کریم جعفری:
آیتالله هاشمی در بین ما نیست، کسانی هم که روزنامه ما را مطالعه میکنند و میبینند به ارادتی که ما به شخصیت آیتالله داشتهایم پی بردهاند. در مورد شخصیت آن مرحوم قرار نیست چیزی بنویسیم و ما هم عموما آدم مرده پرستی نیستیم، اما عادت نداریم به زندههای هیچکار فحش و بد و بیراه بگوئیم، چه برسد به کسانی که مرده و دیگر در بین ما نیستند.
اما متاسفانه عدهای در این مملکت هستند که عموما مریض بوده و باید به پزشک مراجعه کنند، کسانی که روزگاری آرزوی دیدن مرحوم هاشمی که نماینده امام در جبهههای جنگ بود را داشتند اما بعدها که به قدرت، ثروت و زور رسیدند زبانشان چنان دراز شد که از هیچ نگذشته و حتی به مرده هم رحم نمیکنند.
آنهایی که نوشتههای نگارنده را دنبال میکنند بهخوبی میدانند که در نوشتن تعارف ندارم، نه کارهای هستم که با این نوشتن بخواهیم جایی را درست کنیم و نه دستمان به جایی بند است، بلکه بودن و نبودنمان به مویی بند است و بحمدالله این روزها جیرهخواران هم به ما بند کرده که هزینههای بامداد از کجا میرسد که انشالله بهزودی به اکبر و اصغرشان خواهم گفت که از کجا میرسد.
با این حال، بر آن هم نیستم که از هاشمی دفاع کنم، باز هم بحمدالله دوستدار شش آتشه دارد و خانواده و فرزند و کلی هم رسانه که بهجای خود از او دفاع خواهند کرد. با این حال بهعنوان یک ایرانیِ مسلمان نمیتوانم در مقابل حرفهای مفت عدهای سکوت کنم و از حق دفاع نکنم. در خبرها خواندم که چند روز پیش فردی بنام سعید قاسمی در تبریز به یک روحانیِ مسلمانِ رزمنده که دستش از دنیا کوتاه است، توهین کرده است. همین که این فرد توهین کرده، نشان میدهد حتی از مرده مرحوم هاشمی هم میترسند! اگر اینچنین نیست، چرا اینگونه تخم اختلاف و نفاق را در جامعه ایرانی پراکنده میکنند؟
شبه مردی که زیرقولش زد و ریش هایش را نتراشید! وقتی سالیانی قبل در ماجراي صدور حكم براي فائزه هاشمي، در جمع دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفته بود: «اگر این خانم [فائزه هاشمي] نصف روز زندان رفت، من ریشم را میتراشم!» همه خزئبلات او را خواندهاید، نیاز به تکرارش نیست. اما لله صدام هم در مورد دشمنانش که یکی حضرت امام خمینی رحمهالله علیه بود، اینگونه سخن نگفت. حتی سعودیها هم نگفتند... من نمیدانم برخیها چه میخورند که اینگونه ادبیاتی را در مورد یک روحانی مسلمان که از موسسان اصلی انقلاب بهشمار میرود و یار نزدیک همان امامی است که اگر نبود امثال سعید قاسمی باید باقالی میفروختند، توهین کند.
ضربالمثلی هست که میگوید «گر گدا معتبر شود...» دقیقا بر این افراد صدق میکند. اینها امروز اعتبار پیدا کرده و تریبون یافته و بدون آنکه کسی پیگردشان کند به هتاکی میکنند. شک نداشته باشید که اگر این ناهنجاری به هنجار تبدیل شود، فردا همانهایی که دزدانه امثال این فرد را تشویق میکنند هم دچارش خواهند شد. این روزها برای جامعه اسلامی تاسف میخورم که به این روزگار دچار شده که صدا و سیمایش بهجای آنکه مردم را نزدیک کند، از هم دور میکند، رسانههایی که پول بیتالمال ارتزاق میکنند دنبال کاسبی خودشان هستند، مدیران آنها نیز وابسته به جای دیگر و این وسط فقط ایران اسلامی میماند که هر روز در منجلاب تفکرات توهینآمیز این افراد فرو میرود. ایکاش عنوان سرداری از دوش این فرد برداشته میَشد تا وقتی نام سرداران بزرگ جنگ را میشنوم و میبینم، نامشان طاهر باشد....