ایران و پایان برتری تکنولوژیک رژیم صهیونی
کریم جعفری
در این سالها بر یک نکته خیلی تاکید داشتم و آن هم اینکه در همه سه دهه گذشته موضوعی که باعث برتری رژیم کودککش بر کشورهای عربِ منطقه شد، شکاف اطلاعات، تکنولوژی و دانش بود. هیچ یک از این کشورهای عربی یک زیرساخت معتبرِ علمی-فنآورانه نداشتند و حتی نتوانستند در این حوزه در حوزه دانشگاهی نیز اثری از خود بر جای بگذارند. بنابراین، رژیم که حمایت امریکا را داشت خیلی زود توانست با انقلاب تکنولوژیک در آغاز هزاره جدید میلادی، شکاف خود با این کشورها را چند برابر کند تا جایی که امروز با فروش سامانهها و فنآوریهای شنود و رصد هم آنها را میدوشد و هم ناچار به برقراری روابط سیاسی میکند.
در حالی که کشورهای عربِ حوزه خلیج فارس در حال ساخت برجهای بلندمرتبهتر، مسابقات شترسواری و دعوای مرغ و خروس بودند یا اینکه میخواستند با استفاده از فنآوری شرکتهای امریکایی و اروپایی شهرهای خیالی بسازند یا بزرگترین شرکتهای هواپیمای با کمترین تاخیر را داشته باشند، یا آنکه مهمترین خبر روزشان باز شدن چند مشروبفروشی یا کنسرتهای مختلط و برگزاری جشنواره فیلم و رقص و سگگردانی بود، صهیونیستها با سرمایهگذاری هنگفت و استفاده از نفوذ خود در امریکا، شهرکهای علمی و فنآوری را توسعه میدادند و به جایی رسیدند که به صورت غیرمستقیم، تمام زیرساختهای این کشورها را با شرکتهای غربی اداره و مدیریت میکردند!
بله، این اصل داستان است؛ نوشتم که تنها کشور، تنها ابرقدرتی که میتواند حریف این باند کثیف و عنودِ جحود شود، مردانی از سرزمین پارس / ایران هستند. کسانی که خداوند از زبان رسولش (ص) وعده علم آموزی را به آنها داده بود. اما در ایران به جای آنکه آن اتفاقات پرهیاهو که شبانهروز توسط عدهای نادانِ ابلهِ متوهمِ خودباخته در فضای مجازی منتشر میشود، روی دهد، شرکتهای دانشبنیان پا به عرصه گذاشتند. نسل اول که تربیت کرده بودند و آموزش داده بودند، نسل سومیهایی پا به عرصه گذاشتند که متولد دهه 70 و 80 خورشیدی بودند... دانشگاههای ایران سالانه 250 هزار مهندس تحویل میداد که کافی بود فقط یک درصد از آنها صاحب فکر و اندیشه باشند و در این 10 سال، بیش از 25 هزار مهندسِ کاکشتهی متخصص زمام امور را به دست گرفتند...
هر چند آنها از همان دهه 80 هم حضور داشتند، ولی عامدانه این 10 سال را آوردم تا برابری کند با 10 سالی که دشمن برای نابودی ایران از زمان امضای برجام و به خواب بردن مسوولان ما سرمایهگذاری کرده بود؛ ایران قدرتِ خودساختهای که آمده بود تا با تکیه بر میراث ایرانی-اسلامی خودش این قومِ عنود را ادب کند. صهیونیستها خیلی خوب متوجه شدند که قدرت ایران نه در حوزه نظامی و بمب اتم است، بلکه در مغزهای فرهیختهای است که به لحاظ ضریب هوشی در رتبههای بالای جهان قرار دارند و یهودیها حتی به گرد پای ایرانیان هم نمیرسند. اینجا بود که ماهتت رفتارها متفاوت شد، اینجا بود که دشمن متوجه شد که نباید اجازه متبلور شدن پیشرفتهای علمی و فنآوری جوانان ایرانی را بدهد و به همین دلیل ماشین ترورش روش شد....
هم امریکا و هم رژیم مفلوک جحودی میخواستند ایران کشوری در تراز مصر، سعودی، عمان و عراق و امارات باشد، قرار نبود ایرانیها خودشان را پیدا کنند، بازیابی تاریخی کنند و ققنوسوار از خاکستر ویرانیها و عقبنگهداشتنهای دو سده گذشته سربرآورند. جمهوری اسلامی به ایرانیها گفته بود که هیچ چیزی از دیگران کم ندارند و به همین دلیل دانشگاه را با همه کم و کیفش به دورترین شهرها گسترش داد تا از دل آنها دانشمندانی متولد شوند که پیچیدهترین و پیشرفتهترین ابزارها را بسازند، پردازنده نسل هفتم و امروز ششم را طراحی کرده و بسازند که وقتی غربیها شنیدند فقط درصدد انکار برآمدند... بله، قرار نبود که فکر ایرانی در پستوی افکار کهنه «ما نمیتوانیم» زنگ بزند...
شاید حنظله و حنظلهها نمونهای باشند که دیده میشوند؛ آنهایی که دیده نمیشوند بسیار بیشتر هستند... شاید یکی همین الان بیاید و بنویسند (از اینها کم نداریم) که چه فایده؛ دلار شده 132 هزار تومان! طلا شده فلان تومان... چون نمیداند که این بهای توسعه است، این بهای پیشرفت است و هزینهاش را باید ما بدهیم تا نسلهای بعد آسانتر و با دغدغه کمتر زندگی کنند. این حقیقتی است که باید آن را شناخت... صهیونیستها باید بدانند که ایرانیها مثل عربها نیستند، پیشرفت کرده و این را به تنهایی هم به دست میآورند نه با پول مالیات دهندگان امریکایی و نه با دزدی از شرکتهای امریکای... این تازه اول ماجرا است؛ در نبرد تکنولوژی و دانش آن طرفی برنده و پیروز نهایی است که عمق داشته باشند، عمقی به اندازه 7 هزار سال تمدن و تاریخ... چیزی که جحود و عربها هیچ یک ندارند...