کریم جعفری
دو روز پیش بود که یکی از دوستان قدیمی و مخاطبان همیشگی و البته دلسوز و ایران دوست به من پیام داد و با ارسال مطلب یکی از ساکنان بهارستان از اینکه چرا وزیر امور خارجه با سازمان بینالمللی انرژی اتمی توافقنامهای را امضا کرده که جز ضرر چیزی ندارد، به شدت گلایه داشت و از اینکه مملکت تا این اندازه بیصاحب است که هر کسی ساز خودش را میزند، بیش از پیش دادخواهی میکرد. برای اینکه توضیحی در این زمینه بدهم که هم حرفهایی را زده باشم و هم بگویم که همواره تلاش کردهام تا پاسخ حرفهای درست و دقیق را بدهم، در ادامه چند نکته را خدمت شما خواهم گفت.
من از آنجایی که تک تک این دوستان و عزیزان را به اسم و سابقهای که در دوستی مجازی دارند میشناسم و به دلسوزی آنها ایمان دارم نکاتی را گفتم که اگر برخی حرفها و مواضع خصوصی نبود، حتما آن را اینجا دوباره بازنشر میکردم. اما برخی مسائل حقالناس است و نمیشود کاری کرد؛ ولی میخواهم تاکید کنم تنها جایی که مملکت تا اندازهای صاحب دارد و میتوان به آن امیدوار بود همین حوزه سیاست خارجی است، وگرنه شما اراجیف رئیس کمیسیون آموزش مجلس را در تبریز دیدید که چه غلطهای اضافهای کرد و چه شکرهای نابجایی خورد. اگر مملکت صاحب داشت، اول دهان این ابله را پر از خاک میکردند و برعکس سوار خر میکردند و در همان شهر تبریز میچرخاندند و بعد هم مجبورش میکردند 100 بار از روی مثنوی معنوی مشق کند...
اگر مملکت صاحب داشت امروز یکی مانند عباس موسوی مسوول تشریفات ریاست جمهوری نبود که در خصوصیترین جلسات و نشستهای دولت حضور دارد؛ او که در دوران سفارتش در باکو بالگرد رئیس جمهور دچار حادثه شد و رئیس جمهور به همراه وزیر امور خارجه و دیگر همراهانشان شهید شدند! اگر مملکت در برخی مسائل و موارد صاحب داشت هر کسی از راه نمیرسید و چرندی بگوید که فردا دشمن از آن بهرهبرداری کند. در هر کشور دیگری بود که این همه مزخرف و اباطیل میگفتند طرف را 10 بار محاکمه میکردند و از او بابت حرفهایش سند و مدرک میخواستند. همین مسائل و موارد است که چون رسیدگی نمیشود دوستداران ایران و دلسوزان مملکت را دچار ناامیدی و عصبانیت میکند.
حالا هم این دوست ما بابت نوشته یکی از اهالی بهارستان (ببخشید اصلا زبانم نمیچرخد به برخی از این افراد نماینده بگویم!) که گفته بود توافق با آژانس از توافق برجام بدتر و خطرناکتر است، ناراحت بود. پاسخی که من به این دوست عزیز سه شب پیش دادم بر این محتوا استوار بود که: ایران هر توافقی هم که با آژانس کند و حتی اگر بگوید همین فردا بازرسان آژانس به تهران برگردند و هر کسی هم دلش میخواهد آژانس بفرستند، باز هم این توافق اجرایی نخواهد شد دلیلش هم این است که خواهی نخواهی این سه کشور مزدور اروپایی کار خودشان را خواهند کرد. برای آنها اصولا این چیزها مهم نیست چرا که به زعم باطلشان برنامه هستهای ایران نابود شده ونیازی به امتیازدهی به ایران نیست!
بنابراین، این نگرانیها هیچ محلی از اعراب ندارد. ایران اگر باوجود اطمینان از بیحاصلی مذاکره با امریکای ترامپ با این دولت دروغگو و حقهباز چند دور مذاکره نمیکرد آیا مردم ایران اینگونه در برابر تجاوز مشترک محور صلیبی – یهودی مقاومت و ایستادگی میکردند؟ این نهایت هوشیاری تصمیم گیران کشور برای مذاکرهی بیحاصل با امریکا بود که مردم (منظورم دهانگشادهای عوضی است که همین الان هم دارند به پزشکیان ننهمرده توصیه میکنند برود و با ترامپ پدرسوخته مذاکره کند!) فردا نگویند چرا مذاکره نکردید و اگر با ترامپ مذاکره نکردید؟ حالا هم نظام تصمیم گرفت تا با آژانس به یک توافق برسد هر چند که تمام بندهای این توافق به ضرر ایران بود، اما در این توافق مواردی قرار داشت که بسیار مهم بود.
این موارد، بیاثر کردن این توافق در صورت اقدام سه کشور اروپایی در مساله مکانیزم ماشه بود، باید هم در داخل و هم در خارج همه میدانستند و همه میدیدند که ایران بر سر همه چیز توافق کرد، حتی امتیاز داد، از حق تاریخی ملت گذشت و به قول معروف همه چیز را داد تا اتفاقی بدتر روی ندهد و ایران از انپیتی به صورت کامل خارج نشود ولی غربیها به صورت واضح و روشن به تنها چیزی باور نداشته و نمیخواستند باقی ماندن ایران در انپیتی بود. متاسفانه بسیاری از ساکنان بهارستان سیاستورزی نکردهاند، با دو تا توئیت و چهار پست تلگرامی و پنج تا هیاهو پشت تریبون مجلس و چند برنامه تلویزیونی که کسی سیاستورز نمیشود...
برای سیاستورزی باید کتاب خواند، تاریخ را دانست، فهمی دقیق از مسائل مهم جهان داشت. سیاستورز و مرد سیاست شدن نیاز به هوش بالا و آیندهنگری دارد. من خیلی سعی میکنم در این جور مسائل وارد نشوم و حرفی نزنم؛ فکر میکنید با این مشکلات و این مسائل آشنا نیستم؟ نمیتوانم هر روز توئیت بزنم این را دار بزنید، آن را محاکمه نظامی کنید، آن را به سلابه بکشید، دیگری را شلاق بزنید؟ میدانم حمله کردن به این و آن نان دارد، پروژه دارد، پول دارد، آینده شغلی دارد و شما میتوانید قراردادهای کلان ببندید... اما با این کارها «ایران عزیز» از باتلاق مشکلات عبور میکند؟ این موضعگیریها باعث میشود که از بار مشکلات کشور کم شود؟ با این رویکرد جز آنکه آب به آسیاب دشمنان مملکت بریزیم، کار دیگری انجام دادهایم؟
همان دو ماه پیش هم نوشتم که نیاز نیست با اروپاییهایی مفلوک و بدبخت وارد مذاکره شوید، نیاز نیست که تلاش کنید تا این سه کشور به ویژه آلمان اشغالی و فرانسه به هم ریخته و انگلیس از دست رفته اقدامی علیه ایران ما نکنند. آنها همواره دشمن ایران بوده، هستند و خواهند بود. اشتباه بزرگ و تاریخی دولتیها در ایران همواره این بوده که به این اروپاییهای زهوار دررفته بیش از وزنشان بها دادهاند. هر چند اگر همین کارها نمیشد فردا عدهای زبانشان 10 متر درازتر میشد، ولی به هر حال گفتم که بدانید امروز هر آنچه عراقچی در قاهره با گروسی امضا کرد و بابت آن برخی حنجره خودشان را پاره کردند، دیگر هیچ ارزشی ندارد... باید برای پاسخ دادن به دشمن در میدان آماده شد...