کریم جعفری:
از جنگ شاید سالهای آخرش را به یادم میآید، سالهایی که شاید از سال 1365 به بعد بود. عملیات کربلای 4 که روستای ما (خلیفه شبانکاره) مانند دهها روستان و شهر دیگر در استان چند شهید، اسیر، زخمی و مفقود داد که تعدادشان برای یک روستا کم بود. روستایی که حدود 10 شهید در جنگ داد، مسنترین شهید که حاج حسن عشایری بود، یکی از اولین شهداء که شهید حیدر جشن بود و....
این روند را میتوان در همه شهرها، روستاها و مناطق ایران به خوبی یافت. از شمالیترین تا جنوبیترین و از شرقیترین تا غربیترین نقطه کشور آثار شهادت هویداست. هر چند شرق کشور به دلیل دوری از مرزها مورد آسیب چندانی قرار نگرفت، اما در این مناطق هزاران شهید تقدیم راه حفاظت از آرمانهای ایران بزرگ و عزیز شد تا امروز ما سرافراز به استقلال باشیم، استقلالی که البته مشقات و سختیهای بسیاری دارد. اصولا مستقل ماندن بسیار سخت است و آنهایی که میخواهند به هر نوع ارباب قدرت وابسته نباشند، توسط دنبالههای آنها مورد اذیت و آزار قرار میگیرند.
در این میان استان ما بوشهر در طول جنگ در خط مقدم همه نبردهای هوایی، دریایی و حتی زمینی قرار داشت. بندر بوشهر پس از اشغال و نابودی بنادر خرمشهر و آبادان و همچنین در تیررس بودن بندر ماهشهر، همه بار کشور را بر عهده گرفت، پایگاه شکاری بوشهر در طول هشت سال جنگ 25 درصد عملیاتهای جنگ را انجام داد، جزیره خارگ به اندازه همه روزهای جنگ هدف بمباران قرار گرفت، نیروی دریایی ارتش در بوشهر بزرگترین عملیاتهای دریایی علیه دشمن را طراحی کرد و با اهدای 240 شهید، نقش بیبدیلی در پایداری نیروها ایفا کرد و از دیلم تا بندر بوشهر، روزانه هدف جنگندههای دشمن قرار میگرفت.
روزی نبود که آژیر خطر در یکی از مناطق استان نواخته نشود، روزی نبود که پایگاه شکاری و دریایی بوشهر ماموریتی مهم را بر عهده نداشته باشند و پدافند حاضر در مناطق عملیاتی شلیکی به سمت پرندههای دشمن نکنند، با این حال، این روزها و سه دهه پس از جنگ در حالی که همچنان بوشهر بیشترین درآمد را نصیب کشور میکند در همه حوزهها دچار محرومیت شدید قرار گرفته و نمیتواند روی پای خود بایستد.
در حالی که از دولت تدبیر و امید انتظار میرفت با تدبیر بیشتری عمل میکرد و بوشهر را به همان اندازه دوران جنگ رونق میداد، اما الان دچار وضعیت جنگزدهای شده که در همه شاخصهای توسعه دچار خسران شده است. بوشهر حالا شرایط جنگی دارد، جنگ نماینده دولت با همه آنهایی که مخالف او هستند به مرحله غیرقابل تحملی رسیده و مشخص نیست این جنگ که به بهای بیکاری و فلاکت مردم استان در تداوم دارد کی میخواهد به پایان برسد. متاسفانه خاطرات کودکی ما در روزهای جنگ که شامل آماده شدن برای جنگ و شنیدن خبر نابودی یکی از منابع اقتصادیمان در استان بود، اکنون هم در حال تجدیدشدن است و روزی نیست که بخشی از اقتصاد بوشهر به دلیل بیمبالاتی آقایان نابود شود.
جنگ ما در بوشهر در حالی ادامه دارد که در استانهای دیگر روند توسعه، هر چند بهصورت آرام ادامه دارد. هم بودجه بهتر میرسد و همه بیکاری کمتر میشود اما ما اینجا در بوشهر باید به فکر عملیاتی دیگر باشیم شاید موفق شدیم خود را آزاد کنیم.