حمایتهای نظامی، دیپلماتیک و مالی ایران و روسیه نقشی حیاتی در پیروزی نیروهای دولتی سوریه ایفا کرده است اما با وجود هدف مشترک ایران و روسیه در سوریه و منابع قابل توجهی که هر دو دولت در این جنگ سرمایهگذاری کردهاند، مسکو و تهران به یک شکل به مسائل مختلف مربوط به جنگ سوریه نگاه نمیکنند.
ارتش سوریه با تسخیر حلب، بزرگترین پیروزی خود را پس از گذشت نزدیک به شش سال از جنگ داخلی در این کشور رقم زدند و اکنون روشن است که حکومت سوریه از خطراتی که بخشهای حیاتی و بسیار مهم کشورش را تهدید میکرد تا حدودی رهایی یافته و دست بالا را در تحولات میدانی دارد.
البته واضح است تهران و مسکو اختلافاتی نیز در نوع نگاه به بحران سوریه دارند و این موضوع را میتوان به وضوح در تعهد دو کشور نسبت به نیروهای ارتش سوریه به خوبی مشاهده کرد. هرچند روسیه در حال حاضر تعهد خود در حفظ و حمایت از نیروهای وفادار به بشار اسد را نشان داده اما تعهدات مسکو در این جنگ هیچگاه در حد و اندازههای تعهدات تهران نبوده است. روسیه از طریق مداخله نظامی خود در سوریه بهدنبال اهدافی چون تقویت جایگاه و موقعیت خود در منطقه خاورمیانه، نشان دادن مقام و جایگاه جهانی خود به سایر کشورها، جلوگیری از افزایش تهدیدات به وجود آمده از سوی افراطیون و دستیابی به اهرم فشاری در مذاکرات با غرب است. از سوی دیگر، ایران جنگ در سوریه را جبههای بسیار کلیدی و مهم در نبرد وجودی خود در منطقه میبیند که بهطور مستقیم به امنیت ژئوپولیتیک این کشور مربوط است. ایران خود را متعهد ساخته که صرف نظر از هزینههای جنگ سوریه به یک پیروزی کامل نظامی در این کشور دست یابد اما در مقابل، روسیه تمایل چندانی به باقی ماندن در یک درگیری آن هم با پایان باز در سوریه ندارد و ترجیح میدهد که این مبارزه را در نقطه اوج رها کند. جنگ در سوریه از نقطه پایانی خود همچنان فاصله بسیاری دارد. حتی با اینکه نیروهای ارتش، در نبرد بر سر آزادسازی حلب پیروز شدند، آنها کنترل شهر پالیمرا را به گروه تروریستی داعش واگذار کردند که شکست قابل توجهی برای آنها به حساب میآید.
برنامهریزان دفاعی روسیه در خلال این مبارزات دریافتند که راه حل نظامی در سوریه به احتمال زیاد مستلزم سالها مداخله نظامی است اما مداخله نظامی روسیه در سوریه طی سالهای آتی تنها به فرسایش نیرویهای نظامی این کشور منجر میشود و مسکو را نیز درست همانند امریکا در باتلاق خاورمیانه گرفتار میکند. بنابراین، اکنون بهترین فرصت برای روسیه است تا بهدنبال یک راه خروج از این جنگ باشد. روسیه برای خلاص شدن از جنگ سوریه به یک راه حل سیاسی مبتنی بر مذاکره نیاز دارد و چنین روندی مستلزم مشارکت نیروهای شورشی سوری و حامیان خارجی آنها بهویژه ترکیه است. برای این منظور مسکو بهطور پیوسته گفتوگو با آنکارا بر سر بحران سوریه را افزایش داده است. باوجود اهرم فشار قابل توجه روسها بر دمشق، مسکو از تلاش برای دیکته کردن جهت جنگ در سوریه ناامید شدهاند، چراکه در مقابل نفوذ و قدرت تهران در سوریه، روسیه به لحاظ میزان نفوذ در جایگاه دوم و ثانویه قرار میگیرد. اصلا تعجبی ندارد که ببینیم ایران به مراتب بیشتر از روسیه به تلاشها و حمایتهای خود از نیروهای وفادار به بشار اسد ادامه میدهد.
همه شاهدیم که مسکو پشتیبانی خود را عمدتا به عرصه دیپلماسی و پوشش هوایی محدود کرده اما تهران به شکل گستردهتری به نیروی نظامی وفادار به جبهه اسد کمک کرده است. ایران با فراهم آوردن دهها هزار مبارز از جمله نخبگان و رزمندگان حزبالله، نیروهای نظامی حامی بشار اسد را تقویت کرده است. علاوه بر این کمکهای مالی ایران نیز به سرپا ماندن اقتصاد سوریه کمک کرده است. روسیه از این مسائل آگاه است و در حال حاضر بهدنبال جبران آنها است. نیروهای مسلح سوریه در اواخر نوامبر 2016 اعلام کردند که این نیروها واحد نظامی جدیدی با عنوان «سپاه پنجم» را با همکاری متحدین این کشور ایجاد کردهاند که تمامی هزینههای آن نیز از سوی این متحدان پرداخت خواهد شد و به هر مبارز ماهانه تا 580 دلار حقوق پرداخت میشود. هرچند این خبر هنوز تائید نشده اما نشانههای اولیه حاکی از آن است که روسیه بخش اعظمی از پشتیبانیهای مورد نیاز برای تامین و حمایت از این سپاه از جمله فراهم آوردن تسلیحات و آموزش این نیروها را تقبل کرده است. هرچند رقابت میان ایران و روسیه در سوریه فشرده است اما نباید در مورد آن مبالغه شود. ائتلاف در جنگ ذاتا ماهیتی کثیف و پیچیده دارد. تهران و مسکو همچنان به اهداف و تعهدات مشترک خود وفادار هستند و به تقویت نیروهای وفادار بشار اسد در برابر دشمنان مشترک ادامه میدهند. ایران و روسیه به خوبی میدانند که اختلاف نظرات و کشمکشهای درونی می تواند ماموریت و هدف مشترک آنها را تضعیف کند و به همین خاطر برای اطمینان از هماهنگی هر چه بیشتر در میدان جنگ، به خوبی با یکدیگر همکاری میکنند. حتی این دو کشور در 20 دسامبر اعلام کردند که با همکاری یکدیگر، ستاد مشترکی را برای ایجاد هماهنگی در جهت حمایت از نیروهای وفادار به بشار اسد در سوریه ایجاد خواهند کرد. با وجود این، تفاوت دیدگاه آنها در قبال نیروهای وفادار به بشار اسد خود فاکتوری مهم در سوریه محسوب میشود. اختلاف نظرات میان روسیه و ایران در این موضوع هیچگاه در حد و اندازههای درگیریهای داخلی در میان شورشیان سوری نبوده است اما ادامه آن میتواند نیروهای وفادار به بشار اسد را تحت تاثیر قراردهد. بهنظر میرسد همچنان که روسیه بهدنبال استراتژی و راه حلی برای خروج مسکو از جنگ داخلی سوریه است، جدایی و اختلاف عقیده میان تعهدات روسیه و ایران بیشتر نیز بیش از پیش آشکار خواهد شد.
