کریم جعفری:
روز گذشته اعلام شد که جریان جدید اصلاحطلبی در دشتستان بنام «کانون اصلاحطلبان دشتستان» با حضور تعدادی از افراد شناخته شده اصلاحطلب بزرگترین شهرستان استان شکل گرفته است. در همین روز هم بامداد جنوب از وضعیت اصلاحات و اصلاحطلبان در استان در سال 1395 گزارشی مختصر تهیه کرد.
اما راهافتادن کانون اصلاحطلبان دشتستان هم میتواند خبر خوبی باشد و هم خبری بد. از آنجایی که ابتدا در جریان تشکیل این تشکل جدید و دلایل آن بودم شاید بتوانم مثنوی هفتاد من بنویسم، اما پیش از ورود به اصل مبحث تنها به یک مساله که در طول ماههای گذشته در روزنامه بارها به آن اشاره کردم، برگشته و تاکید میکنم تا زمانی که «اصلاحطلبان فرصتطلب، جیبی و نفوذیها» وجود دارند جریان اصلاحطلبی استان راه به جایی نخواهد برد. اینکه یک عدهای که سابقهاشان برای همه مشهود است و آنها را در اردوگاه اصولگرایی راه ندادند، خود را به اصلاحطلبان چسپانده و از سوی دیگر با خوشرقصی برای نهاد حاکمیت درآمدی هم دارند بیایند و خود را اصلاحطلب معرفی کنند بههیچ عنوان پذیرفتنی نیست. در این اینجا نمیخواهم مصداقی بنویسم، اما اصلاحطلبی که قسم کلامالله را نمیتواند 24ساعت نگه دارد و آن اندازه حرص پست و مقام دارد که حاضر است قسمش کلامالله را بشکند، هیچ اعتباری بهنظر نگارنده این سطور ندارد.
با این حال، تشکل جدید اصلاحطلبان دشتستان در پی یکسری رویدادهایی شکل گرفته است که از ماهها پیش برای رسیدن به آن برنامه ریزی شده بود. نشستها و جلسات پشت پرده برای مهندسی انتخابات برگزار شد که خروجی آن حضور فرد و افرادی در جمع اصلاحطلبان دشتستانی شد که حضور آنها در این تشکل فقط از روی تعارف بوده است. البته به درخواست دوستان در این زمینه زیاد نخواهیم نوشت و مهم را به خود دوستان واگذار میکنیم، اما واقعیت آن است که رفتارهای اینچنینی باعث شده تا جریان اصلاحطلبی در استان با حضور فرصتطلبها، غضنفرها و نفوذیها به شکل بسیار خطرناکی آسیبپذیر شود.
از سوی دیگر، تشکل جدید هم اگر میخواهد موفق شود باید به خلوص افراد توجه جدی داشته باشد. اینکه هر فردی نمایندگی یک حزب را برعهده بگیرد و بعد بیاید و مدعی میراث شود، خطرناک خواهد بود و این رفتار را سه سال پیش به برخی از دوستان دشتستانی هشدار جدی داده بودم که از ورود برخی از افراد که نگاهی فرصتطلبانه و منفعتگرایانه به حوزه سیاست و اصلاحطلبی دارند، خودداری کنند.
در این میان بحث و جدلهایی که میان اصلاحطلبان در سطح استان هم این روزها درگرفته خود مایه بسی تاسف است. بارها و بارها نوشتیم که کهنهکارها میدان را به جوانان واگذار کنند، اما مثل اینکه برخیها خود را پدرخوانده میدانند و از تشک سیاست دل نمیکنند. اگر خود نخواهند در این مسیر گام بردارند، شک نداشته باشند که فضا چندان به نفع آنها نخواهد بود. در طول سالهای گذشته همواره یک مساله در میان اصلاحطلبان اصل بوده است و آن هم اصالت رای و دمکراسی بوده است. نمیشود از مردم بخواهیم که انتخاب کنند و بعد خودمان در مسیر انتصاب گام برداریم. سیاست و تحزب شرایطی دارد که متاسفانه در استان بوشهر ما فهم درستی از آن نداشته و نداریم. ما که نه اهل برمک و نه قوم جعفر هستیم، اما به این دوستان توصیه اکید داریم که زیاد به هم گلاویز نشوید، مراقب نفوذیها باشید.