بامدادجنوب- کریم جعفری: سرمقاله امروز را قصد داشتم به سالروز درگذشت علی شریعتی و نقش مهم او در پرورش فکری نسلی که انقلاب کردند، بنویسم اما از آنجایی که مسائل مهم و متفاوتی این روزها در سطح استان، کشور و منطقه روی میدهد، تصمیم گرفتم به یک موضوع دامنهدار، بیمارگونه و مهم که دست از دامان ما بوشهریها و هرمزگانیها برنمیدارد بپردازم.
در طول یک هفته گذشته اخبار متعددی در مورد بخشنامه الحاق پنج روستای شهرستان پارسیان هرمزگان به شهرستان لامرد فارس در خبرگزاریها و سایتها منتشر شد. شاید گزارش امروز روزنامه بتواند بخشهای عمدهای از این رویداد را در اختیار شما بگذارد، اما آنچه که بر آن هستم به آن اشاره کنم، در همین رابطه و البته کلانتر از آن است.
170سال پیش و در دوره قاجار فارس از دریا جدا شد. حکمرانی بنادر و جزایر ایران برای همیشه شیراز، لار و کرمان را از دریا جدا کرد و این جدایی برای برخیها در سرزمینهای شمالی بسیار گران تمام شد. با این وجود، از حدود دو دهه پیش و با حضور پررنگ بخشی از تکنوکراتهای استان فارسی، بهخصوص لاریها و لامردیها در مرکز کشور که هم پول داشتند و هم نفوذ، اندیشهای برای بازگشت دوباره آنها به دریا، ولو به صورت یک باریکه چندکیلومتری مطرح شد. در آن دوره منطقه مرزی شهرستان کنگان و گاوبندی مدنظر آنها قرار گرفت و تاکنون هم دست بردار نبوده و نیستند.
مشخص نیست که هدف آقایان از این کار چیست، آیا واقعا اگر آنها به دریا راه پیدا کنند، استان فارس از این هم بیشتر توسعه پیدا میکند؟ معاون سیاسی امنیتی استان فارس در بخشنامهای که به همین منظور خطاب به فرماندار لامرد نگاشته از وی خواسته تا به پنج روستای بخش کوشکنار پارسیان، خدمات اجتماعی ارائه کند! باید از آقای پژوهش که بهنظر من بهجز صادرکننده این دستور و یک ماشین امضا نبوده پرسید که مگر این روستاها در خاک ایران قرار ندارند و یا از خدمات اجتماعی محروم هستند؟
بهانه اگر توسعه کشور است، مگر دهها بندر در جنوب کشور بر روی تجار استان فارس بسته شده که آنها حتما میخواهند در گوشه جنوب شرقی خود که هشت ساعت با مرکز استان و مراکز صنعتی این استان فاصله دارد، به دریا دست پیدا کنند؟ بهنظر شما فاصله شیراز تا بوشهر و گناوه کمتر است یا شیراز تا چاه مبارک و کوشکنار؟ توجیهات مسخره، بچهگانه و دور از عقل و تدبیر در مساله توسعه فارس در این حوزه هیچ توجیهی ندارد.
نکته بعد به خدمات اجتماعی میپردازد. روز گذشته یکی از سایتهای خبری لامردی در ادامه توجیهات خود گفته بود که اگر این پنج روستا به استان فارس ملحق شوند، با توانمندیای که در فارس وجود دارد، آنها را توسعه خواهیم داد. باید خطاب به این دوستان گفت که صدها روستا در استان فارس، همین بیخ گوش شیراز وجود دارد که حتی مدرسه هم ندارند، اگر شما توسعه بده هستید اول روستاهای استان خودتان را توسعه بدهید بعد سراغ هرمزگان و بوشهر بیائید، دستکم ما بوشهریها به همین بدبختی و نکبت مدیریتی خود راضی هستیم.
بدون شک هدف نهایی از این کار، تشکیل استان لارستان است که نگارنده از 15 سال پیش آن را مورد تاکید و اشاره قرار دادهام. مدیران فارس در واقع نیروی خدماتی برخی از شهروندان لامردی هستند که بهحمدالله در هر دولتی یک وزیر را دارند که برایشان لابی کند. در روزهای آینده در این مورد بیشتر خواهم نوشت که چرا مثلاً در حوزه جذب آلایندگی باید استان فارس بیش از بوشهر سهم ببرد و چرا مدیران ارشد استان ما در این مسائل فعال نیستند.