
بامدادحنوب- سیدعلی موسوی:
با وجود ادامه اقدامات نژادپرستانه رژیم صهیونیستی بر ضد امت اسلام در مناطق مختلف از جمله فلسطین، سوریه و لبنان، همکاریهای مشترک این رژیم با عربستان سعودی وارد فاز تازهای شده است. گرچه محافل سعودی همچنان در نتیجه وحشت از افکار عمومی سعی دارند این روابط را مخفی نگه دارند اما تقریبا هیچ سیاستمدار یا کارشناس مسائل رژیم صهیونیستی نیست که به این حجم از همگرایی بین جریانهای سیاسی صهیونیستی اذعان نکرده و به ضرورت سرمایهگذاری بر اساس منافع مشترک بین ریاض و تلآویو اعتقاد نداشته باشد. آنها این اتفاق را یک فرصت تاریخی و استراتژیک برای اسرائیل میدانند.
در همین رابطه وزارت جنگ رژیم صهیونیستی اخیرا اذعان کرد که برخی برنامههای الکترونیک و تولیدات سایبری در زمینه ابعاد امنیتی و جاسوسی را به عربستان سعودی صادر کرده است. این موضوع را سایت صهیونیستی اسرائیل دیفنس متخصص در زمینه مسائل امنیتی و نظامی مطرح کرده و گفت که عربستان یکی از بازارهای صادرات امنیتی اسرائیل بوده و این صادرات به برخی دیگر از کشورهای عربی و اسلامی که هیچ مناسبات دیپلماتیک با اسرائیل ندارند نیز فروخته میشود. این سایت صهیونیستی با اشاره به اینکه این موضوع چند روز پیش در سایت اینترنتی بلومبرگ امریکا منتشر شده بود، اعلام کرد که وزارت جنگ عربستان با انعقاد قراردادهای سایبری با عربستان سعودی موافقت کرده است. این اخبار نشان میدهد که اظهارات بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در رابطه با همکاری امنیتی با برخی کشورهای عربی بیهوده نیست. بر اساس این گزارش معاملههای رژیم صهیونیستی در زمینه تولیدات امنیتی و تکنولوژیک به دولتهای خلیج فارس موضوع تازهای نیست، بلکه یک حقیقت مستمر است که در سالهای گذشته نیز ادامه داشته است. یکی از پروژههایی که اخیرا کشف شده است، مربوط به شرکت AGT است که پروژههای گستردهای را در زمینه حمایت از مرزها و تاسیسات حساس امارات متحده عربی اجرا کرده است. این پروژه سالیان دراز ادامه داشته و شرکتهای امنیتی اسرائیل در اجرای بخش گستردهای از آن سهیم بودهاند.
همچنین روزنامه فایننشالتایمز از پیروزی یک تاجر یهودی با نام کن مولیس در عقد قرارداد خصوصیسازی با شرکت نفتی و گازی و پتروشیمی آرامکو عربستان خبر داد. این تاجر صهیونیست روابط گستردهای با شخصیتهای ارشد رژیم اسرائیل داشته و شلومو یانای ژنرال اسرائیلی را مشاور ارشد شرکت خود انتخاب کرده است. بر اساس این گزارش شرکت آرامکو، بانک سرمایهگذاری مولیس اند کو را برای ارائه مشورت در خصوص عملیات پذیرهنویسی سهام شرکت و انتخابات بانکها و بازارهای احتمالی برای این طرح انتخاب کرده است. شرکت آرامکو قرار است در این عملیات 5 درصد از سهام خود را به فروش برساند. این اتفاق در چارچوب طرح 2030 عربستان سعودی زیر نظر محمدبن سلمان جانشین ولیعهد و وزیر دفاع عربستان و فرزند شاه کنونی این کشور دنبال میشود. این طرح ارزش 5 درصد از سهام شرکت آرامکو را بالغ بر دو تریلیون دلار ارزیابی کرده است. به نوشته این روزنامه شرکت مولیس و شرکایش بهعنوان تنها مشاور طرح اولیه شرکت آرامکو مشخص شده و تنها سه نفر از جزئیات این روند اطلاع دارند. این قرارداد بزرگترین مشاوره سرمایهگذاری بانکی در نیویورک تاکنون بوده است. شلومو یانای کسی است که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی پیشنهاد ریاست موساد را به وی داد، مولیس در اکتبر سال 2016 بیهوده یانای را بهعنوان مشاور ارشد شرکت خود انتخاب کرده است. وی بیش از 30 سال در مناصب فرماندهی ارتش رژیم صهیونیستی و آموزش کارمندان و منابع آن مشغول بوده و ریاست شعبه برنامهریزی و ریاست ستاد نیروهای زمینی اسرائیل و فرماندهی تیپ زرهی را برعهده داشته است.
بانک سرمایهگذاری صهیونیستی مولیس اند کو روابط تجاری قوی با شرکتهای امکاناتی نظیر عالم دبی و ابراج دبی نیز دارد. اعلام پیروزی یک یهودی صهیونیست و عقد قرارداد با بزرگترین شرکت نفتی منطقه متعلق به عربستان موضوع غافلگیرکنندهای نیست، پیش از این نیز اخبار زیادی در رابطه با نشستهای انجام شده بین شخصیتهای سعودی و صهیونیستی منتشر شده بود که از عمق همکاریهای تکنولوژیک و تجاری و امنیتی بین دو طرف خبر میدهد.
عادیسازی روابط از منافع دوجانبه تا فریب استراتژیک
تطابق گسترده در زمینه دیدگاهها و مواضع و منافع دو طرف به امری بدیهی در میان شخصیتهای صهیونیستی و سعودی تبدیل شده است. گرچه سعودیها ملاحظات بیشتری نسبت به موضعگیریها و رفتارهای علنی در این زمینه دارند اما این مفاهیم به صورتهای مختلف از سوی مسوولان رسمی و تحلیلگران سیاسی و مراکز مطالعاتی در تلآویو و ریاض مطرح میشود. این طرح به قدری برای رژیم صهیونیستی مهم است که آن را در ابعاد مختلف سیاسی، تبلیغاتی و مطالعاتی جزء اولویتهای اصلی خود قرار داده است. مقامات سعودی و صهیونیستی ادعا دارند که انگیزه لازم و کافی در زمینه اهداف و منافع مشترک در خصوص قرار گرفتن در یک اردوگاه واحد را دارند. آنها معتقدند دشمنان مشترکی در منطقه دارند و اولویتهای منطقهای ریاض نیز همان اولویتهای رژیم صهیونیستی است. همچنین دیدگاههای آنها در رابطه با نحوه تقابل با چالشهای مشترک نیز تقریبا مطابق یکدیگر است. صهیونیستها میگویند به این ترتیب هیچ مانع منطقی در مسیر همگرایی علنی و انتقال به مرحله ائتلاف علنی بین دو طرف وجود ندارد.
رهبران سعودی با بیاعتنایی به سرنوشت فلسطین و قدس شریف که از سوی صهیونیستها اشغال شده و جنایتهای روزافزون آنها در اشغال اراضی بیشتر فلسطینیها، در حال برقراری روابط علنی با تلآویو هستند، البته آنها این نکته را فراموش کردهاند که تل آویو تنها تا زمان عادیسازی کامل مناسبات خود با کشورهای عربی و تحقق منافع خود از این مناسبات، روی خوش خود را به دوستان دیکتاتور عرب نشان خواهد داد، همانطور که ماهیت مناسبات اسرائیل با تشکیلات خودگردان شاهد این معنا بوده است. مقامات آل سعود احتمالا این نکته را نمیدانند که خیمه شب بازی تیرگی روابط واشنگتن با ریاض و القای دشمنان مشترک بین تل آویو و ریاض و تهدید روزافزون تهران برای عربستان، در جهت کشاندن آنها به دام دوستی و همگرایی با رژیم صهیونیستی صورت گرفته است. موضوع دیگری که از تحلیلهای سطحی آنها در زمینه مناسبات منطقهای مغفول مانده است، اینکه سابقه تاریخی رژیم صهیونیستی نشان داد که هرگز به هیچ یک از متحدان مسلمان خود وفادار نمانده و هر زمان منافعش ایجاب کرده، به تضعیف و حذف آنها اقدام کرده است. ماهیت نژادپرستانه یهودیت صهیونیسم و تنفر آنها از مسلمانان هرگز اجازه نمیدهد مناسبات دوستانه آنها با طرفهای مسلمان بعد از تاریخ مصرف این متحدان ادامه داشته باشد.
چرایی تغییر دکترین سیاست خارجی صهیونیستها
- بازی پلیس خوب و پلیس بد بین واشنگتن و تل آویو، در نهایت باعث کشیده شدن ریاض به سمت رژیم صهیونیستی به بهانه همگرایی در دیدگاهها و ارزیابیها نسبت به تهدیدات امنیتی و وجود دشمن مشترک بین آنها شد. رژیم صهیونیستی تلاش دارد از پتانسیل مالی و اعتبار عربستان در منطقه برای مقابله با دشمنان سنتی خود از جمله ایران و حزبالله لبنان استفاده کند. آنها معتقدند که ریاض میتواند نقش عمدهای در بسیج سایر رژیمهای عربی بر ضد ایران داشته باشد، علاوه بر اینکه حمایتهای مالی عربستان از گروههای تروریستی نظیر القاعده و داعش و جیش الاسلام، باعث میشود برنامه کاری این گروهها در راستای منافع و اهداف رژیم صهیونیستی ساماندهی شود.
- تل آویو با ایجاد مناسبات آشکار و مخفی با رژیمهای عربی منطقه، آنها را حتی از دایره اعلام مواضع لفظی بر ضد جنایات خود نیز خارج میکند. در همین راستا میبینیم که با تشدید شهرکسازی صهیونیستی و تصویب قانون جدید مبتنی بر مشروعیت بخشیدن به این شهرکسازیها در کنیست این رژیم، دولتهای اروپایی به شدت این قانون را رد کرده و حتی ترامپ نیز بهصورت تلویحی انتقاداتی را بر ضد آن مطرح کرده است اما سکوت مرگباری در کشورهای عربی که مدعی حمایت از آرمان فلسطین دارند، سایه افکنده و آنها حاضر نیستند مناسبات خود با اسرائیل را فدای حمایت از آرمان اساسی امت اسلام کنند.
- تمام منافع و اهدافی که کارشناسان صهیونیستی در رابطه با همگرایی و تعامل بین اسرائیل و عربستان مطرح میکنند، در خدمت منافع منطقهای صهیونیستها قرار دارد که بخشی از آن تجزیه قدرتهای اسلامی منطقه از جمله عربستان سعودی است. اسناد و مدارک متقنی وجود دارد که نشان میدهد آنچه مقامات امریکایی
–صهیونیستی در برنامههای بلند مدت خود برای منطقه در جلسات خود دنبال میکنند، تحقق بخشیدن به نقشه خاورمیانه جدید و تجزیه عربستان و عراق و سوریه و ایران و تعداد دیگری از کشورهای منطقه است. گرچه اولویتهای این طرح در حال حاضر دامن کشورهایی نظیر عراق و سوریه را گرفته اما امریکاییها تجزیه عربستان را بهصورت قهری بعد از اجرای مراحل اولیه طرح خود در دستور کار قرار خواهند داد.
- جهتدهی به برنامههای منطقهای و بینالمللی رژیمهای عربی و مداخله در پروندههایی نظیر قیمت جهانی نفت و بحران سوریه و سایر بحرانهای منطقهای از جمله جنگ یمن از دیگر اهداف و برنامههای همگرایی تلآویو با سعودی است. آنها میخواهند با کشیدن ریاض به سمت برنامههای خود، امت اسلام را وارد جنگ داخلی فراگیر کنند، جنگی که به فرسایش توانمندیها و پتانسیل امت اسلام منجر میشود که پیش از این قرار بود در راستای خدمت به هدف مقدس زوال رژیم صهیونیستی به کار گرفته شود.