرف یونانی که اردوغان ابراهیم کالین را به بروکسل فرستاد تا با وساطت
امریکاییها با طرف یونانی دیدار کند) برای اردوغان مهم است و میخواهد آن را
برگزار کند. با این حال بهنظرم سوریها برداشت دقیقی داشتند که حاضر نشدند با
اردوغان در سطح روسای جمهور دیدار کنند و این دیدار آن اندازه مهم بود که اردوغان
به وزیر جنگش دستور داد که اگر میشود دیداری را در سطح وزرای دفاع با روسها و
سوریها به هر بهانهای جفتوجور کند! خلوصی آکار روز گذشته در این مورد حرف زیاد
زد، اما باز هم از قرار معلوم سوریها حاضر نشدهاند امتیاز مجانی به اردوغان
بدهند.
اما یک چیزی که خیلی جالب بود و میخواهم به آن
اشاره کنم و در راستای همان شیادی و حقهبازی اخوانیها جای میگیرد و کارکرد
داخلی دارد، تازهترین تز و ایده اردوغان است که روز یکشنبه در سفر به ارزروم آن را
در راستای مبارزات انتخاباتیش گفت. او با بیان اینکه «ما همراه با جمهوری باکو در
حال پیریزی عصر نوینی در منطقه هستیم. با پیشرفت ارمنستان در صلح، امنیت و آرامش،
همهچیز تسریع خواهد شد، گفت: ترکیه در حال آمادهسازی برای مهمترین رویداد در
تاریخ هزار ساله خود در منطقه با چشمانداز ابتکار عمل «قرن ترکیه» است». حالا من
کار ندارم که اردوغان چگونه میخواهد با یک قماربازِ دائمالخمر، «عصر نوین»
بسازد، اما بهخوبی میدانم که خوب راه کلاهبرداری و شیادی را میداند. به قول
معروف، لاف در غریبی و....
در هر صورت همه آنهایی که در طول این 22 سال
تحولات ترکیه را پیگیری کرده و آن را از نزدیک رصد کردهاند بهخوبی میدانند که
سران حزب عدالت و توسعه در گفتار و رفتار خود هیچ صداقتی ندارند و در این مدت
بارها گردشهای عجیبی در عرصه تعیین خطوط و راهبردهای خود کردهاند، در واقع به جز
انگلیسیها هیچ کشوری نمیتواند چندان به تعهدات و قولهای مقامات آنکارا، بهویژه
رجب طیب اردوغان تکیه کند. حتی رفتارهای سیاسی این حزب در داخل ترکیه نیز باعثشده
تا میزان محبوبیت اردوغان بهشدت کاهش پیدا کند و همین مساله عاملی مهم بوده تا او
به فکر مهندسی انتخابات سال آینده باشد و برای برداشتن کلاه مردم این کشور، هر
دروغی را مطرح میکند.