کریم جعفری
روز گذشته منابع منطقهای و جهانی گزارشهایی منتشر کردند که در آن آمده بود که بخش بزرگی از نیازهای غذایی جحود اشغالگر را مصر و مراکش به همراه ترکیه تامین میکنند و این در حالی است که دولت مصر از ارسال کمک و رساندن آب و غذا به مردم جنگزده غزه عاجز و ناتوان است. انتشار این خبر مثل بمب در مصر سر و صدا به پا کرد و باعث واکنش سریع ژنرال عبدالفتاح السیسی شد که در طول 22 ماه جنگ در باریکه غزه میزان محبوبیتش روز به روز کمتر میشود و طرح چند کودتای ریز و درشت را هم با خوششانسی پشت سر گذاشته است.
در حالی که مردم مصر در گرمای طاقتفرسای تابستان از کمبود شدید برق رنج میبرند (دقت داشته باشید که مصر با جمعیتی 110 میلیونی، یک سوم ایران توان تولید برق دارد و عملا بخش بزرگی از این کشور مردم هنوز دسترسی کامل به برق را ندارند!) در کنار بحرانهای اقتصادی و کاهش پیاپی ارزش پول وضعیت معیشتی بدی هم دارند، قتل عامل صدها هزار نفر از مردم مسلمان غزه در بیخ گوش این کشور بزرگ که یکی از بزرگترین و پرخرجترین ارتشهای عربی را در اختیار دارد، به بحرانی جدی در مصر تبدیل شده است. این بحران وقتی شدیدتر و عمیقتر میشود که اطلاعات بسیاری در مورد همکاری و همراهی دولت السیسی با صهیونیستها برای تداوم اشغالگری و قتل عام مردم غزه منتشر شده است.
اما این همه ماجرا نیست، موضوع فلسطین، قدس شریف، اشغالگری سرزمینهای اسلامی و حالا هم غزه از چند دهه گذشته تا به امروز و باوجود سازش دولتها با صهیونیستها، مردم این کشور را به عمیقترین شکل ممکن به مخالفت با این رژیم سوق داده و نیم قرن آتشبس نه تنها در مردم مصر اثر نکرده، بلکه در ارتش این کشور نیز ژنرالهای ملیگرا و افسران جوانِ متعهد را دچار سرخوردگی بسیار شدیدی کرده است. از زمان معاهده کمپ دیوید میان مصر و رژیم اشغالگر، امریکا سالانه چند میلیارد دلار کمک نظامی به مصر ارائه میکرد که بخش بزرگی از آنها به خرید تجهیزات نظامی از امریکا منجر شد که شامل جنگنده، هواپیمای ترابری، انواع زرهپوش، توپخانه، بالگرد، سامانههای پدافندی و ... میشد.
اما دولت حسنی مبارک در طول نزدیک به 4 دهه حکومت بر مصر، تلاش بسیاری کرد تا افسرانی را تربیت کند که با رژیم صهیونیستی مخالفتی نداشته باشند! آموزشهای ایدئولوژیک دوره ناصر و حتی زمان سادات آرام آرام جای خود را به دکترین دفاعی جدیدی داد که عملا ارتش مصر را به یک ارتش بزرگ، با تجهیزات بسیار اما به شدت دفاعی و ناتوان از هرگونه قابلیت تهاجمی بدل ساخت. اما با وجود تلاشهای صورت گرفته از دوره مبارک تا به امروز ارتش مصر به باور من یکی از مومنترین ارتشهای اسلامی است تا جایی که بیشترین حافظ کلامالله را میتوان در میان افسران مصری یافت! این مساله باعث شده تا صهیونیستها همیشه از جانب مصر احساس خطر کرده و مانع از تجهیز ارتش این کشور به تسلیحات تهاجمی شوند.
اینها را نوشتم تا به اینجا برسم که در طول 22 ماه گذشته دامنه احساسات در ارتش مصر نسبت به جنایت دشمن صهیونیستی در غزه بسیار بالا گرفته تا جایی که فرماندهان ارشد و بلندپایه نیز با این احساسات همراه شوند. همکاریها و همراهیهای دولت السیسی با خواستههای امریکا از یکطرف و بحرانهای اقتصادی که باعث شده تا سران قاهره ناچار به پذیرش برخی خواستههای حکام امارات، سعودی و حتی قطر شوند (در مورد قطر بعداً توضیح خواهم داد تا بهتر این جماعت آشغال را بشناسید) و نتوانند آنگونه که باید و شاید در برابر قتل عام مردم غزه موضعگیری کنند. واکنشهای انفعالی مانند آنچه که امروز رئیس جمهور مصر داشته، به روشنی وضعیت این کشور را مشخص میکند.
در طول چند ماه گذشته افسران جوان در کنار برخی ژنرالهای ملیگرا و البته مسلمان مصری اعتراضات صریح خود را در سلسله مراتب نسبت به عدم واکنش به موقع و درست مصر نسبت به قتل عام مردم فلسطین در غزه و کرانه باختری اعلام کردند و همین واکنشها بود که توسط سفارت امریکا در قاهره رصد شد و به دولت امریکا یادآور شد که بیخیال طرح کوچاندن مردم غزه به صحرای سینا شوند. اما اوج این مخالفتها در ارتش مصر زمانی بود که ایران بر اساس اسناد به دست آمده از جحود به دولت السیسی اطلاع داد که اگر دیر بجنبند طرح حمله و اشغال بخشی از صحرای سینا در دستور کار نتانیاهو و ترامپ قرار دارد!
با این حال، از چند سال پیش ایران تلاش کرد تا مصریها را نسبت به تهدیداتی که از جانب رژیم صهیونیستی متوجه این کشور میشود، هوشیار کند که مصریها به سختی این واقعیتها را پذیرفتند. اما خارج از چارچوبهای دولتی، این ارتش مصر بود که تلاش کرد تا همکاری با ایران را ادامه دهد و به نوعی از دانش و تجربیات ایران در امور دفاعی بهره بگیرد. در همین زمان نیز مصریها تلاش کردند تا منابع تسلیحات خود را متنوع کنند و بر قابلیتهای تهاجمی ارتش خود بیفزایند. این موارد در حالی روی میدهد که متاسفانه دولت این کشور توان ایستادگی در برابر جنایات رژیم صهیونیستی و دفاع از مردم مظلوم فلسطین را ندارد.
وضعیت حکومت عبدالفتاح السیسی در مصر چندان مستقر نیست؛ مشکلات و بحرانهای اقتصادی و معیشتی در کنار بیتحرکی در قبال مساله فلسطین باعث شده که او از ترس کودتای ژنرالها و افسران جوان، هفتهای یکی دو بار بیاید و بیانیه بخواند و همه چیز را توجیه کند! افشای نقش کشتیهای مصری در انتقال نیازهای صهیونیستها که باعث شد تا ارتش یمن ورود کشتیهای مصری به دریای سرخ و خروج از آن را محدود کند، ضربه بزرگ دیگری به حکومت متزلزل السیسی بود. همه این موارد به ما میگوید که مصر آبستن حوادث بسیاری است؛ اگر دولت السیسی مسیر را اصلاح نکند، اگر نخواهد به درستی تصمیم بگیرد، هر اتفاقی در این کشور ممکن است روی دهد. مردم مصر باوجود همه مشکلات و بحرانها، قضیه فلسطین را فراموش نکرده و حاضرند برای آن بجنگند... این همان مسالهای است که صهیونیستها به شدت از آن میترسند و میخواهند همان بلایی که بر سر سوریه آوردند، بر سر مصر هم بیاورند!